این مجموعه که تورج اتابکی و ناصر مهاجر گردآورندگان و ویراستاران آن هستند، در دو دفتر توسط نشر نقطه (www.noghteh.org) منتشر شده است.
در پیشگفتار “راهی دیگر” میخوانیم:
«… آنچه گردآوری روایت های جنبش مسلحانه را در پهنهی جهان و از جمله ایران برای پژوهشگران تاریخ اجتماعی پُر اهمیت میسازد، نبود چشمگیر پژوهش های تاریخی مستقل از این پدیدهی فراگیر دههی شصت و هفتاد مسیحی ست. پدیدهای که برای بیش از سه دهه، سایه اش را بر زندگی سیاسی و اجتماعی جامعههای از آسیا گرفته تا آفریقا و آمریکای جنوبی و حتا اروپا و ایالات متحده، گسترانده بود. به ویژه آنکه جنبش چریکی در ایران، تأثیری چشمگیر برفرایند سیاسیای گذاشت که به انقلاب ۱۳۵۷ انجامید. رویدادی که بررسی سنجش گرایانهی آن، بدون شناخت کلیت مبارزهی مسلحانهی سا لهای ۱۳۵۰ ناممکن است.
فاصلهی به نسبت کم تاریخ آن جنبش با امروز ما، و این نکتهی مهم که بخش بزرگی از بازماندگان و رهروان چریک های فدایی خلق هنوز در میان مایند و می توانند روایت خود را به دست دهند، از جمله دیگر عواملی بود که این پژوهش را در دستور کار قرار میداد. حضور تاریخسازان در کنار تاریخ نگاران، موهبتی است که بیشتر ارزانی تاریخ نگاری این روزگاران شده است.
بیش از صد سال از پاگیری جنبش چپ (سوسیالیستی و کمونیستی) در ایران می گذرد، اما تاریخ نگاری این جنبش چندان غنی نیست. آنچه از این تاریخ نگاری داریم، بیشتر یا به تاریخ نگاری سیاسی می رسد و یا به تاریخ نگاری اندیشگی. از تاریخنگاری اجتماعی چپ کمتر دیدهایم. چرایی فقر تاریخنگاری اجتماعی چپ را نمی توان تنها در استبداد سیاسی دیرپای حاکم بر جامعهی ایران جُست. این درست که حاکمان درهای بایگانیهای رسمی را بر روی مورخان غیررسمی بسته اند تا خود یگانه راوی تاریخ مخالفان و منتقدا ن پیگیرشان باشند. این نیز درست که بایگانیهای بیگانه هم اجازهی دسترسی به بخشی از آنچه را که د ربارهی جنبش چپ ایران به کوشش خفیهنویسانشان گردآورده اند، به بهانهی جنگ سرد و یا مصلحت های روابط بین الملل، به پژوهشگران تاریخ نداده اند. از سوی دیگر به این نکته نیز آگاهیم که در فضای خفقان سیاسی، خطر کردن در حفظ اسناد و یا یاد کردن از یاران و همراهان، کنشگران و شاهدان گروهها، سازمان ها و حز بها را چندان توانا نمی کند تا به رویارویی با این فقر تاریخنگاری برآیند. اما این همه توجیه فقر تاریخ نگاری چپ ایران نیست.
از دلایل دیگر این فقر تاریخنگاری، یکی هم میراث دیر پای استبداد فکری از هر سنخش است، که مورخ را از پرداختن درست، دقیق و همه سویه به تاریخ اجتماعی چپ باز می دارد. چیرگی ناپاسخ گویی بر فرهنگ سیاسی ایران، نبود نگاه سنجش گرانه نسبت به آزمودهها و را ههای رفته و گونهای بیگانگی نسبت به نقد کردار و گفتار خود، انحصارطلبی سیاسی، فرقه گرایی، کم بها دادن به این مهم که تنها با فهم کامیابی ها و ناکامیهای گذشته است که می توان از تکرار اشتباه ها و کژروی ها پرهیز کرد، از جمله عوامل زمینه پرداز این فقر تاریخنگاری است.»
راهی دیگر، دربرگیرنده نوشتههایی از تورج اتابکی، ناصر مهاجر، نسیم خاکسار، حیدر تبریزی، ناهید قاجار، مجید عبدالرحیمپور، مرضیه تهیدست شفیع، حمید نوذری، رقیه دانشگری، ن. رحیمخانی، ابوافضب محقق، سرور علیمحمدی، علی ندیم، سیاوش رنجبر دائمی، آزاده اخلاقی، سعید یوسف، محمود خوشنام، اسفندیار منفردزاده، حمید فدوی و هومن آذرکلاه است.
یکی از پیوستهای مجموعه “کتابشناسی چریکهای فدایی” است که آن را ناصر مهاجر فراهم آورده است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.