آنچه از زندانیان سیاسی که در دهه شصت و به خصوص زندانیانی که در تابستان ١٣۶۷ اعدام شدند به خانوادههایشان داده شد، فقط ساکهای لباسی بود که گفته میشد لباسها و لوازم شخصی عزیزانشان است و گاه چند ماه پس از اعدام تحویل داده میشدند. این در حالی است که در برخی موارد لباسها متعلق به زندانی دیگری بود. بهگونهای که مادرها لباسهای تحویل داده شده را در مراسمها با خود میبردند و گاه مادری از بوی لباسها تشخیص میداد که این لباس فرزندش است و آنها را با هم رد و بدل میکردند.
لادن بازرگان میگوید در ساکی که پس از اعدام برادرش به خانواده او دادند: «یکی دو دست لباس بود و یک حوله و یک ساعت. هیچکدام آنها آشنا نبود و چیزهایی نبود که مادرم برای او خریده و به زندان برده بود. خیلی وحشتناک است که تنها یادگار برادرت یک ساک کوچک باشد که وسائل درون آن متعلق به قربانی دیگری است. ما سالها بعد، ازگوشه و کنار و از روی کتابهایی که معدود جان بهدربردگان از این جنایت نوشتند فهمیدیم که در زندانها چه گذشته است. رژیم هیچ توضیح و یا پاسخ روشنی به کسی نمیداد و سالها گذشت تا ما کم کم این معمای بزرگ را حل کردیم. اما آنچه که ما امروز میدانیم تنها گوشهای از حقیقت، و از زبان قربانیان این جنایت است.»
برگرفته از کتاب «داستان ناتمام»، مادران و خانوادههای خاوران، سه دهه جستوجوی حقیقت و عدالت، انتشارات عدالت برای ایران ١٣۹۴
متن پی دی اف کتاب را از اینجا دریافت کنید
کانال تلگرام عدالت برای ایران را دنبال کنید
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.