به همان نسبت که جدال سیاسی در بالاترین سطوح جمهوری اسلامی هر روز فزونی میگیرد و حساسیتهای خبری نسبت به تحولات آیندهی ایران هر لحظه بیشتر برانگیخته میشود، آقای رفسنجانی خود را به همان میزان در میان کنشگران اجتماعی و جریانهای سیاسی اصلاح طلب و تحول خواه محبوبتر و پر طرفدار میبیند.
به نظر میرسد که چنین برآوردی از فضای عمومی جامعه و تحولات داخلی و خارجی آینده است که طی هفتهی جاری خانوادهی هاشمی را به این جمع بندی خاص رساند که برای حضور پر رنگ و اثرگذار در صحنهی سیاسی ایران «بهترین دفاع حمله است».
به طور قطع و یقین بر اساس این تحلیل بود که مهدی هاشمی پیش از آنکه ماموران اجرای احکام قوه قضائیه در خانه یا خیابان به سراغش بیایند و ناغافل دستگیرش کنند، با نوعی حرکت «فرار به جلو» به همراه تمام اعضای فامیل، مسیر سربالایی زندان اوین را که برای این خانواده، چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب شناخته شده بوده است، بالا رفت تا زمان حبس ده ساله زودتر شروع شود و سریعتر پایان یابد.
آغاز یک بازی سیاسی مبتنی بر «جنگ روانی» علیه بالاترین سطوح مسوولان سیاسی، نظامی و قضایی کشور، سناریویی را به صحنه آورده است که ثابت میکند هاشمی رفسنجانی به هیچوجه من الوجوه حاضر نیست صحنهی مبارزات انتخاباتی آینده، به ویژه برای مجلس خبرگان را ترک کند. به این دلیل بود که او پردهی نمایش را خودش بالا زد و با خواندن آیهای معروف و دعایی خاص در گوش پسر و نصیحتی در انظار عمومی، وی را به دست دیگر اعضای خانواده سپرد تا به اوین ببرند تا او نیز زندانی سیاسی بودن را چون پدر در کارنامهی سیاسی داشته باشد.
مهدی اکنون سومین عضو خانوادهی هاشمی است که پس از رویدادهای خونین انتخابات خرداد ۸۸ حبس در اوین را تجربه میکند. پیش از آنکه دوران بازداشت موقت منتهی به صدور حکم ده سال زندان وی آغاز شود، حسین مرعشی و فائزه هاشمی در برابر چشمان باز و دستهای بستهی رفسنجانی ماهها زندگی در بندهای عمومی ۳۵۰ و زنان را تجربه کردهاند.
این سه تنها زخم خوردگان سیاست در جمهوری اسلامی ایران در میان اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی به حساب نمیآیند. پروندههای گذشته اگر گشوده شود و تا سالهای اول انقلاب ادامه یابد و ماجراهای منتهی به رویدادهای خونین دههی شصت، آنگاه باز نام دیگری مطرح میشود. او فردی است که رفسنجانی در دوران جوانی، حتی در زمان حبس در اوین، سالها در سایهی اسم او قرار داشته است، همانگونه که سیدعلی خامنهای تا سالهای اول انقلاب که شیخ علی تهرانی به عراق گریخت و در زیر سایهی صدام حسین، آیت الله خمینی را در رادیو بغداد به فحش شبانه گرفت، همواره در سایه او بود.
این فرد کسی نیست جز «حسن لاهوتی اشکوری» که سالهای در کنار آیت اللههای صاحب نام ایران- سید محمود طالقانی، حسینعلی منتظری و مرتضی مطهری- مبارزه کرد و حبس کشید. او از دوستان بسیار نزدیک بنیانگذار انقلاب اسلامی بود که در زمان بازگشت آیت الله خمینی از پاریس به تهران، دوش به دوش آیت الله مطهری در ردیف اول همراهان رهبر انقلاب بر پلکان هواپیمای ایرفرانس ظاهر شد -روحانیای ایستاده در همان عکس تاریخی که با گذشت زمان هر روز از تعداد حاضران در آن کاسته شده است.
لاهوتی که خود و فرزندانش پس از انقلاب از جمله متهم با حفظ رابطهی سیاسی با رهبران سازمان مجاهدین خلق بودند، در نهایت جان در راه مبارزات سیاسی باخت تا در لیست افرادی قرار گیرد که علت مرگشان چندان روشن نیست و در پروندههای مشکوک به قتل جای گرفته است.
وی که پس از انقلاب به صورت فزایندهای رابطهاش با هم لباسیها و اعضای حزب جمهوری اسلامی خرابتر میشد، عاقبت کارش به آنجا کشیده شد که همانند رویدادهای امروز انقلاب، سخنرانیهایش توسط لباس شخصیها برهم زده میشد تا دریابد که حمایت از سران نهضت آزادی ایران و بنی صدر چه پیامدهایی میتواند داشته باشد.
