برخی از مفسرین لحن متفاوت ترامپ را در سخنرانی پس از انتخاب شدنش، درباره رییسجمهور همه آمریکاییها بودن، به مثابه تمایل او به خط شدن تفسیر میکنند. این تمایل، گرچه امروز وضعیت مندرسی دارد، اما بهنجاری سیاسی را هدف همه سیاستمداران میداند. انتخاب ترامپ در نابود کردن این تز بیاعتبار تنها نیست. تصمیم همهپرسی بریتانیا برای خروج از اتحادیۀ اروپایی جوانب مشابهی دارد. هر دو کارزار توسط سیاستمداران و رسانههای نظام از ابتدا به باد تمسخر گرفته شد. میلیونها نفر از طبقه کارگر ایالات متحده شاهد تعطیل شدن کارخانهها، از دست رفتن مشاغل و سقوط استانداردهای زندگی بوده اند. اینها شالوده مادی رأی به ترامپ بود، زیرا او وعده داد توافقنامههای تجارت آزاد دوره کلینتون را لغو کند.
مکزیکیها و ملسمانان در رأس جوامعی قرار خواهند داشت که با توجه به انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایتلات محده نسبت به آینده خود بیمناک خواهند بود.
زنان، اقلیتهای قومی و معلولین بسیاری نیز پس از شنیدن اهانتهای زننده و ناخوشایند میلیاردر قلدر نگران خواهند شد. برخی از مفسرین لحن متفاوت ترامپ را در سخنرانی پس از انتخاب شدنش، درباره رییسجمهور همه آمریکاییها بودن، به مثابه تمایل او به خط شدن تفسیر میکنند. این تمایل، گرچه امروز وضعیت مندرسی دارد، اما بهنجاری سیاسی را هدف همه سیاستمداران میداند. انتخاب ترامپ در نابود کردن این تز بیاعتبار تنها نیست. تصمیم همهپرسی بریتانیا برای خروج از اتحادیۀ اروپایی جوانب مشابهی دارد. هر دو کارزار توسط سیاستمداران و رسانههای نظام از ابتدا به باد تمسخر گرفته شد. کسانی که رأی آنها یک غیرخودی تکرو را به مثابه رییسجمهور ایالات متحده انتخاب کرد و به عضویت در اَبَردولت غیرپاسخگو، نولیبرال و بورکراتیک اتحادیۀ اروپایی «نه» گفت، توسط نخبگان لیبرال ناتوان در باور به اینکه خرد سنتی آن رد شده است به مثابه بیگانهستیز و ابله تحقیر شدند. شکست سازمانهای نظرسنجی در پیشبینی نتیجه هر دو پدیده ناتوانی برای همپنداری یا همدردی با کسانی را نشان میدهد که به تنگ آمده اند و چیز بهتری میخواهند. مطمئناً در هر دو کارزار نژادپرست، بیگانهستیز و ابله وجود داشت، همانطور که در میان حامیان کلینتون و «ماندن» در اتحادیۀ اروپایی نیز نژادپرست، بیگانهستیز و ابله وجود داشت. توهین به رأیدهندگان به دلیل پررویی آنها در عدم موافقت با برنامه ادامه وضع موجود به نوبه خود موجب رنجش شده و شورش سیاسی را محتملتر میسازد. زمانیکه اهانت به دیگران برای آراستن گزینه نظام (خواه هیلری کلینتون یا اتحادیۀ اروپایی) به مثابه گزینه «مترقی» باشد، خودفریبی غالب میشود و ابعاد «لباس جدید امپراتور»* را میگیرد. کسانی که به نیشهای زنستیزانه، بیگانههراسانه و اسلامهراسانه ترامپ واکنش نشان میدهند اغلب به دام ترسیم کلینتون به مثابه یک پادزهر برای این سم میافتند. در واقع، اشتهای ارضاء نشدنی کلینتون برای فرستادن بمبافکنها به خارج برای نابود کردن انسانهای بیشمار برای تحمیل فرمان واشنگتن هرگونه تصویر انسانیت روشنبین را متلاشی میسازد. همینطور، در حالیکه او برای توجیه فعالیت برای انتخاب شدن به عنوان نخستین رییسجمهور ایالات متحده به فمینیسم متوسل میشد، اما حملات غیراصولی او به زنانی که تعرض جنسی همسرش را گزارش دادند هرگونه ادعای خواهری را تضعیف کرد. پیوند مفروض کلینتون با حقوق آمریکاییهای آفریقاییتبار نیز توهم بود، زیرا حتا باراک اوباما هم نتوانست شور و شوق گستردهای را برای نامزی او-که به مسخره همقافیه با «جان سیاهان مهم است»، «آراء سیاهان مهم است» خوانده میشد-به وجود آورد. سناتور برنی ساندرز در حالیکه برای نامزدی حزب دمکرات مبارزه میکرد این تضادها را بر ملا ساخت، اما قدرت ماشین، که در نقش ابرنمایندگان** خود را نشان داد، در کنوانسیون حزب پیروزی کلینتون را تضمین کرد. نظرسنجیها پیوسته نشان داده اند که اگر ساندرز پیروز شده بود میتوانست ترامپ را شکست دهد. بیل کلینتون رییسجمهور سابق شعار «احمق! این اقتصاد است!» را به کار گرفت تا خود را به مثابه نامزدی ترسیم کند که بیش از دیگران به فکر زحمتکشان است و میخواهد استانداردهای زندگی آنها را بهبود بخشد. میلیونها نفر از طبقه کارگر ایالات متحده شاهد تعطیل شدن کارخانهها، از دست رفتن مشاغل و سقوط استانداردهای زندگی بوده اند. اینها شالوده مادی رأی به ترامپ بود، زیرا او وعده داد توافقنامههای تجارت آزاد دوره کلینتون را لغو کند. آیا ترامپ به وعده وفادار خواهد ماند یا قادر خواهد بود آنرا به تصویب کنگره برساند؟ زمان نشان خواهد داد، اما این امکان وجود دارد که کسانی که از او بر سر این موضع حمایت کردند به طور جدی برای پافشاری بر عدم عقبنشینی او بسیج شوند. غول شورش طبقه کارگر، البته ترسیده از ویژگیهای غیرجذاب، از بطری بیرون آمده و ممکن است نتوان به آسانی آنرا مهار کرد. اجماع نولیبرالی فراجناحی در ایالات متحده، در بریتانیا و در سراسر اروپا نیز متلاشی میشود، و مداخله سوسیالیستی را میطلبد. https://www.morningstaronline.co.uk/a-d44b-A-blow-to-liberalism ———————-
** ابرنمایندگان، نمایندگان غیرمنتخب در کنوانسیون حزب دمکرات هستند. این نمایندگان از میان نمایندگان حزب در کنگره آمریکا، مقامات دولتی، اعضای کمتیه ملی، رؤسا و معاونین و مقامات تشکیلات حزب در ایالات مختلف میآیند. اینها آزادند به هر یک از نامزدها رأی بدهند. در کنوانسیون سال ۲۰۱۶ حزب دمکرات ۷۹۶ ابرنماینده حضور داشت که حمایت ماشین حزب از کلنتیون را در مخالفت با نامزدی ساندرز تثبیت کرد.
|
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.