سالها پیش کودکی به این دنیا پا میگذارد مثل هر کودک دیگر بزرگ میشود. در دنیای اطرافش هر کس پی عشق و آرزوی خود میرود. یکی سیاست یکی تجارت و … اما او آرزو و عشقش را در خود میبیند در صدای خود در موسیقی خود، در خدا دادههایش. زمان میگذرد و او نیز مشتریان زیادی برای دکان خود فراهم میکند مشتریانی که صدایش را به نرخ محبت و عشق میخرند. مشتریانی که هر روزه بر تعدادشان افزوده میشد و این موضوع جوان تازه کار را به شدت به آینده امیدوار میکرد.
همان گونه که در پس هر حرف خوبی یک اما وجود دارد امایی پیدا شد و عمامهای. صاحب آن عمامه صاحب شهر شده بود و خبر از نا کجا آباد میداد. او تمام دکانهایی که مشتریانشان عاشق بودند و متاع هنر را با سکههای زرین محبت میخریدند، بست. جوان تازه کار … جوان تازه کار که تمام دنیایش را از دست رفته میدید به ناچار کوله بارش را جمع کرد و رفت به دیاری دیگر. شبها زیر نور ستارههای بد کاره که کاری جز چشمک زدن بلد نبودند با خود آرام آرام زمزمه میکرد “من مرد تنهای شبم” ستارهها بی توجه به زمزمههایش باز چشمک میزدند. روزها گذشت و سالها از کنار جوی پریدند. جوان تازه کار که حالا موهای سر و صورتش هیچ ربطی با شب و سیاهی اش نداشتند هنوز آرزو و عشقش صدایش بود. اصلن نمیتوانست فراموش کند که آن قوی داخل دریاچه برایش آواز خوانده بود” شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد” جوان تازه کار وقتی به روزها و سالهایی که رفتند و او به آرزوهایش نرسیده بود فکر میکرد قلبش به درد میآمد. با خود میگفت” من که کار بدی نکردم چرا من نباید پی آرزوهایم بروم همه رفتند” جوان تازه کار حوصلهاش سر رفته بود سی و پنج سال شده بود که صبر کرده بود شاید آن پیر عمامه به سر قهر و غضبش به او پروانه خواندن بدهد، اما مثل اینکه زمانه تصمیم گرفته بود تا جوان پر پر شود اما دستش به پروانه نرسد. فکرش پر شده بود از های و هوی کلاغهای قیل و قال پرست. مرد تنهای شب آن شب نیز پیش از خواب رو به ستارههای چشمک زن گفت ” چگونه شرح دهم، لحظه لحظه خود را برای این همه ناباور خیال پرست” …
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.