بعد از یافتن و فهم مشکل که مرحله اول کار است باید در مسیر برطرف کردن آن قدم گذاشت. پس اکنون که پذیرفتیم که چیزی از وجودمان کم شده است و توانستیم بفهمیم که این کمبود از کجا شروع شده، باید در مسیر بازیابی آن حرکت کنیم.
گفتگو با خویش؛
هر یک از ما شیوه بخصوص و منحصر به فردی برای صحبت با خویش داریم یعنی در آن زمان هایی که تنها هستیم و با خود خلوت کرده ایم یا به فکر فرو رفته ایم از کلمات و جملات متفاوتی استفاده می کنیم و به شیوه خودمان اتفاقات و خاطراتمان را تحلیل می کنیم. باید بدانیم که همین شیوه صحبت و تحلیل است که باورها و احساسات و رفتارها و در نهایت زندگی ما را شکل می دهد. جدا از آنچه که در گذشته برای ما اتفاق افتاده است، ریشه بسیاری از روزمرگی ها و افسردگی ها و ناراحتی های دیگر روحی نیز در همین صحبت هاست که با استفاده از ایجاد تغییر در شیوه آن و تغییر دادن کلمات و جملات معمولی که در صحبت با خود از آنها استفاده می کنیم، همه چیز تغییر خواهد کرد.
راه حل؛
اگر اکنون حسرت لذت های دوران کودکی خود را دارید و می خواهید به آن لذت های ساده و عمیق دست پیدا کنید پس باید ذهن خود را وارسی کنید و با ایجاد تغییر در آن، و خصوصا در شیوه گفتار با خویش کار را شروع کنید.
برای این تغییرات، راه های عملی زیادی وجود دارد که همه به این مقصود ختم می شوند که بیان آنها در یک یادداشت کوتاه مقدور نیست. می توانید به کمک مشاور و روانشناس و با جستجوی راه های تغییر گفتار با خویش self-talk کارتان را شروع کنید و خود من نیز در جای دیگر با عنوان مشابه همین یادداشت، بصورت مفصل به این موضوع پرداخته ام که در آینده منتشر خواهد شد.
اما بعنوان یک راه ساده؛ چند بار در روز حرف هایی را که در ذهنتان به خود می گویید روی کاغذ بیاورید. و برای تغییر آنها زمانی را برای بازی با کودکان بگذارید و سعی کنید وارد دنیای آنها شوید تا بخاطر آورید که چه بودید و در گذشته چگونه با خود حرف می زدید؟ اکنون چه چیزهای خوبی را از دست داده اید که به اینجا رسیده اید و به چه چیزهایی دست یافته اید که در گذشته نداشتید؟
راز کودکان چیست؟
کودکان خصوصیاتی دارند که آنها را از ما متمایز می کند. در اینجا سه خصوصیت مهم کودکان را با هم مرور می کنیم:
اول اینکه کودکان قضاوت نمی کنند چرا که ذهنشان خالی از قیاس ها و کلیشه ها و تعصبات است. آنها براحتی هر چیز جدیدی را لمس می کنند تا بشناسند و یاد بگیرند.
دومین خصوصیت مهم کودکان زندگی آزادانه در لحظه است. آنها نه بار ناراحتی های گذشته را به دوش می کشند و نه نگران آینده شان هستند. آنها نگران غذای روز بعد نیستند. نه نگرانی کار و پول را دارند و نه نگرانی برخوردهای اجتماعی و روابطشان با دیگران.. که البته یک دلیل این مساله در خصوصیت سوم نهفته است.
سوم آنکه کودکان خود را دوست می دارند. هر کودکی عاشق خود است و تمام وجودش، ظاهرش و اندامهای بدنش؛ و حتی مدفوع خود را نیز دوست دارد!
اما همه ما تا حدی با خود غریبه شده ایم یا حتی از خود نفرت داریم.
در جامعه ما تا حد زیادی دروغ و ریاکاری بر جامعه و روابط قالب شده است و ما توانایی خود در بیان صادقانه افکار و احساساتمان را از دست داده ایم. و از طرف دیگر بخاطر سختی های دیگر زندگی، دائما از خود دورتر می شویم. پس باید خود را زیر نظر داشته باشیم تا فاصله بیشتر از این نشود و در مسیری که خود انتخاب می کنیم راه برویم.
به امید روزهایی شادتر برای همه ما…
سعید حسین زاده موحد ٩۶/٢/٢
بازیابی لذتهای کودکی – یادداشت اول
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.