“در کنار من یک مررد دیگر در شرکت بود که وظایف مشابه من را داشت، اما با او از در محبت و عشق وارد نمیشد و او را این طور به بازی نمیگرفت. او مجبور نبود صبحانه و نهار و شام آقا را فراهم آورد، هر روز برایش نان تازه بگیرد، لباس پوشیدنش باب میل آقای رئیس تغییر کند. در حالی که بدون آن که بفهمم اینها به من تحمیل میشد”.
اینها بخشی از جملات زنی است که روایتی از فساد در محیط کارش را برای وبسایت اتاق کارم کوچک است بازگو میکند. مصاحبه پیش رو عملکرد این وبسایت را معرفی میکند:
لطفا مختصراً سایت “اتاق کارم کوچک است” را معرفی کنید و این که ضرورت ایجاد این وبسایت چه بوده؟
سایت اتاق کارم کوچک است هدف خود را مبارزه با فساد جنسیتمحور در محیط کار تعریف کرده است و با جمعآوری تجربههای زنان یا مشاهدات مردان از این فساد و تحلیل نگرش آنان از تجربه خود، میخواهد با این پدیده مبارزه کند. منظور از فساد جنسیتمحور “انواع سوءاستفادههایی است که کارفرما به کارمند خود بر اساس جنسیتش تحمیل میکند”. نکتهای که در این تعریف قابل ذکر است موقعیت برتر کارفرما و سوءاستفاده او از این موقعیت است که فراتر از اختیارات قانونی او است و در جهت منافع شخصی وی صورت میگیرد. این تعریفی است که دقیقا برای فساد corruption استفاده میشود. و اگر با نگاه جنسیتی به پدیده فساد نگاه کنیم میبینیم که جنسیت افراد را در مقابل تجربه فساد میتواند شکنندهتر کند. بگذارید با جزییات این را بیشتر باز کنم. در واقع باید بگویم که ایده اولیه سایت اتاق کارم کوچک است از مطالعات در حوزه فساد آغاز شد. این که فساد چیست و به چه شیوههایی در سطوح کلان و خرد در جامعه ما صورت میگیرد؟ و به خاطر علاقهای که به حوزه مطالعات جنسیت دارم این موضوع هم برای من مطرح بود که چطور فساد میتواند شکل جنسیتی بهخود بگیرد. با یک مثال میتوانم این را برای شما بیشتر باز کنم. ببینید یکی از بارزترین شاخصهای فساد در یک جامعه این است که چقدر افراد رشوه میدهند یا رشوه میگیرند؟ حالا این سوال را از بعد جنسیتی وقتی لحاظ میکنید متوجه میشوید که در جامعه ما معمولا از زنان انتظار نمیرود که رشوه مالی بدهند بلکه معمولا از زنان خواسته میشود که رشوه جنسی دهند تا کارشان راهبیافتد. چرا؟ چون ذهنیت جامعه این است که نباید از زنان پول خواست. پیشفرض این این است که زنان مسئولیت مالی برعهده ندارند. در واقعیت هم زنان معمولا کمتر از مردان پول دارند یا کمتر بر منابع مالی خود کنترل دارند. بنابراین فساد در این جامعه شکل جنسیتمحور مییابد. این یک نمونه درباره رشوه بود. حالا شما میتوانید سایر نمونههای فساد را از بعدی مورد سوال و بررسی قرار دهید. میتوانید عاملیت زنان (اثری که زنان در فرایند فساد دارند) یا قربانی بودن زنان در فساد را (اثری که زنان از فساد میگیرند) در نظر بگیرید. سعی کردم در یکی از مقالات سایت در مورد رابطه مطالعات فساد و جنسیت مشخصتر توضیح دهم.
واقعیت این است که ما نمیتوانیم همه چیز را همزمان بررسی کنیم. گرچه این برنامه شخصی من هست که به سایر بخشهای فساد از بعد جنسیت بپردازم اما در «سایت اتاق کارم کوچک است»، کلا مساله را بر این متمرکز کردم که چگونه زنان در محیط کار قربانی فساد جنسیتمحور میشوند؟ یعنی این فساد در قالب چه الگوهایی درحال وقوع است؟ چرا این اتفاق میافتد؟ راهکار افراد برای مقابله با آن چیست؟ و ما چه راهکارهای بهتری را میتوانیم پیشنهاد دهیم؟
– از چه زمانی اطلاع رسانی را شروع کردید؟
سایت اتاق کارم کوچک است رسما از مهر ماه ۱۳۹۴ شروع به کار کرد. در حال حاضر سایت ۴ بخش دارد: بخشی که «تجربه زنان» را به نمایش میگذارد؛ بخشی که از «مشاهده مردان» از فساد جنسیتمحور حرف میزند؛ بخش دیگر به عنوان «سخن دیگران» وجود دارد که مطالب سایر سایتها که مرتبط با موضوع سایت است را به اشتراک میگذارد و در نهایت، بخش چهارم که تحت عنوان «مباحث فساد و جنسیت» سعی میکند مفاهیم مرتبط با فساد را بیشتر روشن نماید. مطالب این بخش توسط ادمین نوشته میشود و به مرور زمان با توجه به بازخوردها و یا ضرورتی که احساس میکنم منتشر میشود.
