……………….
تنها ، صدای توست
……………………
سبزینه های جنگل
باور نمی کنند
باران ِ مهربان ِ نگاهت را
بر برگ برگ ِ من.

 

من، تازه می شوم
چون آب ، در روایت ِ یک چشمه، یک طلوع.
آن نسترن که بوی ترا دارد
می داند:
وقتی نگاه ِ تو می بارد
من ، تازه می شوم.

وقتی تونیستی
وقتی
باران ِ مهربان ِنگاهت نیست
تنها صدای توست که می بارد
اینجا
بردلم.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com