صادق قطبزاده در تاریخ اخیر ایران چهره ای خاص داشته است. سرعت رشد او در ساختار حاکمیت جدید و سپس شتاب سرنگونی او، هر دو، حیرت آور بودند. ولی این دو موضوع اتفاقی نبودند و و هر دو در عملکردهای قطبزاده ریشه داشتند. این نوشته در سی ام سال درگذشت قطبزاده به بررسی مختصر زندگی او می پردازد.
صادق قطبزاده در اسفند ۱۳۱۴ در خانواده ای بازاری در تهران متولد شد. نوجوانی او همزمان با دوران نهضت ملی نفت بود و به این ترتیب قطبزاده ، همچون بسیاری از جوانان آن دوران، به سیاست دل بست. قطبزاده در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت. او در دوران اقامت در آمریکا فعالیت های سیاسی خود را ادامه داد و در این راستا ارتباط های منسجمی با آیت الله موسی صدر (مقیم لبنان)، آیت الله خمینی (مقیم عراق)، سازمان های اطلاعاتی کشورهای سوریه و لیبی و همچنین سازمان «انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا و امریکا» به وجود آورد. بخش هایی از تاریخ زندگی صادق قطب زاده در آن سال ها در هاله ای از رمز و راز مانده است.
مثلث بنی صدر،یزدی و قطب زاده در پاریس و در تهران
نام صادق قطبزاده در پاییز سال ۱۳۵۷ آوازه گرفت، زمانی که آیت الله خمینی از نجف به پاریس نقل مکان کرد. قطبزاده در دوران اقامت آیت الله خمینی در پاریس نفر اول از مثلثی بود که گروه مترجمان او را تشکیل میدادند. ابراهیم یزدی و ابوالحسن بنی صدر دو نفر دیگر آن گروه سه نفره بودند. آن گروه در خلال مصاحبه ها با خبرنگاران خارجی ابایی نداشتند که متن گفته های آیت الله خمینی را به نحو مطلوب خود ترجمه کنند و به این ترتیب توانستند یک تصویر مطلوب از آیت الله خمینی به خبرنگاران خارجی ارائه دهند. آشنایی قطب زاده به دو زبان انگلیسی و فرانسوی او را در موقعیت برتری نسبت به دو نفر دیگر قرار می داد . دو نفر دیگر هر یک فقط به یک زبان خارجی آشنا بودند. از طرف دیگر ارتباط های بسیار متفاوت قطب زاده او در موقعیتی بسیار برتر نسبت به بنی صدر و یزدی قرار می داد. آن گروه سه نفری در زمان اقامت آیت الله خمینی در پاریس رابطههای بسیار پیچیدهٔ تقابلی با هم داشتند. هر یک سعی میکرد که در جهت کنترل هر چه بیشتر بر آیت الله خمینی همزمان عملکردهای دو نفر دیگر را تضعیف کند.
با فراهم شدن زمینههای اجرایی برای بازگشت آیت الله خمینی به ایران رقابت بین آن گروه سه نفری تشدید شد. قطبزاده موفق شد در بخشی از سفر از پاریس به تهران در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در صندلی کنار آیت الله خمینی بنشیند و همو بود که مصاحبه معروف به «هیچ» را با مهارت ترجمه کرد. برای دیدن آن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.
http://www.youtube.com/watch?v=ZPpB-r5mMCI
قطب زاده و یزدی در مراسم معرفی مهدی بازرگان به نخست وزیری در روز ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ هم نقش مترجمی به عهده داشتند و جامعه ایرانی برای اولین بار با تصویر این دو نفر آشنا شد. همان سه نفر بعد از قیام خونین ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در ساختار حکومت جدید به مناصب کلیدی دست یافتند و همزمان به رقابت با هم در ساختار قدرت ادامه دادند.
گروه سه نفره بنی صدر، یزدی وقطب زادهم هر یک برای مدتی وزیر امور خارجه شدند. بسیاری از رویههای دولتهای بعدی ایران تحت تاثیر سنتهای عملکردی اعضای ان مثلث در دوران قدرت آنها بوده است. دولت هر سه نفر مستعجل بود و ستاره اقبال آن ها مدتی بعد به افول رفت. در مسیر سرنگونی هم قطب زاده پیشرو دو نفر دیگر بود. قطب زاده در ۲۴ شهریور ١٣۶١ به اتهام کودتا توسط جمهوری اسلامی اعدام شد؛ او قربانی بی عدالتی شد که خود در آن نقشی مهم داشت.
قطبزاده در ساختمان جام جم – ۲۳ بهمن ۱۳۵۷
قطبزاده در وقتی در بهمن ۱۳۵۷ به ایران بازگشت برای مدتی بیشتر از ۱۵ سال در خارج از کشور به سر برده بود و در آن زمان در جامعه ایرانی چهرهای ناشناخته بود؛ ولی اولین حکم دولت موقت بازرگان به نام صادق قطب زاده رقم خورد. قطب زاده اولین مدیر در دولت جدید بود؛ به این دلیل که بقیه مدیران آن زمان همگی حکم کار از دولت های قبلی داشتند. مهدی بازرگان، نخست وزیر دولت موقت، در اولین حکم خود قطبزاده را در روز ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ به سرپرستی سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ایران منصوب کرد.