مسلما این بخشها در طول زمان توسعه خواهد یافت. مثلا بخش مربوط به «مشاهده مردان» از ابتدا برای سایت تعریف نشده بود. در مسیر کار به این نتیجه رسیدم که حمایت مردان در کاهش این فساد بسیار موثر است. همچنین آنها میتوانند از راهکارهای متفاوتی برای مبارزه استفاده کنند و یا موانع متفاوت دارند.
– چه اهدافی را پیگیری میکنید و چشم انداز سایت چیست؟
وبسایت «اتاق کارم کوچک است» همزمان که سعی میکند ادبیات جدید در بحث «فساد جنسیتمحور» ایجاد کند، تلاش دارد در سطح عملی و زندگی روزمره با بهاشتراک گذاشتن تجربه سایر زنان، راهکارهای عملگرایانهای برای مبارزه با آن فراهم آورد. در واقع هدف سایت تاکید بر مفهومی است که در جامعه ما گم است. این سایت میخواهد مفهوم «فساد جنسیتمحور» را بارز کند. من در جریان مطالعه در باب فساد و جنسیت با این کلمه برخورد کردم. در منابع فارسی به این کلیدواژه برنخوردم. آیا این به آن معناست که ما این پدیده را تجربه نمیکنیم؟ خیر. ما این پدیده را تجربه میکنیم و گاهی تحت عنوان «خشونت علیه زنان»، گاهی با نام «تبعیض جنسیتی» و گاه هم با اسم « آزار جنسی» از آن یاد میکنیم. اما باید بگویم فساد جنسیتمحور چیز متفاوتی است که همزمان هم میتواند اینها باشد و هم نباشد. تاکید ویژه این سایت برای تعریف این مفهوم به همین دلیل است. در یک یادداشت با عنوان «چرا باید بر فساد جنسیتمحور تاکید کنیم؟»، سعی کردم این همپوشانی و تمایز را با سایر مفاهیم توضیح دهم. دلیل این تاکید آن است که زمانی که پدیدهای را با توجه به ویژگی خاص آن متمایز تعریف میکنیم، راهکار مناسب با آن را هم پیدا خواهیم کرد. فساد جنسیتمحور زیر مجوعه مباحث فساد قابل تعریف است و از همان راهکارهایی بهره میبرد که در مبارزه با فساد مورد تاکید است. فراموش نکنیم فساد قانونی نیست! فساد از سوی کسانی صورت میگیرد که در یک موقعیت برتر قرار گرفتهاند و توانایی سوءاستفاده از موقعیت خود را دارند. اینها در مبارزه با فساد مطرح و بارز هستند. البته ما در سایت اتاق کارم کوچک است از زاویه مبارزه با فساد در سطح خرد صحبت میکنیم.
– بازخوردهایی که درباره فعالیتهای وبسایت و شبکههای اجتماعی مرتبط تاکنون داشتید چه بودهاند؟
درباره بازخوردها باید بگویم، از سوی برخی از فعالان حقوق زنان این حرکت بسیار حمایت شد و سعی در معرفی عملکرد این سایت داشتند. اما هنوز سایت نتوانسته است آن طور که باید خود را معرفی کند. من خیلی تمایل دارم وقتی تجربهای منتشر میشود، افراد بیایند و راهکارها را مورد نقد قرار دهند. مثلا بگویند اگر فرد این کار را میکرد بهتر بود، یا قانونا میتوانست این کار را بکند، اما بازخوردهای اندکی در این باره دریافت کردهام. گرچه همین بازخوردها به من کمک کردهاند که در ارایه گزارش از تجارب افراد دقیقتر باشم و گاهی به خاطر این انتقادات متن منتشر شده را اصلاح کردم. من همچنان از نظر دوستان استقبال میکنم. البته ناگفته نماند که کسانی آمدهاند و تجربهشان را برای سایت ارسال کردهاند. این من را امیدوار میکند که افرادی هستند که انگیزه دارند تا تجربههای خود و راهکاری که داشتند را بهاشتراک بگذارند و باعث شود تغییر در زندگی دیگران رخ دهد.
