خبر ممنوع ،  نان ممنوع ، آب سالم ممنوع ، هوای سالم ممنوع ،  کار ممنوع ، اعتراض ممنوع ، همبستگی ممنوع !

فساد آزاد ، دروغ آزاد ، تبعیض آزاد ، خشک کردن رودخانه ها و تالاب ها آزاد، غارت آزاد ، سرکوب آزاد!

این سرنوشت مردمی شده است که در حاکمیت اسلامی ، جز جنگ ، کشتار ، ویرانی ، فقر ، بیکاری ، فلاکت ، تبعیض،  خشکسالی و گرسنگی چیز دیگری از ثروت سرشار خوزستان پرآب و سرشار از نفت و گاز نبرده اند .  از ۲۸ مرداد ۱۳۵۷وآتش زدن تماشاگران سینما رکس آبادان ، تا انقلاب شوم فرهنگی ، تا جنگ هشت ساله ، تا دولت  سازندگی رفسنجانی و مهر احمدی نژادی ، تا دولت رئیسی و برجهای متروپل اش ،  جز و یرانی ، خشکسالی ، بیکاری ، هوای آلوده ، آب آلوده ، طوفان های شنی ، فقر و سرطان وبیماری ومرگ چیز دیگری نصیب مردم خوزستان نشده است .

درحالیکه برج متروپل بر سر کارگران و مردمی که درمحل حضور داشتند فرو ریخته وصدها نفر در زیر آوارها جان  می باختند؛ درحالیکه هر دقیقه و ثانیه ای برای نجات جان انسانهای مدفون شده اهمیت داشت ؛ حکومت اسلامی ، بجای امدادرسانان ، نیروهای ضد شورش را به منطقه گسیل کرد؛ بجای اطلاع رسانی ، خبررسانی را جرم وقابل تعقیب اعلام کرد ، رهبر نظام ، بجای اقدامات سریع برای نجات جان قربانیان ، از دولت متبوعش تشکر کرده و جشن وسرود هزاران نفره ” سلام فرمانده ” برگزار کرد. این بیگانگی جنون آمیز با درد و فغان مردمی که با فاجعه ای که جان دهها انسان را گرفته و صدها تن را زخمی و ملتی را عزا دار کرده است ، نشانه ی قطعی یک اضمحلال است . بی سبب نیست که شعارها واعتراضات رهبر و دولت اسلامی را نشانه گرفته است.

جنایت متروپل د ر ابادان ، که جان ده ها آبادانی را گرفته و سرنوشت  ده ها نفر دیگرنامعلوم وبسیارانی که در زیر آوارها مدفونند. پس از شش روز همچنان ، نگاهها به متروپل دوخته شده است . از یکسو شاهد بی رحمی ، شقاوت ، بی اعتنایی ، بی لیاقتی ، ناتوانی ، بی عرضگی  وتبهکاری  حکومتیان‌ ،‌  واز سوی دیگر درد وخشم خانواده ها ومردمی که عزیزانشان در زیر ویرانه های برج متروپل مدفون شده اند.  دراین راستاست که شاهد اعتراض وسیع مردمی  در آبادان ، از روز فاجعه تاکنون بوده ایم . شب وروزی نبوده است که اعتراض و فریاد مردم آبادان ، وهمبستگی شریف  نهاهای مستقل مردمی ، تشکلهای مستقل کارگری وفرهنگی ، کانون نویسندگان ایران ، زندانیان سیاسی در بند با مردم آبادان و خانواده های قربانیان شنیده نشود . در پنجمین روز جنایت  فروریختن برج متروپل در آبادان ، جمعه ۶ خرداد ، مردم معترض در برخی از شهرهای ایران از جمله آبادان ، اهواز، شاهین شهر، باغ ملک ، امیدیه ، بوشهر و ماهشهر به خیابان‌ آمده و با سر دادن شعارهایی ضمن حمایت از مردم آبادان ، دست به اعتراض علیه حکومت اسلامی زده اند . این تجمعات اعتراض و همبستگی  در برخی موارد با حضور گسترده نیروی انتظامی وامنیتی وبسیجی به خشونت کشیده شده است . در آبادان نیروهای امنیتی به منظور سرکوب اعتراضات به سمت مردم تیراندازی کردند . آنها با استفاده از سلاح‌های ساچمه‌ای مردم را مورد هدف قرار دادند . شعارهای  مرگ بر دیکتاتور ، مرگ بر رئیسی ، دشمن ما همینجاست دروغ میگن آمریکاست ، این همه سال جنایت مرگ بر این ولایت ، ننگ ما ننگ ما صدا و سیمای ما، نشانه های روشن اعتراض مردمی به حکومت است. دراین چندروزه  ماهشهر،  اهواز ، شاهین شهر ، رامهرمز ، یزد و… تجمعاتی اعتراضی و همچنین  به شکل عزاداری وروشن کردن شمع در حمایت از مردم ابادان وبیاد جانباختگان برگزار شده است.

