پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران بهعنوان یک «بلاکباستر» میتواند نمونهی مناسبی برای تحلیل جامعهشناسانه باشد. موفقیت بلاکباسترها معمولا باید تضمینشده باشد چرا که حجم سرمایهگذاری روی آنها بالا است و سرمایهگذاران کاملا به ویژگیهای فرهنگی و جامعهشناختی محتوا و داستان آن توجه دارند. فیلمهای پرفروش در ضمن، فیلمهای به اصطلاح “کالت” هم هستند، زیرا طبق تعریف «فیلم کالت»، پیامدهای فرهنگی و فعالیتهای جانبی شکلگرفته پیرامون آن به نوعی است که میتوان از یک خردهفرهنگ مرتبط با فیلم “کالت” سخن گفت. شهر موشها (قسمت دوم) را میتوان هم یک بلاکباستر دانست هم یک فیلم کالت. بنابراین، تمام بحثهای پیرامونی چنین فیلمهایی را دربارهی این فیلم عروسکی که دیگر فقط مخاطب کودک ندارد میتوان در نظر گرفت. خاطرهی جمعی بخش بزرگی از جامعهی ایران که در دههی ۶۰ پای تلویزیون مینشستند و مجموعهی «مدرسهی موشها» (فصل یک ۱۳۶۰ و فصل دو ۱۳۶۳) را میدیدند عاملی شد برای فروش بالای فیلم «شهر موشها» (۱۳۶۴) و قسمت دوم آن که در سال ۱۳۹۳ ساخته شد. به جز فروش بلیت در گیشه، نسخههای قسمت اول آن در طول این سالها به فروش بالایی دست یافتند و احتمال فروش بالای نسخهی دیویدی قسمت دوم آن هم که در عید فطر سال ۱۳۹۴ پخش شد بالا است.
از همان مجموعهی تلویزیونی پخششده در تلویزیون دولتی ایران روایتهایی نمادگرا در فرهنگ عامه شکل گرفت تا جایی که این تفسیر به نشریات هم راه یافت. با توجه با سابقهی داستانهای نمادین و اخلاقی حیوانات در ادبیات فارسی بزرگسالان، چه دوران کلاسیک چه دوران مدرن، و نیز آثاری نمایشی و سینمایی مانند «شهر قصه» (اجرای نخست ۱۳۴۷)، طبیعی بود که تفسیرهایی انتقادی و سیاسی از عناصر داستانی این اثر تلویزیونی–سینمایی شکل گیرد. البته این تفسیرها با توجه به رویکرد فانتزی و کودکانهی قصهی مجموعه–فیلم به اندازهی آثار انتقادی در چارچوب جامعهی حیوانات گسترده نبود. با پخش فیلم جدید «شهر موشها» در نخستین روزهای شهریور ۱۳۹۳ برخی رسانههای اصولگرا در ایران دوباره بازار تفسیرها در جامعه نسبتا داغ شد اما این نشریههای اصولگرا بودند که تلاش کردند بر دلالتهای «انتقادی» در تم داستان تاکید کنند و علیه آن یا در تفسیر متفاوتی از آن نوشتند. در یکی از موارد، فیلم به مانیفستی از انرژی هستهای و نکوهش بمب اتمی تعبیر شد. فیلم نوعی نمادسازی از نسل دوم و سوم انقلاب اسلامی تلقی شد. اما در مواردی جدیتر، فیلم به جهت مضامین غربی و غیراسلامی درون آن، متهم به شکستن ارزشهای انقلاب شد (۱ و ۲).
در یکی از این نقدها میخوانیم: «موشها در قسمت اول حجاب داشتند و فرهنگ ایرانی در آن جلوه داشت. بازار، گرمابه، زورخانه، موسیقی سنتی و غیره. لکن در این قسمت، سبک زندگی، واضحاً مدرن و اروپایی شده است. موشها در این فیلم کشف حجاب کردهاند که چیز پسندیدهای نیست. راقم امیدوار است که در قسمت بعدی به بهانۀ اینکه اصولاً حیوانات لباس نمیپوشند عریان نشوند.» نویسندهی این یادداشت، تا آنجا پیش رفت که برای فیلم روایتی دینی-تاریخی پیدا کرد: «ظاهراً این فیلم از الگوی هجرت بنیاسراییل از مصر به رهبری موسی، و غرق شدن فرعون در دریا استفاده کرده است. به این ترتیب میتوان گفت که موشها نماد بنیاسراییل هستند و گربۀ سیاهی که آنها را تعقیب میکند در حکم فرعون.»