اما آنچه که به این ماجرا فزونتر رنگ خون زد و بیشتر بوی مرگ در جامعه پراکند، دستگیری «وحید لاهوتی» پس از ورود فرقه رجوی به فاز مبارزهی مسلحانه بود. در آبان آن سال، با حکم اسدالله لاجوردی، برادر دامادهای هاشمی رفسنجانی-ـ سعید و حمید لاهوتی ـ همسران فاطمه و فائزه- دستگیر و به زندان اوین منتقل میشود.
چند روز بعد لاجوردی دستور بازداشت آیت الله را نیز صادر میکند، آن هم به جرم خروج معترضانهی حسن لاهوتی از خانه ملت به همراه دیگر نمایندگان منتقد مجلس اول، مهدی بازرگان و اعضای نهضت آزادی ایران در جریان رأی عدم صلاحیت به بنی صدر، رئیس جمهور وقت. چند روز بعد خبر مرگ مشکوک پدر دامادهای هاشمی رفسنجانی بر اثر سکته در میان ناباوری افکار عمومی منتشر میشود؛ – بر اثر آنچه خانوادهٔاش به گزارش پزشکی قانونی «وجود سم استریکنین در معده» اعلام کردهاند.
اما عروسهای آیت الله لاهوتی- فاطمه و فائزه- همراه عفت مرعشی مادرشان در این سالها به توصیهی هاشمی رفسنجانی «به خاطر انقلاب» لب فرو میبندند و چیزی از مسائل پشت پردهی این ماجرا نمیگویند.
حال باز بحث زندان در این خانواده به میان آمده است و قرار گرفتن «محسن» در اوین به جای «وحید»؛ ماجرایی که خواه ناخواه بیم و نگرانیهای خاندان هاشمی را دامن زده است. اما به نظر میرسد که این بار «مصالح انقلاب» حکم میکند که برنامهی سیاسی جدیدی در دستور کار قرار گیرد و «جنگ روانی» علیه بالاترین مقامهای کشور سازمان دهی شود. مقامهای ارشدی که با تمام قولهای و وعده وعیدهایشان برای عدم اعمال نفوذ بر رای قاضی پروندهی محسن هاشمی، در عمل در پس پردهی دستگیری و صدور حکم حبس او نقش آفرینی کردهاند تا شاید بتوانند بر نتایج انتخابات اسفند ۹۲ مجلس خبرگان اثربگذارند و رفسنجانی را از این نهاد و صندلی ریاست آن دور سازند.
اما رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، حال مصلحت در این دیده است که در اقدامی پیشگیرانه در برابر رقبایی که گویا قصدشان این است که با دستگیری مهدی و بردن ناگهانی و پر سر و صدایش به اوین از قدرت رقابت او در جامعه بکاهند و بر میزان آرایش اثر بگذارند، یک گام پیش بگذارد و با حمله تهاجمی حریف را پس بزند. این برنامهای است که افکار عمومی داخلی و خارجی از طریق موضع گیریهای هر دو سوی ماجرا، به زوایای پنهان آن پی بردهاند.
گام نخست را پس از انتشار آن مراسم بدرقهی اثرگذار، مهدی برداشت که پیش از معرفی خود به مسوولان زندان اوین در برابر نمایندگان رسانههای داخلی بیانیهای از پیش آماده شده را قرائت کرد. او تاکید کرد که به دلیل آنکه تقاضایش برای برگزاری علنی دادگاه پذیرفته نشد، از صدا و سیما میخواهد به منظور صیانت و دفاع از شخصیت و حیثیت پدرش، ترتیب پخش کامل و بدون حاشیه جلسات محاکمهاش را بدهد.
در گام بعد، در حالی که فاطمه هاشمی در برابر زندان اوین تبلتی به دست گرفته بود و از مراسم رفتن برادر به زندان فیلم و عکس سلفی تهیه میکرد، فائزه جسورترین عضو خانواده هاشمی که تجارب مثبت زندگی در اوین را در کارنامهاش دارد، اعلام کرد: «تمام این تلاشها و اقدامات برای این است که از حضور و تاثیر پدر در انتخابات مجلس خبرگان و مجلس کم کنند تا این چهرههای تاثیرگذار نتوانند در انتخابات نقش داشته باشند و انتخابات را مهندسی شده برگزار کنند. دقیقا همین کاری که با آقای خاتمی کردند… در حقیقت ممنوع التصویری آقای خاتمی نوعی مهندسی انتخابات و برخلاف قوانین کشور است و (باید) به عنوان یک خلاف تبلیغاتی انتخاباتی در نظر گرفته شود…».
