اخیراً رفتارها و خشونت‌های خشن جنسی سعید خوستی سخن‌گویی اسبق گروه طالبان با دختر خانمی مسمات الهه دلاورزی می‌تواند ابعاد مختلفی داشته باشد. اما مهم‌ترین آن را می‌توان بر دو محور اصلی منقسم کرد:

الهه و بدرقه با بیل

یکم: عقدۀ تلافی‌جویانه‌ی سعید خوستی در برابر ضربات بیلی که آقای خوستی در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی شب‌هنگام به بالین الهه جهت عملیات استشهادی «تجاوز جنسی» فرود آمده بود که وی در آن عملیات از نقطه‌ی حساس اطلاعاتی ناکام ماند و از سوی الهه با بیل از خانه به برون بدرقه شد. بنابراین؛ این بدرقه با بیلی نه چندان ضخیم و سنگین؛ سرانجام به ضرر الهه دلاورزی خاتمه یافت که او بیش‌تر از بیش زیر زره‌بین سعید خوستی زوم گردید تا اینکه خوستی توانست توپ را به داخل میدانی از نوع سادیسمی ضربه بزند و بازی را به نفع خودش رقم بزند. این امر از نظر اکثریت مطلق چنین روایت شده است. با این‌وجود؛ این عمل را می‌توان سبب اصل انتقام‌جویی در برابر ضربات بیل نیز برشمرد.

عارضۀ سادیسم

دوم: اینکه رفتارها و خشونت‌های خشن جنسی سعید خوستی را می‌توان نوعی از عارضه سادیسمی قلم‌داد کرد. در همین‌حال؛ اصطلاح «سادیسم» یک واژۀ فرانسوی است که به مفهوم عامه نوعی از انحرافات جنسی می‌باشد که شخص در اثر آن از آزار دادن و اذیت کردن دیگران و شریک جنسی خود لذت می‌برد. همچنان عبارت «سادیسم» به تعاریف و معنایی دیگری که لغت‌نامه‌های دهخدا تعریف می‌کند به مفهوم شهوت‌رانی توأم با بی‌رحمی و شقاوت علیه شریک جنسی است. اما در اصطلاح پزشکی متخصصان سکس‌تراپی و درمانگران‌جنسی از آن به دو عبارتی «آزارگری و دیگرآزاری جنسی» یاد می‌کنند.

بنابراین؛ با استنباط از اظهارات خود شخص الهه دلاورزی که به اصطلاح حقوقی، قربانی تعرض جنسی محسوب می‌شود، و آنچه را که او به رسانه‌ها گفته است. در همین‌حال؛ بر مبنای این اظهارات و بیانات می‌توان رفتارها و خشونت‌های جنسی آقای سعید خوستی را عارضۀ سادیسمی از نوع درجه یک حاد و جدی بردشمر که او شدیداً نیازمند درمان التزام‌آور و مراجعه به متخصصان درمانگری جنسی می‌باشد.

برده‌داری جنسی داعش

سرانجام؛ رفتارها و خشونت‌های جنسی سعید خوستی را می‌توان متشابه با خشونت‌های جنسی جنگ‌جویان گروه داعش در عراق، سوریه و خاورمیانه به باد مقایسه نشست که عمل هردو جناح تقریباً مشابه هم است. بناً؛ در این بحبوحه من نه متخصص درمانگری جنسی هستم و نه گوگل سِرچر برای کلمات و عبارات تخصصی جنسی!! بلکه من با چون و چرایی اصطلاح و واژه‌ی سادیسم و سادیسمی در کتاب به نام «برده‌داری جنسی داعش» آشنا شدم که در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ هجری شمی آن را ترجمه کرده بودم. اما متاسفانه این کتاب به دلایلی ظهور بحران بیماری کرونا، مشکلات اقتصادی ناشران و از جمله محتوای شوکه‌کنندۀ آن تا به امروز هم از توفیق نشر و چاپ باز مانده است. کتاب برده‌داری جنسی داعش در این پیوند قابل دسترس می‌باشد: https://b2n.ir/ISISSexSlavery.com

قابل یادآوری است! همان‌گونه‌ی‌ که این کتاب از نامش پیدا و هویداست که در چه حوزه و در چه سکتوری از جنایت‌های ضد بشری تحت نام عدالت‌محوری صحبت می‌کند، اما دیگر نیازمند شرح و بسط نیست. از این‌رو؛ در بخش‌های از این کتاب آمده است که اکثری مطلق جنگ‌جویان گروه داعش جوانان طرد شده از خانواده‌های خود بودند که از اروپا و از کشورهای شرق‌میانه به صفوف گروه داعش پیوسته بودند. اما اکثریت این جوانان مفعول دچار عارضه‌ی سادیسمی جنسی بودند که زنان اهدایی خود را در صفوف داعش به بدترین حالت ممکن و تا سرحد مرگ شکنجه و آزار و اذیت جنسی می‌کردند.

فروزه بیوه چند شوهری داعش

بنابراین؛ در این داستان فروزه یکی از بیوه‌های چند ‌شوهری داعش است که نویسنده از او سوال می‌کند «آیا خشونت‌های جنسی داعش با شما چگونه بود؟». فروزه داستانش را با نویسنده تحقیقاتی چنین روایت می‌کند: «مثل کارهای که با حیوانات در مزرعه می‌کنند، آن‌ها هم با من چنین می‌کردند. اگر فقط از شوهرم شروع کنم، او آلت تناسلی خود را در پشت من قرار می‌داد و از راه مقعد به شدت بر من تجاوز می‌کرد تا اینکه به انزال می‌رسید. من بعدها فهمیدم آن شب اولین باری بوده که شوهر داعشی‌ام در زندگی خود با یک زن جماع کرده است، و او از این کارش به لواطت به شدت لذت می‌بُرد. از آن به بعد؛ هر باری که او برای تعطیلاتش از جنگ به خانه برمی‌گشت مرا بسیار به گونه‌ای بی‌رحمانه و قساوت‌گونه ضرب و شتم می‌کرد. پس از ضرب و شتم از راه مقعدی به من تجاور می‌کرد، به شدت درد داشتم، اما تا زمانی که به انزال نمی‌رسید رهایم نمی‌کرد.

ضرب و شتم به مثابۀ لذت بردن

او پس از تجاوز جنسی به من، بسیار زود به خواب عمیق فرو می‌رفت. وقتی که تعطلات نظامی شوهرم تمام می‌شد و او می‌خواست که به میدان جنگ باز گردد، قبل از آن شروع به ضرب و شتم من می‌کرد. او پس از اتمام ضرب و شتم و شکنجه دوباره به من تجاوز می‌کرد و در آخر خودش به سوی جبهات جنگ می‌رفت. من از شدت درد، تجاوز و جراحت‌های ضرب و شتم از سوی شوهر داعشی‌ام هیچ‌گونه دسترسی به پزشکان سلامت و درمان نداشتم. در نهایت؛ من هم به درگاه خداوند دعا و نفرینش کردم که او دیگر سالم به خانه بر نگردد و در میدان جنگ بمیرد و خداوند هم دعای مرا اجابت کرد. روز از روزها بود که یک نامه‌ای را از یک پایگاه نیروهای داعش دریافت کردم که در آن نامه نوشته بود «شوهر شما روی مین منفجره رفته و تکه‌تکه شده است». برای مراسم تدفین شوهر متجاوزم هیچ پول و بودجه‌ی از سوی سازمان گروه داعش پرداخت نشد، زیرا جسدی او سالم باقی نمانده بود و فقط تکه‌های از گوشت باقی مانده بود».

پانویس‌ها:

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)