اما جز این تفسیرها و نقدها، از موضعی عینی و جامعهشناختی میتوان به فیلم ساختهشدهی سال ۹۳ پرداخت، فیلمی که به استناد رسانهها «پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران» تا کنون لقب گرفته است. یکی از موضوعهای مطالعات فرهنگی، سبک زندگی و بازنمایی آن در رسانهها از جمله سینما است. «شهر موشها ۲» با یک اتفاق تازه همراه بود، آنچه در قسمتهای پیشین ساختهشده در دههی ۶۰ همخوانی نداشت. عروسکهای زن، حجاب اسلامی نداشتند. کسانی که با رسانههای کودکان، تصویرسازی کودک و پویانمایی کودکان در فضای ایران بعد از انقلاب «اسلامی» آشنایی دارند میدانند که تا چه اندازه در تصویرسازی و شخصیتپردازی عناصر رسانههای کودک، محدودیت وجود دارد. مرضیه برومند، کارگردان فیلم، در بخشی از گفتوگو با خبرگزاری تسنیم در مهرماه ۱۳۹۳میگوید: «میگویند چرا در اینجای کار کاموای بافتنی سر زنها است. خیلی عجیب است چند بار خواندهام که انتقاد میکنند به “شهر موشها ۲” که چرا سر موشها حجاب ندارد، من تعجب میکنم، من هیچ وقت نمیآیم با این کار به حجاب بیاحترامیکنم، اگر سر موش ها حجاب نگذاشتهام چون نمیخواهم به حجاب توهین کنم. این خیلی خندهدار است که من این انتقادها را باید بشنوم.»
هرچند در نهایت مانعی بر سر ساخت و پخش این فیلم ایجاد نشد، اما رویکرد عوامل فیلم در تغییر گفتمان (دیسکور) درون فیلم نکتهای است که جالب توجه است.
اگر در مدرسهی موشها و شهر موشهای دههی ۶۰ خبری از ساز موسیقی و پوشش آزاد موشهای شهرنشین نبود، در شهر جدید موشها، در کنار پلیس و پزشک و مدرسه و آزمایشگاه و غیره که توسط بزرگسالان اداره میشود و فقط در شهر انسانها وجود دارند، روابط آزاد تعریفشده در شهر مدرن غربی نیز وجود دارد. موشموشک (خواهر کوچکتر کپل رستوراندار) بالاخره به مدرسه رفته و امروز مربی موسیقی مدرسهی موشها شده، او در میان همه پیانو میزند، آواز میخواند در حالی که در فضای عمومی «شهر موشها» مجبور به رعایت پوشش اجباری نیست. دختر و پسر موش در مدرسهای دوجنسیتی در کنار هم درس میخوانند. «موشمندان» (همان شهروندان شهر موشها) پلیس خود را دوست دارند و به او احترام میگذارند. در شهر موشها، قانون حکمفرما است و کسی اعمال حاکمیت در زندگی روزمرهی موشها (آدمها) نمیکند. مردم به دعوت همدلی و دوستی یک کودک، گوش میدهند. کودکان در فضایی سالم و آرام زندگی میکنند. این مجموعهی نکات جزیی اما مهم این فیلم پرفروش سینمای ایران میتواند به تنهایی یک نظرسنجی جامعهشناسی در سطح جامعهی ایران باشد.اگر نامها ایرانیاند، نام مغازهها ایرانیاند، اما برخی از آزادیهای شهر موشها در شهر مردمان امروز ایران نیست. آشکارا میتوان ایدهآلهای بخش بزرگی از جامعهی ایرانی مخاطب را در این بلاکباستر عروسکی دید.
امروز در غرب، جامعهشناسی سینما و رسانه به عنوان یک گرایش دانشگاهی در دانش جامعهشناسی و مطالعات رسانه، یکی از دانشهای مفید برای ادارهی جامعه است و دادههای آن، اعتبار علمی دارند.شاید این امری بدیهی باشد که جامعهی ایران راهی دیگر را میرود اما اهمیت دادن به این شاخه از جامعهشناسی بهویژه در آثاری اینچنین، اهمیتی راهبردی دارد.
ببنندگان پرشمار فیلم میتواند گواهی بر این باور برخی از کارشناسان باشد که انقلابی اجتماعی در ایران بدون توجه به استانداردهای حاکم در حال وقوع است. در این باره، به جز پژوهشهای میدانی بر اساس نظرسنجیهای موسسههای علمی سنجش افکار عمومی، پژوهشهای رسانهای نشان میدهد که الگوی زندگی در نسلهای بعد از انقلاب با الگوهای سالها قبل تفاوت کردهاند. بخشی از این تغییر الگو در هر جامعهای طبیعی است اما بخش دیگر، دلایل محلی در ایران دارند. گسترش رسانههای ماهوارهای فارسی و غیر فارسی زبان، تغییر الگوی زندگی در سطح جهانی، سرایت کاهش مشروعیت سیاسی به اقبال کمتر به ارزشهای حاکمیت رسمی، و نیز سازگار نبودن این ارزشها با دنیای روزمره، میتوانند از دلایل این تغییر نگرش در الگوی زندگی نسل دههی گذشته باشند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.