قطبزاده با استقرار در ساختمان مرکزی سازمان رادیو تلویزیون دولتی، معروف به ساختمان جام جم، خود را همچون تیولدار کل این سازمان و جانشین رضا قطبی، رئیس قبلی همان سازمان در زمان شاه میدانست. قطبزاده با استقرار در ساختمان جام جم فکر میکرد که مالکیت از پائین تا بالای سازمان رادیو تلویزیون را هم به دست آورده است. برنامه های تلویزیون دولتی هم به این ترتیب به شکل تیول قطب زاده و دوستانش درامدند.
قطب زاده بی مهابا از وقت پخش برنامههای تلویزیون برای معروفیت شخصی خود و توجیه نظرات دیگر افراد داخل ساختار قدرت استفاده میکرد. عملکردهای قطبزاده به زودی به صورت نماد حکومت جدید در رابطه با تفاوت دامنه آزادی بین گروه طرفدار دولت (معروف به خودیها)و نیروهای مستقل از دولت (معروف به ناخودی ها) درآمد؛ پدیده ای که در مرحله های بعد به «حصار اجتماعی» منجر شد. «ناخودی ها» در قسمت تولید برنامه های تلویزیون قطب زاده جایی نداشتند؛ آن ها باید فقط تماشاگر برنامه های تولیدی «خودی ها» باشند.
قطبزاده چند روزی بعد از استقرار در ساختمان جام جم در یکی از سخنرانی هایش مردم داخل ایران را متهم کرد که در دوران شاه با کار در ایران با آن رژیم همکاری کردهاند؛ اتهامی که البته به خودش اصلا نمیچسبید. قطب زاده روز دیگر برای همان مردم توضیح داد که ما انقلاب کردیم، عوضش شاه را هم بیرون کردهایم!
مهمترین کار قطبزاده اعمال رویه کنترل انحصاری دولتی بر رسانه همگانی رادیو تلویزیون ملی بود؛ سنتی که تا به امروز از او به یادگار مانده است. بر این منبا دولتیها برنامه میسازند و بقیه آن برنامهها را تماشا میکنند. میراث قطبزاده به صورت یکی از سنگ بناهای محدود کردن آزادیهای فردی و اجتماعی در دوران پسانقلاب درآمد. رشد نجومی قطبزاده در ساختار قدرت ادامه پیدا کرد و او در بهار ۱۳۵۸ همزمان عضو شورای انقلاب هم شد. قطب زاده در آبان ۱۳۵۸ وزیر امور خارجه شد. عملکردها و رویه های به جا مانده از قطب زاده در دوران پسانقلاب از او نام و چهره ای ماندگار به جا گذاشت. تصویر بالا قطب زاده را در اوج دوران قدرت خود نشان می دهد.
عاقبت قطب زاده
قطب زاده با خاتمه دوران شورای انقلاب در تیر ۱۳۵۹ از حلقه مرکزی قدرت کنار رفت و مدتی بعد از کل ساختار قدرت دفع شد. قطب زاده در سال ١٣۶١ به طراحی یک کودتا، با حمایت ضمنی آیت الله شریعتمداری، متهم و محاکمه شد. داشتن رابطه نامشروع یکی از اتهام های دیگر قطب زاده در محاکمه اش بود، که بعدها گفته شد منظور رابطه های فردی بین او وخبرنگاری به نام خانم «کارول جروم» بوده است. قطب زاده در ۲۴ شهریور ١٣۶١ به اتهام کودتا توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. رفتار قطب زاده در دوران کوتاهی که او در ساختار قدرت بود سبب شده است که بعد از مرگ کمتر کسی در ایران به نیکی از او یادی بکند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
نویسنده فراموش کرده بنویسد که مثلث بنیصدر – یزدی – قطب زده در ایران به مثلث “بیق” معروف شد.
شنبه, ۲۸ام بهمن, ۱۳۹۱
مقایسه استاد بنیصدر و قطب زاده اصلا درست نیست. استاد بنیصدر از پشت صحنه به خمینی خط میدادند که به خبرنگارها چه بگوید در حالی که قطب زاده همهش خودش را جلو میانداخت. همه آنچه خمینی در فرانسه گفت را استاد یادش داد. ولی وقتی خمینی متوجه شد که تبلیغات استاد خوب کار کرده است آن وقت بود که دیگر قدر زحمتهای استاد را نشناخت.
شنبه, ۲۸ام بهمن, ۱۳۹۱
در ابتدای متن نوشته اید: در سی ام سال درگذشت قطبزاده!
درگذشت با اعدام خیلی متفاوت است.
شنبه, ۲۸ام بهمن, ۱۳۹۱