اشارهی ضمنی دختر کوچک هاشمی رفسنجانی به برنامههایی است که «ستاد جنگ روانی» تمامیت خواهان با هدایت سردار مشفق دوباره آغاز کرده و در تلاش است که با اعمال فشارهای همه جانبه روی سید محمد خاتمی، رهبر اصلاحات را ساکت کند و از فعالیتهای انتخاباتی آینده باز دارد. فعالیتهایی که همانند خرداد ۹۲ میتواند اثرگذار باشد و علاوه بر صندلی ریاست جمهوری، کرسیهای سبز رنگ مجلس را نیز از زیرپای اقتدارگرایان بکشد و ترکیب نمایندگان گوش به فرمان رهبری در مجلس خبرگان را به هم بزند.
در این غیبت محتمل رهبر جریان اصلاح طلب، نقش سیاسی هاشمی میتواند مهمتر و اثرگذارتر باشد و حضور پر رنگ او در مبارزات انتخاباتی آینده از دیدگاه اقتدارگرایان تا حدی خطرناکتر، به ویژه که طی ده سال آینده، به احتمال بسیار زیاد در مجلس خبرگان تصمیمهایی اساسی اتخاذ خواهد شد که قادر است پایههای اقتدار هستهی سخت قدرت را بیش از پیش متزلزل سازد.
با توجه به این نکته است که هدف اصلی اقتدارگرایان در شرایط ممنوع التصویر بودن خاتمی و حصر موسوی و کروبی خانه نشین کردن رفسنجانی است؛ نکتهای که اخیرا در خانه ملت از جانب یکی از تندروترین افراد این جناح مطرح شد. جواد کریمیقدوسی، راه یافته به مجلس از شهر مشهد، در نطق روز سه شنبه خود تاکید کرد: «آقای هاشمی! مردم از شما میخواهند که خود را خانهنشین کنید و بیش از این انقلاب و نظام را زحمت ندهید». کمتر کسی است که اکنون درک نکند منظور از به کار بردن کلید واژه «انقلاب» و «نظام» چه مکانی است و اشاره به کدام مقام.
در این میان صادق لاریجانی نیز که نه پدرش جایگاهی شاخص در پیروزی و تداوم انقلاب ایران داشته است و نه خودش پیشینهای درخور توجه در فعالیتهای سیاسی برای قرار گرفتن در مسندهای بالاتر، لابد هر شب خواب صعود از پلههای فریبندهی قدرت را میبیند. این فرد منصوب آیت الله خامنهای در قوهی قضائیه امید دارد که در فردا روزی، پس از فوت افرادی چون محمد یزدی، احمد جنتی و مصباح یزدی به دلیل کبر سن، ابتدا بر صندلی ریاست مجلس خبرگان بنشیند تا شاید روزی هم در خیال خود به سوی جایگاه رهبری پرواز کند.
به این دلیل است که آملی لاریجانی در شرایط انتشار گستردهی فیلم خداحافظی مهدی با پدر در خبرگزاریهای داخلی، رسانههای بین المللی و شبکههای اجتماعی به شدت اختیار از دست میدهد و در حالی که دو برادرش پروندههای فساد اقتصادی گشوده دارند، در نشست مسوولان قضایی کشور فریاد برمی آورد که «احکام و آرای قوه قضاییه تنها به قشر ضعیف و مردم عادی جامعه متعلق نیست و نباید فضا را طوری پیش ببریم که هر کسی زمانی مسئول بوده و حالا علیه او یا بستگانش حکمی صادر شده، تمام قوه قضاییه و زمین و زمان را زیر سوال ببرد و برای تخریب قوه قضاییه، فیلم وداع درست کند».
اکنون در سکوت معنادار آیت الله خامنهای در خصوص انتخاباتهای اسفند ماه آینده، به ویژه مجلس خبرگان به نظر میرسد که رفسنجانی دور اول بازی تبلیغاتی و جنگ روانی را به نفع خود پیش برده است. بخصوص که ارزیابی خانوادهی هاشمی در حال حاضر این است که پس از موضع گیریهای افشارگرانهی وی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، دفاع علنی از حق و حقوق رهبران محصور جنبش سبز – بانو زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی- و دیگرزندانیان سیاسی، او در میان احزاب و گروههای سیاسی، کنشگران اجتماعی و اثرگذاران فرهنگی طرفداران اثرگذار و رای دهندگان پر تعدادی پیدا کرده است.
البته این دلگرمی و پیروزیهای محتمل شرط و شروط فراوانی به همراه دارد که مهمترین آن حضور گستردهی مردم در صحنهی سیاسی کشور طی ماههای آینده است و مشارکت همه جانبه در انتخاباتی اثرگذار بر سرنوشت ایران و منطقه و شاید هم جهان.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.