علی اشرف فتحی: این روزها که سخن از اعدامهای علنی در شهر تهران بسیار گفته و شنیده میشود، شاید بد نیست به سابقه اعدام علنی روحانیون در شهر تهران اشاره شود. درباره به دار آویخته شدن شیخ فضلالله نوری همه کم و بیش شنیدهایم، اما فاتحان انقلاب مشروطه در مرداد ۱۲۸۸ فقط شیخ فضلالله نوری را در میدان توپخانه (یا میدان سپه و همان میدان امام خمینی فعلی) اعدام نکردند، بلکه علاوه بر نوری، سه چهره غیر روحانی و ضد مشروطه و یک روحانی مشروطهستیز هم جزو اعدامشدگان مرداد ۱۲۸۸ در انظار مردم تهران بودهاند. علینقی خان مفاخرالملک (وزیر تجارت و حاکم تهران)، صنیع حضرت (سردسته اوباش حامی محمدعلی شاه) و آجودانباشی سه چهره غیرحوزوی بودند که در دادگاههای انقلابی مشروطهخواهان به اعدام محکوم شده و اعدام شدند. (۱)
میر هاشم دَوَهچی که به اشتباه در برخی جاها دیدهام که نام او را «دورهچی» نوشتهاند، روحانی ۳۸ ساله تبریزی بود که هشت روز پس اعدام شیخ فضلالله نوری، در روز ۱۷ مرداد ۱۲۸۸ در ضلع جنوبغربی میدان توپخانه تهران (محل کنونی ایستگاه متروی امام خمینی) به دار کشیده شد. وی که پنج سال در حوزه نجف درس خوانده بود، در ابتدای جنبش مشروطیت جزو طلاب جوان حامی مشروطه در تبریز بود، ولی در اواخر عمرش به جناح روحانیون مخالف مشروطه پیوست. (۲)
بنا به گزارش کسروی، وی در زمان مشروطهخواهیاش از پیشروان جنبش در تبریز بوده و در یک سخنرانی گفته بود: «هرکسی که به مشروطه و توده خیانت کند یا بر سر دار میرود و یا از دو چشم کور شده در بیخ دیوارها به گدایی مینشیند.» (۳)
پیشتر در نوشتهام درباره شیخ ابراهیم زنجانی از قول وی آورده بودم که قرار نبوده اعدام مخالفان مشروطه به همین ۵ نفر ختم شود، ولی به ادعای زنجانی که دادستان محکمه شیخ فضلالله بود، با فشار انگلیسیها روند اعدامها متوقف شد.
پاورقیها:
۱- احمد کسروی، تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان (تهران: هرمس، ۱۳۸۸)، صص ۸۶ – ۷۹٫ از اتهامات مشترک مفاخرالملک، شیخ فضلالله نوری و صنیعحضرت، کشتن میرزا مصطفی آشتیانی (روحانی مشروطهخواه و پسر آیتالله میرزا حسن آشتیانی) و شیخ غلامحسین پیشنماز (پدربزرگ مرحوم آیتالله آقامجتبی کلهری تهرانی) بود که شیخ فضلالله این اتهام را نپذیرفته و قتل این روحانیون مشروطهخواه را متوجه مفاخر و صنیعحضرت کرد. صنیعحضرت نیز ضمن پذیرفتن مباشرت در قتل این روحانیون مخالف محمدعلی شاه، در دادگاه گفت که به دستور شیخ فضلالله آنها را کشته است. نگاه کنید به: مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران (تهران: انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۳)، ج ۶ و ۷، صص ۱۲۵۴ و ۱۲۶۹
۲- مهدی بامداد، رجال ایران (تهران: زوار، ۱۳۴۷)، ج ۴، صص ۴۱۳ – ۴۱۰
۳- احمد کسروی، همان، ص ۸۶
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.