در گذشتههای نه چندان دور، به علت نبودن امکانات رسانههای گروهی در بیشتر نقاط جهان، بسیاری از مردم اهل پیگیری نمودن خبرهائی که در دنیای آن دوران روی میدادند نبودند. به همین خاطر، نه زیاد دچار اندوه و واهمه میگشتند (در صورت رخ دادن اتفاقات ناخوشآیند)؛ و نه روزان و شبان خودشان را با استرسهای عصبی سپری میکردند. در عوض، ضمن آنکه هیچ اطلاعاتی که قابلیت مطرح شدن نزد دیگران را داشته باشند به دست نمیآوردند. و هم اینکه از دائره صاحبنظران نیز بیرون میماندند!
شما را نمیدانم، اما من خودم حدود نیم قرن میگذرد؛ که در جریان خیلی از رویدادهای جهان قرار دارم. زیرا همه روزه دو نشریه پرتیراژ روزانه (اطلاعات و کیهان) به طور مستمر در خانهمان میآمدند. شادروان پدرم از دوستداران مطالب روزنامه کیهان بود؛ اما دائی جان ترجیح میداد که روزنامه اطلاعات را بخواند. تقریبا از ۹ سالگی، من نیز به تیترهای درشت این دو توجه میکردم. از دوران نوجوانی به بعد هم، شبها نیز مرید برنامههای رادیو ایران، به ویژه خبرهای آن بودم. از اینرو غیر از چند رویداد علمی بین المللی، مانند فرستادن سفینههای روسی و آمریکائی به فضا، نخستین فضانوردان آمریکائی و روسی، پای نهادن «نیل آرمسترانگ» (نخستین انسانی که به ماه فرستاده شد.)؛ سفرهای «یوری گاگارین» و «خانم والنتینا تروشکوا» که هر دو از اولین فضانوردان مرد و زن روسی بودند. به اضافه خبرهای نحوه عملکردهای برخی از کشوران استعمارگر، در کشورهائی که مستعمره آنها بودند؛ و در همین رابطه، به پا خیزی دختر شجاع الجزایری «جمیله بوپاشا» که سرانجام با تلاشهای وی کشورش از چنگ استعمار فرانسه نجات یافت. و نحوه آموزشهای نظامی که سربازان پسر و دختر اسرائیلی از آرتش آن موقع این کشور میآموختند؛ منهای خبرهای سیاسی مربوط به انواع کودتاها که در برخی از کشورها رخ میدادند؛ خبرهای بالا از پر جاذبهترین اخبار خارجی بودند که به یادم ماندهاند!
ولی داخل کشورمان نیز خبرهای مهم و نسبا دارای اهمیت، مربوط میشدند به رویدادهای مرداد سال ۳۲، ایجاد تشکیلات شرکت واحد اتوبوسرانی، و ساخته شدن ذوب آهن در اصفهان، و اول شدن فوتبالیستهای ایران در نخستین مسابقات آسیائی که در ایران برگزار گردید. احداث نیروگاه اتمی بوشهر، اشغال دو استان شمالی (آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی) توسط تودهایهای آموخته شده به وسیله حزب کمونیست شوروی سابق، و در همین رابطه روز نجات آذربایجان، تأسیس چندین دانشگاه مهم در سراسر کشورمان، انقلاب سپید شاه و مردم، به دنیا آمدن ولیعهد ایران که مردم سالیان درازی در انتظار چنین رویدادی به سر میبردند؛ سرکشی برخی از خوانین در کشور، و احداث مراکز گوناگون علمی و اجتماعی و فرهنگی و هنری در سراسر کشور، خبرهای مهم داخلی به شمار میآمدند. برخی از مردم نیز، اگر هم روزنامهای به دستشان میرسید؛ جز صفحات آگهیهای ترحیم، و سوانح و حوادث آن روزنامهها، چیز دیگری را مطالعه نمیکردند. بر همین اساس، خیلی بیخیالتر و راحتتر، و بدون دغدغه هائی که اکنون دامان بشر را گرفتهاند به زندگیشان ادامه میدادند!
اما در روزگار کنونی، چون که دنیا مملو از نشریات گوناگون، رسانههای فراوان شنیداری و دیداری، به اضافه رسانههای اینترنتی میباشد؛ در طول شبانه روز، گزارشهای متعددی راهی خانههای ساکنان کره زمین میگردند. در میان این خبرها، متأسفانه کفه اتفاقات ناامید کننده و آزار دهنده، بسیار سنگینتر از کفه اخبار خوش و امیدبخش میباشند. و از آنهمه خبرهائی که در روز انتشار مییابند؛ درصد اندکی متعلق به گزارشات شادی آفرین هستند؛ و برعکس درصد بالاتر را اخبار بد و اندوه آفرین در بر گرفتهاند!
