نقل است کە پس از بازگشت کریستف کلمب بە اسپانیا، بسیاری او را شایستەی آن همە افتخاری نمیدانستند کە او در پی کشف قارەای بزرگ بە جیب زدە بود. این ناسازگاری بە سر میز ضیافت شامی هم کشیدە میشود. کلمب در واکنش و رو بە مهمانان میگوید کە چە کسی میتواند این تخم مرغ آب پز را بە حالت ایستادە بر روی میز قرار دهد. حاضران هر چە کردند نشد. اما کلمب با شکستن قسمت کوچکی از پوستەی تخم مرغ آن را ایستادە روی میز نشاند. گویا همە گفتەاند کە این دیگر چە کاری است، ما هم کە میتوانستیم اینطور کنیم. حرف کریستف کلمب این بود کە او کار بسیار شاقی نکردە است، اما پیش از او یا بە فکر کسی نرسیدە بود کە قارەای بزرگ را کشف کند، یا اگر هم رسیدە بود زحمت انجام دادن آن را بە خود ندادە است.
این مزەپرانی کلمب بر سر میز ضیافت چە رخ دادە باشد و چە صرفا داستانی بامزە و زادەی خیال، اما همچنان سر دراز دارد. تا آنجا کە پس از پنج قرن و اندی از آن، اردوغان سال پیش ادعا کرد کە نە کلمب بلکە این مسلمانان بودند کە در سال ١١٧٨ میلادی بە قارەی امریکا رسیدند و اتفاقا در کوبا مسجد هم ساختەاند.
باری! استعارەی بامزەی تخم مرغ کلمب بی شباهت بە واقعیت گندیدەی مسالەی شنگال نیست. شمار تمام آن افراد با تسلیحات دم دستیاشان کە توانستند جان هزاران نفر را از یک قتلعام بسیار بزرگتر نجات دهند، قابل مقایسە با آن چند هزار نیروی بە شدت مسلح پیشمرگەی مستقر در شنگال نبود. بعد از عقب نشینی نیروهای حزب دمکرات کردستان، احتمالا همانها یا نیروهای دیگری هم میتوانستند با تلفات بیشتر یا کمتری با ایجاد یک کوریدور موقت خود را بە کوهستانهای شنگال برسانند، کە نرساندند.
اما آیا صرف ابتکار عمل نیروهای YPG و بعدا PKK در آن لحظات حساس، بە آنها مشروعیت ماندن در آنجا را میدهد؟ بە طور واضع پاسخ منفی است. اما معیار حداقلی مشروعیت این خط فکری/سازماندهی در شنگال بە پروژەی سیاسی آنها باز میگردد؛ مسالەای کە همپیمانهای غربی اقلیم کردستان را هم خلع سلاح کردە است: دفاع مشروع هر گروە آئینی، فرهنگی، ملی و غیرە از خود در برابر کشتار در آشوب خاورمیانە.
سرکوت شمسالدین ( روزنامەنگار کانال NRT در واشنگتن) بە نقل از یکی از حاضرین در جلسەای در واشنگتن، بە پیشنهاد پنتاگون در سال ٢٠٠٧ بە میر تحسین ( از شخصیتهای برجستەی آئینی ایزدیان) اشارە میکند کە گویا امریکا خواهان ایجاد یک نیروی نظامی از خود ایزدیان، مانند نیروهای سحوە در عراق، بودە است. دلیل امریکا برای این پیشنهاد بە وجود مشکلات ایزدیان در ارتش عراق و نیروهای پیشمرگەی اقلیم کردستان باز میگشت. اما واکنش میر تحسین این بودە است کە “ما بە کردها و پیشمرگەها اطمینان داریم و آنها از ما محافظت خواهند کرد.” گویا ترس احتمالی او از ”روبرو شدن نظامی” ایزدیها با ”بارزانی” در صورت قبول چنین پیشنهادی بودە است.
این جلسە هر چە بودە باشد، حداقل این نکتە روشن است کە این ”اطمینان” میر تحسین بە ”کردها” نبود کە درست از آب درآمد، بلکە ترس آنها از ”بارزانی” بود. آن ”کردها”یی کە ایزدیها بە آنها ”اطمینان” داشتند، سر بزنگاە نە مقاومت کردند و نە اسلحەهایشان را برای مردم شنگال برای دفاع از خود جای گذاشتند. و نە حتی در این چندین سال تلاشی برای سازماندهی نظامی آنها صورت دادەاند. اما از طرف دیگر آن ”روبرو شدن نظامی” هم کە حدساش را میزد در برابر ایزدیهای سازماندهی شدە رخ داد.
در برابر این وضعیت، حزب کارگران کردستان دقیقا همان کاری را میکند کە در روژآوا و بە شکلی دیگر در باکور در حال عملی کردن آن است: ایجاد ادارەهای کوچک محلی، حتی بە لحاظ نظامی. غرب بیشتر از آنکە بر روی ماهیت نیروهای سازماندە ایزدیان چانە زند، بە قدرت و نتیجەی عملی این سازماندهی چشم دوختە است. همان نتیجەای کە بر اثر انتقال غیر شفاف اسلحە بە بارزانی با آن روبرو شدە است: استفادە از کمکهای تسلیحاتی و مالی بینالمللی در تصفیە حسابهای داخلی در اقلیم کردستان. در حالی کە سازماندهی نیروها در روژآوا و سوریە ( ایجاد سازماندهیهایی نظیر شورای نظامی منبج، شورای نظامی رقە و غیرە از مردم همان مناطق) یکی از گرەگاەهای اصلی اطمینان غرب بە آنها در پشتیبانی تسلیحاتی و تا حدودی سیاسی از نیروهای سوریە دمکراتیک است.
اقلیم کردستان (و بە قول یکی از فرماندهان نظامی ایزدی: اقلیم بارزانی) نمیتواند همچنان بر وجود نیروهای نظامی حزبی پارتی و اتحادیە میهنی اصرار کند، و همزمان خواهان ایجاد نیروی پیشمرگەی واحد اقلیم کردستان بە علاوەی شنگالیها نیز باشد.
وزارت امور خارجە امریکا در گزارش سالیانە خود در مورد حقوق بشر، بە انتقاد از عدم ادغام نیروهای نظامی حزبی در اقلیم کردستان پرداختە است. در واکنش حکومت اقلیم [بە گزارش سایت NRT] بە این انتقاد هیچ اشارەای بە ارادەی داخلی این احزاب وجود ندارد، بلکە استدلال این است کە عدم بە نتیجە رسیدن پروسەی ادغام “بە نبود منابع مالی لازم، عدم حمایت مالی حکومت فدرال از طریق تامین بودجە ویژە و همکاریهای لجستیکی، و بیرون رفتن نیروهای نظامی امریکا از عراق در سال ٢٠١١” باز میگردد. گویا در صورت تامین این شروط، نیروهای نظامی حزبی در اقلیم کردستان در یک نیروی واحد نظامی کە ایزدیها نیز جزئی از آن بودند، ادغام میشدند.
با این شرایط چرا نمیتوان گفت کە: دلائل عدم ادغام نیروهای پیشمرگەی احزاب در اقلیم کردستان، بە طور موازی همان دلائل لزوم ایجاد یک گروە نظامی سازماندهی شدەی ویژە برای شنگالیها نیز هستند؟
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.