از دوم خرداد ماه  ، که یکی از برج های دوقلوی “متروپل” حسین عبدالباقی، مالک هُلدینگ عبدالباقی بر سرمردم ، کارگران مشغول کار فروریخت و جان ده ها تن را گرفته وصدها نفر را مجروح کرده است. این تراژدی فاجعه بار، همه ی مردم خوزستان وایران راعزادار کرده است.  این حادثه درحالی اتفاق افتاده است که هنوز کار ساختمانی این برج به پایان نرسیده و پیش از این نیز از سوی نظام مهندسی کشور و تعدادی از روزنامه نگاران ، ایرادات اساسی به پروسه ساخت و دریافت مجوز برای ادامه کار آن مطرح شده بود . اما حمایت شریعتی استاندار سابق ،  حیدر عباس زاده فرمانده کل نیروی انتظامی استان ، ارتباط او با سردار سعید محمد فرمانده  سابق قرارگاه خاتم الانبیا ، شهرداران کنونی وسابق آبادان ، شورای شهر وپاسداران و امنیتی ها  تمام موانع را از سر راه او  برداشتند. عدم رعایت اصول واستاندارهای ایمنی مربوط به ساخت و ساز و چشم فروبستن آگاهانه ی شهرداران وسایر مسئولان فاسد نهادهای حکومتی به واسطه  روابط رانتی با حسین عبدالباقی ، حتی مانع از افزودن سه طبقه ی اضافی بر برج متروپل نشد .  عبدالباقی با برقراری روابط رانتی وزد وبند با امام جمعه و مسئولان حکومتی توانست مقامات شهررا دراختیار خود گیرد وهمه ی قوانین را زیر پای بگذارد. واقعیت این است که  آوار شدن متروپل بر سر مردم آبادان یک استثناء نیست. به اعتراف سازمان نظام مهندسی کشور بسیاری از ساخت و سازهای جدید در وضعیت مشابهی قرار دارند . هیچ توجهی به تذکرات مدام آنها نمی شود. باندهای مافیائی که پست های کلیدی در قدرت را قبضه کرده اند ، بی اعتنا به تمام هشدارها و تذکرات ، مجوزهای لازم برای اقدامات فراقانونی باندهای مافیائی متحد خود را صادر می کنند . ریشه حوادث فاجعه باری همچون آوار شدن برج های متروپل بر سر مردم ، را باید در قدرت باندهای مافیائی و “برادران قاچاقچی” دانست که ستون اصلی نظام حاکم بر ایران اسلامی  را تشکیل می دهند.

سوی دیگر ماجرا، سرکوب وسانسور سازمانیافته علیه روزنامه نگاران ، خبرنگاران و فعالان اجتماعی است. خفه کردن صدای مخالف ، ممنوعیت تجسس در سیاستها واقدامات حکومتی اصلی ترین سیاست حکومتی است که هرگونه اطلاع رسانی ، تحقیق و بازرسی مستقل هراسان است. در این راستاست  که دادستان حکومت اسلامی در خوزستان ، خبررسانی از متروپل و آبادان را ممنوع  اعلام میکند؛ امنیتی ها واطلاعاتی های حکومتی  با اعزام نیروی ضد شورش ، قطع اینترنت ، دستگیری و بازداشت فعالان اجتماعی ، در صدد کنترل اعتراضات برحق مردم ابادان وخوزستان هستند. واقعیت آنست که خفه کردن رسانه های همگانی مستقل ، عرضه را برای جنایتکاران وتبهکاران باز کرده وزمینه های قدرت گیری شبکه های  مافیایی و تبهکار وکنترل همه ی نهادهای حکومتی واقتصادی را فراهم میکند.

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر، جان باختن ده ها تن از شهروندان آبادانی را به خانواده های آنها، به مردم آبادان و مردم سراسر کشور تسلیت می گوید. ما همچنین برای مصدومان و مجروحان این فاجعه آرزوی سلامتی می کنیم.  نباید از یاد برد که همبستگی مردم آبادان با مجروحان و مصدومان و خانواده های جانباختگان، در این شرایط اندوهناک و صف های طویل آنها برای ارائه خون، نشانۀ قدرتمندی از همبستگی مردمی و ستایش برانگیز است.   همبستگی و در کنار هم بودن ،  امروز بیش از پیش برای ایجاد صف مستقل مردمی در برابررژیم سرمایه داری اسلامی  ضرورتی حیاتی است .  روشن است برای جلوکیری از تکرار فجایعی این چنینی ، باید رژیم اسلامی را بدست مردم ونیروی مردمی سرنگون کرد. برای این کار، باید جنبشهای بزرگ اجتماعی، اعتراضات و اعتصابات وهم بستگی های بزرگ را سامان داد.خوشبختانه نشانه های روشن این هم بستگی ها وحمایت های شریف در کشور دیده میشود. چرا که اکثریت عظیم مردمان ایران به تجربه  در یافته اند که برای تضمین آینده ای بهتر،  برای مقابله با مرگ، با استبداد مذهبی، با گرسنگی وتشنگی وبی هوایی ، برای نان و آب  وکار وآزادی راهی جز تشکل مستقل و اتحاد وهم بستگی های بزرگ مردم وجود ندارد.  برای سامان دادن به این هم بستگی ها، برای پیوند دادن جنبش های مطالباتی کارگران ، فرهنگیان ،بازنشستگان، زنان ، تشنگان ،گرسنگان ودادخواهان  در آغاز راهیم ومیدانیم که راهی جز پشتیبانی از همدیگرنداریم . امروز صدای ابادان هستیم ، ‌آبادانی که زندگی را فریاد میزند!

سرنگون باد رژیم سرمایه داری اسلامی

زنده باد آزادی ،‌زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

۶ خرداد ۱۴۰۱

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)