به نظر میرسد که با پیشرفتهای همه جانبهای که در چند دههٔ اخیر در گیتی پدید آمدهاند؛ بایست که روزگار و زندگانی مردم در جهان امروز، بسیار عالیتر از مردمان نیم قرن پیش باشد. اما به وضوح میدانیم که چنین نیست. بلکه در بسیاری از موارد، به گونهای غیرمتعارف اندوهبار، وحشتناک، تضعیف کننده روحیه مردم دنیا، ناامیدی پرور و کسل کننده هستند. با آنکه میزان تحصیلات و معلومات دولتمردان ممالک مختلف در دنیا، خیلی بیشتر از اداره کنندگان پیشین کشورهای جهان میباشد. اما به همین نسبت هم، میزان ناملایمات افزایش یافته و سراسر دنیا را به غم و اندوه و دلواپسی برای حال و آینده مردم آن آلوده نموده است!
با توجه به روابط «علت و معلولی»، هیچ اتفاقی بدون داشتن یک دلیل منطقی روی نمیدهد. بنابراین با کاوش در پیآمدهای آنچه که در سالهای اخیر در گیتی رخ دادهاند؛ چند دلیل بیش از بقیه موجب به وجود آمدن این اتفاقات خشن و ضدبشری و غیرمنطقی در جهان میباشند. مطمئن هستم، در دورانی که امورات مردم با معاملات «پایاپای» (جنس در مقابل جنس) شکل میگرفتند؛ زندگی مردم دنیا بسیار شادتر و مفیدتر و مثبتتر از حال بوده است. همینطور زندگانی آنها نیز در سطح آنچه که در آن دوران باب بوده، بسیار آسودهتر، پررونقتر، و باجلوهتر از زندگانیهای بسیار مجلل و مجهز مردمان فعلی جهان بوده است!
این تغییرات مهم و هشدار دهنده، به کدامین دلائلی به وجود آمدهاند؟ آیا طبیعت باعث پیش آمدن اینهمه ناملایمات برای مردم است؟ آیا فقط ازدیاد جمعیت به وجود آورنده کردار وحشیانه برخی از ساکنین کره زمین، که ترجیح میدهم به چشم آدم و انسان به آنان ننگرم را موجب گشته است؟ یا….. آنکه دلیل مهمتر و قابل توجه تری در کار است؟!
از همان موقعی که آدمی، جهت آسان نمودن وضعیت معاملات خودش با دیگران، جایگزینی اسکناس و سکه را هنگام خرید و فروش میان مردم ابتکار نمود؛ جاذبههای زیاده طلبی و فزون خواهی مردم هم افزایش یافتهاند. ازدیاد جمعیت در جهان نیز دلیل نه چندان عمدهای در روی دادن چنین فاجعه هائی در دنیا میباشد. اما آنچه که همواره نقش بسیار تعیین کنندهای در همه دنیا داشته و همچنان نیز دارد. ریاست طلبی و برتری جوئیهای ناصحیح برخی از آدمهای ساکن ممالک مختلف جهان است؛ که در زمینههای مختلف زندگی مردم تأثیرات به سزائی دارند. از آنجائی که زمینههای مذهبی و دینی انسانها به خیلی از اشتباهات رفتاری آنها اضافه میکنند؛ و در این رابطه، بخصوص نقش خرافات و جهل برخاسته از اعتقادات دینی، که هیچ پایه و اساس حقیقی و منطقی هم ندارند میباشند. به همین دلائل (فزون طلبی زورمداران، و جهالت بینوایان) باید که وحشیهای آدم نمائی مانند اعضای جنایتکار گروه تروریستی داعش، به چنین عملیات غیرانسانی و ضدبشری، که حتی حیوانات درنده خو نیز چنین نمیکنند بپردازند!
صرف نظر از اشتباهات کشورهای قدرتمند جهان، و هزینههای فراوانی که بعضی از شیخ نشینهای ثروتمند حوزه خیلج پارس جهت به وجود آمدن تروریستها برعهده گرفتهاند؛ و برای ادامه حیات این وحشیها سرمایه گذاری کردهاند. میزان جهالت بسیاری از ساکنین کره زمین نیز، از دلائل بارز به وجود آمدن چنین تشکیلات تروریستی در دنیا هستند. مردم باید یا جاهل بمانند و زندگی راحت تری داشته باشند. و یا خود را از کوره آتشناک جهالت برهانند؛ و موجب دلسردی گروههای تروریستی و جنایت آفرینانی مانند جمهوری پلید اسلامی، القاعده، طالبان، بوکوحرام، الشباب، حوثیها، و اکنون جنایتکارترینشان، دولت خودخوانده اسلامی عراق و شام موسوم به «داعش» بشوند. هرچه که مردم جهان هشیارتر و آگاهتر گردند؛ به همین نسبت ناکامی تروریستهای بین المللی افزونتر میشود!
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.