– چه موانعی برای گزارش موارد آزار در محیط کار وجود دارد؟
قبل از این که درباره موانع برای گزارش آزار جنسی در محل کار توضیح دهم، اجازه دهید یک نکتهای را اینجا روشن کنم. متاسفانه این تصور ایجاد شده که اتاق کارم کوچک است سایتی درباره آزار جنسی در محیط کار است. این تصور نادرست است. این سایت درباره انواع سوءاستفاده کارفرما از کارکنان که مبنای جنسیتی دارد حرف میزند. بنابراین انواع سوءاستفادههای مالی در کنار آزار جنسی موضوع سایت است و همچنین تنها آن دسته از آزار جنسی مد نظر سایت است که از سوی کارفرما صورت میگیرد و نه همکاران. چرا که اگر ما مورد آزار جنسی کارفرما باشیم راهکار متفاوتی خواهیم داشت نسبت به زمانی که این آزار از سوی همکارمان باشد و چالش دقیقاً از این جا شروع میشود که در مقابل رییس چه باید کرد. اما عملا زمانی که سایت برای جمعآوری تجارب افراد فراخوان زد بیشترین تجاربی که به دست سایت رسید و تاکنون هم منتشر شده در حوزه آزار جنسی از سوی کارفرما در محیط کار میگنجد. شاید باید اعتراف کنیم دو دلیل برای این امر وجود دارد: اولا فراگیر بودن آن است. دوم هنوز زنان ما و بهطور کلی جامعه ما به خوبی مفهوم فساد جنسیتمحور را درک نکرده است که چگونه میتواند شکلی به جز آزار جنسی داشته باشد.
مشخصا درباره سوال شما که چه موانعی برای گزارش جنسی در محل کار وجود دارد باید بگوییم، این موانع در سه بخش قابل تعریف است: اول: اثبات آن؛ دوم: نبود قانون مجازات شفاف برای آن، سوم: بازقربانی شدن قربانی. در مورد اثبات باید بگویم ما در جامعهای زندگی میکنیم که اخیرا فعالان حقوق زنان موفق شدهاند مصادیق آزار جنسی را تا حدی به جامعه معرفی کنند ولی در تماس و گفتگو با افراد میبینیم هنوز راه درازی داریم تا نشان دهیم فلان عمل مصداق آزار جنسی است. هنوز مصادیق آزار برای تصور عمومی جامعه به جنسیترین شکل ممکن تعریف میشود و افراد تماسهای بدنی، استفاده از کلمات و جکهای نامناسب، نگاههای معنادار را از مصدایق آزار نمیدانند. در این شرایط چطور میخواهید نشان دهید قربانی شدهاید؟ باید فیلمی باشد، فایل صوتی و یا حداقل یک شاهد. وقتی شاهد شما این امور را آزار تلقی نمیکند، چگونه میتواند شاهد شما باشد؟ یا استفاده از فیلم و فایل صوتی در دادگاه سندیت قانونی ندارد و نمیتواند مبنای حکم قرار گیرد، همچنین ذهنیت قاضی نیز مهم است که درک روشنی از آزار جنسی داشته باشد که با توجه به شواهد و تجربه زیستهمان، به نظر میرسد قضات هم تحت تاثیر همان گفتمان عمومی جامعه، درک روشنی از این پدیده ندارند. نکته دیگر در بحث اثباتِ آزار این است که معمولا در فضاهای خصوصی آزار صورت میگیرد و فراهم آوردن شاهد دشوار است. گرچه من همیشه به قربانیان پیشنهاد میکنم از هر ابزاری برای اثبات آزار استفاده کنند مانند تهیه فایل صوتی، فیلمهای دوربین مدار بسته، عکس گرفتن از وضعیت یا فیلمبرداری، حمایت طلبیدن از همکاران، حفظ اساماس، ایمیل و هر سند کتبی که نشان دهد آنها مورد آزار قرار گرفتهاند.
