منبع: گتیایمیجز
|
گاردین — بنا به اعلام تلویزیون دولتی کوبا، فیدل کاسترو در نودسالگی جان سپرد و بهاینترتیب مُهر خاتمه بر فصلی از تاریخ این کشور و آمریکای لاتین خورد.
این نماد انقلابی و یکی از مشهورترین و جنجالیترین رهبران دنیا از بیشمار سوءقصد ایالات متحده و اعلامیههای فوت زودهنگام جان سالم به در بُرد، اما بالاخره پس از مبارزۀ طولانیمدت با بیماری تسلیم مرگ شد.
بهخاطر سن و وضع سلامت رئیسجمهور سابق، مدتها بود که انتظار صدور این اعلامیه میرفت. بااینحال، خبر فوت او شوکهکننده بود: «فرمانده»، آن نماد منازعۀ مسلحانه در سراسر جهانِ درحالتوسعه، دیگر نیست. دوستان و دشمنان مدتها بود که هول و اشتیاق این خبر را داشتند.
رائول، برادر کوچک کاسترو، که در سال ۲۰۰۶ رئیسجمهور کوبا شد، خبر فوت رهبر را در تلویزیون اعلام کرد: «فرمانده کل قوای انقلاب کوبا ساعت ۱۰:۲۹ امشب درگذشت.»
او آنقدر عمر کرد که در دسامبر ۲۰۱۴ شاهد مذاکرۀ رائول برای فتح باب روابط با باراک اوباما در خاتمۀ دوران ریاستجمهوریاش باشد: در آن زمان، واشنگتن و هاوانا اعلام کردند که، برای اولین بار پس از قطع روابط در سال ۱۹۶۱، قصد ازسرگیری روابط دیپلماتیک را دارند.
او که ورود و خروج نُه زمامدار کاخ سفید را دیده بود، در نامهای که پس از یک ماه سکوت منتشر شد، محتاطانه این توافق تاریخی با دشمن قدیمی را مبارک دانست. اوج بهبود روابط زمانی بود که اوباما اوایل سال جاری میلادی از این جزیره دیدار کرد.
کاسترو با اوباما ملاقات نکرد و، چند روز بعد، ستونی گزنده در نکوهش کلمات «عسلاندود» رئیسجمهور ایالات متحده نوشت و تلاشهای متعدد آمریکا برای براندازی و تضعیف حکومت کمونیستی را به کوباییها یادآور شد.
کاسترو در مرگ خود، مانند
حیاتش، تفرقهانداز شد. هزاران نفر در وب با جشن و نکوهش «دیکتاتور ستمگر» و رژیم سرکوبگرش به استقبال مرگ او رفتند. دیگران، برای درگذشت «مبارزی علیه امپریالیسم ایالات متحده» و «نمادی کاریزماتیک»، سوگوار شدند.
در میامی که اقامتگاه جمع بزرگی از کوباییهای تبعیدی است مردم با آواز و رقص و تکاندادن پرچمهای کوبا به خیابانها ریختند تا مرگ او را جشن بگیرند.
حزب کمونیست و تشکیلات دولتی از جولای ۲۰۰۶ آمادۀ این لحظه بود. در آن سال کاسترو زیر تیغ جراحی فوری روده رفت و قدرت را به برادرش رائول واگذار کرد که هنوز هم در قدرت است.
فیدل هرازگاهی برای گرنما، روزنامۀ حزب، ستونی مینوشت. چند باری هم در محافل عمومی ظاهر شد که آخرین دفعه در کنگرۀ حزب کمونیست در سال ۲۰۱۶ بود، ولی جز این موارد دیده نمیشد.
باوجود واکنشهای مختلف به مرگ او، همه با یک نکته موافقاند: اثر این چهرۀ فوقالعاده بر صفحۀ تاریخ ماندگار شد.
