پول ابزار گردش اقتصادی است؛ در یک اقتصاد متلاشی و در حال اضمحلال نقش پایانی پول به دو شکل پول داغ و پول سوخته تعبیر میگردد!
دوران پول داغ زمانی است که ارزش پول به شدت کاهش میابد و اصطلاحا” پول را به سنگ داغی تشبیح میکنند که هیچکس قادر نیست در دستان خود نگه دارد و سریعا” آنرا به دیگری انتقال میدهد یعنی به سرعت پول را به کالا تبدیل میکند چون میداند تا ساعاتی دیگر قادر نیست همان کالا را به قیمت قبلی خریداری کند، دراقتصاد بیمارایران دوران پول داغ ازفردای خیزش ۵۷ شروع شد!
با تغیر حکومت و عربده کشیهای هر روزه رژیم اوباشگر تازه پا گرفته؛ امنیت اقتصادی از بین رفت و با فرار سرمایهها از کشوریک شبه دلار هفت تومانی تا هفتاد تومان معامله شد و سپس با شروع جنگ هر چه درخزانه وزیرزمین و روی زمین بود کور کورانه هزینه جنگ خصوصی شد که ادامهاش فقط باعث استحکام ریشههای رژیم حاکم میشد.
با شروع دوران به اصطلاح سازندگی و در حالی که کفگیر به ته دیگ خزائن خورده بود و با فروش نفت هم فقط میشد به صورت روزمره زندگی کرد برای ساختن خرابیهای جنگ چارهای ندیدند جز تهیه و گرفتن وامهای کلان خارجی، وبدین شکل کشور تبدیل به یکی ازمقروض ترین دولتها شد این درحالیست که ایرانیان به بعنوان تنها ملتی درجهان شناخته شده بودند که هیچگونه بدهی و وام خارجی نداشتند.
اما این وامها هم بجای اینکه در بازار تزریق شده وبا اجرای پروژههای اصولی بخش خصوصی را فعال نماید، بوسیله دولت در باندهای هزار فامیلی به گردش درآمدند و به شکلی دیوانه وارفاجعه اقتصادئی را به جامعه تحمیل کردند؛ در نتیجه هر روزه فقیر فقیرتر و پولدار پولدار تر شد.
تمامی این عوامل باعث شد تا پول ملی روز به روز ارزش و اعتبار خود را نزد مردم از دست بدهد به گونهای که امروزه در بازار و حتی معاملههای کلان کالا را با کالا معامله میکنند یعنی بازگشت به دوران پارینه سنگی و قبل از رایج شدن پول.
و اما در حال حاضر همین پول داغ هم در حال سوختن و از بین رفتن است!
این روزها دلار بصورت افسار گسیختهای در حال تاخت و تاز است، هیچ مرزی را نمیشناسد و نزد همگان و حتی دوائر دولتی بصورتی غیررسمی جای ریال را گرفته است.
و بدنبال این هرج و مرج اقتصادی هم سرمایه داران درحال انتقال تمامی دارائیهای خود به کشورهای دیگرند و در این میان حاضرند به هر شکل و با هر هزینهای به همراه مایملکشان از ایران بگریزند.
دولت هم برای به عقب انداختن سوختن پول ملی چارهای ندیده جزچاپ اسکناسهای بدون پشتوانه و این در حالی است که این پولها هم قبل از رسیدن به بازار ارزش خود را از دست دادهاند!
بله واقعیتهای اقتصادی دولت را مجبور کرده که باور کند دوران پول سوخته فرا رسیده است.
دولتها جهت به تعویق انداختن دوران پول سوخته ادعا هائی همچون چاپ پول تقلبی را مطرح کرده و یکسری اسکناسهای درشت را باطل اعلام میکنند و با جمع آوری پولهای سوخته از بازار برای خود زمان میخرند، اما پس از چندی مجبورند دوباره با طرح ادعا هائی دیگر باز هم ورشکستگی اقتصادی را کتمان کنند.
آخرین بهانه دولتها طرح خبرهای دوروغینی مثل سرقت، بهم ریختن حسابها و………..
و در نهایت یک کودتای اقتصادی یعنی قانونی و بهانهای مثل قانون از کجا آوردهای و چقدر لیاقت داری که داشته باشی!
و البته مردم هم با شناخت طرفندهای دولت سعی در یافتن ” جای امن ” برای سرمایههایشان هستند که البته مطمئنا” این محل مورد اعتماد دیگر بانکها نخواهند بود!
این روزها شاهدیم که مردم با خروج پس اندازهایشان از بانکها و تبدیل آن به دلارو بقیه ارزهای خارجی وهمچنین طلا و سنگهای قیمتی خود را از دزدی آشکار رژیم حاکم محفوظ میدارند هرچند دولت هم در این راه چون تنها عرضه کننده ارزهاست با بالا بردن تصنعی قیمتها مردم را باز هم بشکلی دیگرسرکیسه میکند!
اما همگونه که اشاره شد این طرفندها فقط زمان خریدن است و درمانی برای این اقتصاد مفلوج نیست؛ با بلوکه شدن بعضی حسابها، توقف پرداختها به بهانه بهم ریختن برنامه رایانهها و حتی تعطیلیهای طولانی مدت، تعیین سقف برداشت، اعلام موجودی ارزی و……………..
میتوان گفت که؛ در حال حاضرپول ملی سوخته و خاکستر آن یعنی ریال و تومان هم بر باد رفته است!!!
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.