مورد دوم نبود قانون مجازات شفاف در این موارد است. در قانون مجازات جدید ما قانونی برای آزار در محیطهای عمومی داریم. مثلا اگر کسی در خیابان برای شما آزار و اذیت ایجاد کند میتوانید با پلیس تماس بگیرید و او را مورد پیگرد قانونی قرار دهید. اما این موارد برای محیط کار پیشبینی نشده است. جا دارد فعالان زنان در این باره تلاشی کنند مخصوصا در فضایی که افشای فایل صوتی مجری سابق پرستیوی حساسیتهای جدیدی را در این مورد مطرح کرده است. بنابراین حتا اگر شما بتوانید ثابت کنید مورد آزار بودهاید، اختیارات قانونی قاضی در این باره بسیار محدود است. او باید بر اساس قانون موجود حکم دهد که تعریفی برای آزار جنسی ندارد و فقط درباره تجاوز حرف زده و آن هم با حکم سنگین اعدام که کار قاضی را دشوار می کند.
مورد سوم بازقربانیشدن قربانی است. چه بسا شکایت از تجاوز در محیط کار با حکم متفاوتی قربانی را غافلگیر کند. این که ثابت شود قربانی خود کوچکترین اثری داشته که مورد تجاوز قرار گیرد، این خطر را برای او به همراه دارد که محکوم به رابطه نامشروع گردد و علاوه بر تحمل مجازات، دارای سوءسابقه شود. همچنین بسیاری از سازمانها ترجیح میدهند قربانیان آزار جنسی را از کار برکنار کنند و تا شاهد جنجال بعدی نباشند! یعنی قربانی شاکی، خطر از دست دادن شغل را پیش رو دارد. دیگر بماند از قضاوتهای اجتماعی که افراد به طور روزمره باید با آن دست و پنجه نرم کنند.
اما میخواهم در پایان این سوال به یک نکته مهم دیگر که تجربههای ارسالی به سایت از آن پرده برمیدارد اشاره کنم. بسیاری از زنان نمیدانند که فلان رفتار مصداق آزار جنسی است و بدون آن که اعتراضی کنند، با آن که در عذاب هستند، خود را مکرر در معرض سوءاستفاده قرار میدهند و ناخواسته این پیام را به کارفرمای سوءاستفادهگر میدهند که مشکلی با این رفتار ندارند، تا جایی که کار به تجاوز یا آسیب جدی میکشد. این مساله نشان میدهد که بهشدت احتیاج داریم تا پیش از فرستادن زنان به محیط کار هم زنان و هم مردان را آموزش دهیم. کاری که باید در دبیرستان انجام شود.
چه راهکارهایی در سطح خرد و کلان برای گام برداشتن در جهت حل این مساله باید برداشته شود؟
راهکارهای سطح کلان: اول از همه آموزش همگانی و ترویج مصادیق فساد جنسیتمحور است. همانطور که گفتم این مفهوم در جامعه ما نسبتا ناشناخته است. این آموزش میتواند از مدرسه و رسانه شروع شود. دوم تدوین قانون شفاف علیه فساد جنسیتمحور است که خود مستلزم شناخت صحیح از این مفهوم است. گاهی خلاءهای قانونی و یا قوانین که وضع میشوند خود فسادزا هستند. مثل قانونی که در جهت حمایت مادران باردار و مرخصی زایمان بود، موجب شد که ماداران بسیاری از کار برکنار شوند. این مورد از مصادیق فساد جنسیتمحور است. شما کار خود را از دست میدهید چون مادر هستید! سوم نظارت بر اجرای قانون است. اگر نظارت بر اجرای قانون بهدرستی صورتی گیرد کارفرمایان خود را قدرت مطلق نمیدانند. پنجم ایجاد سازمانهای حمایتی از قربانیان فساد جنسیتمحور است. مثلا نهادی که قوانین کار را به افراد آموزش دهد، یا وکیل در اختیار آنان قرار دهد تا حقوق خود را پیگیری نمایند. یا مشاوره روانی به کسانی که از نظر روانی آسیب دیدهاند و نیاز دارند خود را برای بازگشت به محیط کار توانمند کنند.