بیش از نیم قرن قبل، ارتش چریکهای «ریشدارِ» او، دیکتاتوری فاسد فولخنسیو باتیستا را برانداخت و حکومتی کمونیستی روی کار آورد که ایالات متحده را به چالش کشید و آن جزیره را به یکی از میدانهای جنگ سرد تبدیل کرد.او در سال ۱۹۶۱ حملهای با پشتیبانی سیا به خلیج خوکها را ناکام گذاشت و بعدها از چندین سوءقصد جان سالم به در برد. اتحاد او با مسکو جرقۀ بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ را زد: مقابلهای سیزدهروزه با ایالات متحده که دنیا را تا آستانۀ جنگ هستهای پیش رانده و پیش و پسازآن سابقه نداشته است.
ایالات متحده از قدیم روی مرگ کاسترو بهعنوان «راهحلی بیولوژیک» برای کمونیسم در منطقۀ کارائیب حساب میکرد ولی رائول، که از ۲۰۰۸ رسماً جانشین برادرش شد، پایههای اقتدار خود را تحکیم کرد. او درعینحال سکان اصلاحات اقتصادی محتاطانه را به دست گرفت و در اواخر سال ۲۰۱۴، برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان کوبا و ایالات متحده، توافقی تاریخساز را پذیرفت که به بیش از پنج دهه خصومت خاتمه میداد.
ولی حتی خود رائول هم گفته است که جای فیدل پر نمیشود. وکیلی که در چرخش روزگار به قامت چریک درآمد، با قدرت کاریزما، تفکر و زیرکی سیاسی، تجسم انقلاب شد. اما کوباییها مدتها پیش
از درگذشت او، با افزایش مهاجرت به آمریکا و گسترش انفجاریِ کسبوکارهای خصوصیِ کوچک، گذر از او آغاز کرده بودند.
بزرگترین میراث او بهداشت و آموزش رایگان است که یکی از بهترین آمارهای توسعۀ انسانی منطقه را رقم زده است. ولی او مسئول برخی خطاها در برنامهریزی مرکزی امور کشور و نظارتهای حکومتی خفقانآور نیز هست که، در کنار تحریمهای ایالات متحده، چنگ به گلوی اقتصاد این کشور انداختهاند، چنان که اکثر کوباییها برای بهدستآوردن غذای مناسب تقلا میکنند و نومیدانه به فکر وضع بهتر زندگیاند.
مردی که در آن بیان مشهورِ خود گفته بود «تاریخ مرا تبرئه خواهد کرد» میراثی دوپاره بر جای گذاشته است. کوباییهای مسنتر، که دوران بیرحم باتیستا را به یاد دارند، لابد بر دستاوردهای انقلاب تأکید میکنند، اما کوباییهای جوانتر احتمالاً از حکومت پیرمردها، سرکوب و فرصتهای ازدسترفته شکوه میکنند. البته حتی آنها نیز برای اشاره به کاسترو، نام صمیمانهترش «فیدل» را به زبان میآورند.
از زمانی که از دید عموم کنار رفت، حضورش شبحگون بوده است؛ هرازگاهی با همان گرمکن مخصوصش ظاهر میشد تا مشوق ایمان به انقلاب شود. دوران غیبت او خداحافظی طولانیمدتی بود که کوباییها را به مرگ او عادت داد.
انتظار میرود تبعیدیان در فلوریدا جشن بگیرند. آنجا مرکز کوباییهای دورافتاده از خانه است که از سیطرۀ حکومت کمونیستی گریختهاند. با خبرهای نادرستِ پیشین از مرگ کاسترو، جماعت خوشحال و پرچمبهدستْ کارناوالهای شادی به راه انداخته بودند.
رهبران چپگرای آمریکای لاتین، در مقابل، سوگوار درگذشت چهرهای خواهند شد که کمتر نمادی کمونیستی و بیشتر نمادی ملیگرا از غرور و سرکشی علیه ابرقدرت مداخلهگر در آن منطقه بود. انتظار میرود که انبوهی از رهبران دولتهای خارجی، روشنفکران و هنرمندان در مراسم تدفین او شرکت کنند.
پینوشتها:
* این مطلب در تاریخ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۶ با عنوان Fidel Castro, Cuba’s revolutionary leader, dies aged 90 در وبسایت گاردین منتشر شده است و وبسایت ترجمان در تاریخ ۶ آذر ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان جهان به مرگ کاسترو عادت کرده بود ترجمه و منتشر کرده است.
ترجمۀ: محمد معماریانمرجع: Guardian
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.