برای راهکارهای سطح خرد فهرست طولانی میتوان تهیه کرد. اول از همه مصادیق فساد جنسیتمحور را بشناسیم و اجازه ندهیم از ما سوءاستفاده شود. دوم محیط کار خود را به خوبی بشناسیم. برای چه کسانی کار میکنیم؟ چه قوانینی وجود دارد؟ آیا درمحیط کار ما دوربین مداربسته هست؟ چه حرف و حدیثهایی برای محل کار یا کارفرمای وجود دارد؟ هنجارهای کاری در اینجا چیست؟ سوم حتما با قرارداد کار کنیم و موارد آن را بهخوبی بخوانیم و بعد امضا کنیم. چهارم حدود تکالیف و وظایفمان را در شغل خود بشناسیم و در همان چهارچوب عمل کنیم. پنجم: اگر در یک محیط مورد سوءاستفاده هستیم به امید یک روز بهتر همکاری را ادامه ندهیم؛ یا برای حقوق خود مبارزه کنیم یا محیط را ترک کنیم. ششم: از همدستی همکارانمان برای مبارزه با فساد جنسیتمحور بهره ببریم. هفتم: با پیشکسوتان شغلی خود و افراد با تجربه همیشه مشورت کنیم. هشتم: سعی کنیم بهجای قضاوت درباره قربانیان فساد جنسیتمحور از آنان حمایت کنیم. نهم: قانون کار را حداقل یک بار بخوانیم. این قانون جنبههای حمایتی متعددی برای کارگران (کارکنان) دارد. دهم: از تجارب خود برای دیگران بگوییم تا راه تکرار بر خطر بسته شود و دیگران مانند ما آسیب نبینند. بهعبارتی افشاگری کنیم و افراد فاسد را به دیگران معرفی نماییم.
نتایجی که تاکنون از مطالعه موارد و روایتهای زنان به آن رسیدید چه بودند؟
نتایج مبتنی بر تجربیات به اشتراک گذاشته چیست؟
عمدهترین نتایج را میتوان چنین برشمرد:
۱. زنان به طرق زیر از فساد جنسیتمحور درمحیط کار رنج میبرند: اخراج بیشتر در جریان تعدیل نیروی کار، عدم تناسب حجم کاری و حقوق تعریف شده، استخدام زنان با دستمزد پایینتر از حقوق رسمی قانون کار، وجود انتظارات جنسیتی در کنار انتظارات شغلی، مانعتراشی برای ارتقا زنان، کارشکنی برای مدیران زن، احتمال استخدامی کمتر در مقایسه با رقیب مرد، انتظار رشوه جنسی، کنترل پوشش زنان بنا به سلیقه کارفرما، انواع آزارهای جنسی از سوی کارفرما، ندادن حقوق و مزایای زنان شاغل، درخواست انجام کارهای شخصی از زنان در کنار وظایف شغلی. 2. فساد جنسیتمحور معمولا آمیختهای از موارد بالاست و همیشه در یک قالب دیده نمیشود بلکه ترکیبی از موارد فوق را دربر میگیرد.
۳. برخلاف تصور آنچه زنان را در مقابل فساد جنسیتمحور شکننده میکند ناآگاهی آنان است و نه ناتوانی آنان.
4. از رایجترین تکنیکهای خلع سلاح زنان در برابر فساد جنسیتمحور، «جنسی کردن» محیط و شرایط کاری است. بسیاری از زنان از حقوق مالی خود چشمپوشیدهاند تا مورد آزار جنسی قرار نگیرند و از این طریق دوباره قربانی فسادجنسیت محور نشوند.
5. باقی ماندن در محیط کار به امید یک شرایط بهتر یکی از رایجترین راهکارهای زنان است که نتایج بدتری برای آنان داشته است و موجب میشود که فساد جنسیتمحور ابعاد جدیدی به خود بگیرد و همچنان ادامه یابد. همچنین بیرون آمدن فرد از آن شرایط بهمرور زمان دشوارتر میشود.
۶. ممکن است این تصور به اشتباه ایجاد شود که مردان کارفرمایانی هستند که زنان را مورد فسادجنسیتمحور قرار میدهند. این یک خطای پیشداورانه است. تجارب نشان میدهد که گاهی این زنان کارفرما هستند که مانع از ارتقا زنان در محیط کار شده یا حقوق کارکنان زن را پرداخت نمیکنند. یعنی جنسیت کارفرما به خودی خود تعیینکننده اقدام به فساد نیست. زنان سودجو نیز میتوانند سایر زنان را بهخاطر جنسیتشان مورد سوءاستفاده قرار دهند. گرچه تجاربی که ما تاکنون دیدهایم ماهیت این سوءاستفادهها را مالی نشان میدهد. ۷. فساد جنسیتمحور در بهترین حالت موجب احساس ناامنی روانی و اقتصادی برای زنان در محیط کار شده و در بدترین حالت آنان را خانه نشین و وابسته اقتصادی کرده است.
وبسایت اتاق کارم کوچک است:
آدرس کانال تلگرام:
@noroomatwork
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.