اولین جمعه مرداد، روز ملی رنگینکمانیهای ایرانی
شش سال پیش، روز ۲۹ تیرماه ۱۳۸۹ در وبلاگ رنگینکمانیها بیانیه ای منتشر شد با این آغاز: «ما، جمعی از همجنسگرایان، دوجنسگرایان و دگرجنسگونههای ِایران، روزِ اول مرداد ماه را انتخاب کردیم و اسم آن را گذاشتیم روزِ ملی همجنسگرایان، دوجنسگرایان و دگرجنسگونه های ِایرانی. مرداد ماه زیبا است، گرم است و مهربان و ما میخواستیم روزی که برای خودمان انتخاب میکنیم، گرم باشد و زیبا و مهربان.»
بدین ترتیب، اول مردادماه ۱۳۸۹، یک سال پس از حوادث خرداد ۱۳۸۸، اولین روز ملی رنگینکمانیهای ایرانی جشن گرفته شد و بنا است اولین جمعه مرداد هر سال روزی باشد برای رنگینکمانیهای ایرانی.
بنیانگذاران این روز هرگز خود را معرفی نکردهاند. آن چه در ادامه میخوانید، گفت وگویی است که «ایرانوایر» با یکی از اعضای پایهگذار این روز داشته است:
چرا به فکر یک روز ویژه برای رنگینکمانیهای ایرانی افتادید؟
- اولین روز ملی رنگینکمانیهای ایرانی در سال ۸۹ برگزار شد اما پیش از آن در مورد ضرورتها و اهداف وجود چنین روزی صحبتهایی کرده بودیم. نمی خواستیم این روز پیشینه تاریخی با خود داشته باشد و با مناسبتهای تاریخی یا اجتماعی ایرانی یا جهانی همپوشانی کند. میخواستیم روزی باشد که اگر رژه افتخاری در ایران برگزار شد، همه بتوانند در آن شرکت کنند و قابلیت انعطافپذیری با توجه به مناسبتهای دیگر را هم داشته باشد. بدین ترتیب، اولین جمعه ماه مرداد را انتخاب کردیم. این روز در سال ۸۹، مطابق با اول مردادماه بود و به این دلیل هم هست که بسیاری روز اول مرداد را روز رنگینکمانیهای ایرانی میدانند.
آن زمان گروههای محدودی فعالیت میکردند و با توجه به حوادث سال ۸۸، نوعی فضای یأس در کلیت جامعه وجود داشت که دامنگیرجامعه رنگینکمانی هم میشد. این فضا موجب شده بود که ما بخواهیم روزی از آن خود داشته باشیم؛ مبدأیی که نقطه حرکتمان باشد و از صفر شروع کنیم.
بیتردید نیازمان به اعتماد، غرور و شادمانی بزرگترین دلیل ما برای پیشنهاد و تعیین چنین روزی بود. وقتی به بیانیههای این شش سال اخیر دقت کنید، میبینید تأکید ما همواره بر مهر، گرما، محبت و ایجاد اعتماد است؛ چیزهایی که ما آن روزها نیاز داشتیم و هنوز هم نیاز داریم.
ما میدانیم تک تک افراد جامعه رنگینکمانی، همجنسگراها، دوجنسگراها و دگرجنسگونه ها در کنار یا فارغ از جنبش حقخواهی و تلاش برای تغییر قوانین و پی گیری حقوق شهروندی، شبها و روزها را به عنوان گروه و اعضای جامعهای بیحق و حقوق به زندگی خود ادامه میدهند. تاب آوردن همه تبعیضهای رسمی و غیررسمی نیاز به بهانهای دارد که به آن ها قدرت زندگی، لبخند و امید به زندگی ببخشد. بدین ترتیب، ما یک جمعه اول مردادماه را نشان کردهایم تا روزی به خیابان بیاییم و شادی کنیم.
چه شد که در حال و هوای این روز قرار گرفتید؟
- من خودم را درون جمعهای کوچک و بزرگی یافته بودم که با جمعهای روشنفکری و هنری که در آنها بودهام، یک تفاوت بزرگ داشتند و آن تفاوت بزرگ، «خود بودن» و نفس کشیدن در فضایی بود که سبک بودی و حجم بزرگی از فشارهایی که زیر نقابهایت تحمل میکردی را میگرفت. از دل همین با هم نشستنها و صحبت کردن از مسایل نظری و راهکارهای عملی و خیلی چیزهای دیگر نزدیکتر به پوست و زیست روزمره بود که ایدههایی بیرون آمد. یکی از آنها، ایده روزی بود که الان بهعنوان «روز ملی رنگینکمانیهای ایرانی» برسر زبانها است.
وقتی به آن سالها برمیگردم و به راهی نگاه میکنم که پیش گرفتم و تا الان که من ِفعال حقوق رنگینکمانیها بیش تر از من ِروشنفکر نویسنده حضور بیرونی و اجتماعی دارد، یقین دارم برای «من» بودن و تعریف وجود انسانی خود جدای «من»ِ نویسنده یا «من»ِ کوییر یا هر قسم دیگری از «من»، اول لازم است تکههای این «من» جمع بشوند و هیچکدام از آن ها از مجموع بیرون نزند. تصویر این روز برای من، یک شادمانی و پایکوبی در امتداد خیابان ولیعصر است در میان هیاهوی ایران آزاد با یک پرچم رنگینکمانی بزرگ. تصویر این روز برای من و گمان میکنم برای خیلی از کوییرهای دیگر ایرانی هم قاب لبخند مادرم را نیز در خود دارد.
در بسیاری از کشورها رژههای افتخار برگزار میشود. برای این روز در ایران چه برنامههایی مد نظر است؟
- رژه افتخار، قله سمبولیک و نماد یک دسته از فعالیتها است که برگزار می شود. در بسیاری از کشورهایی که وضعیت بهتری از ما در زمینه حقوق رنگینکمانیها دارند هم کار هنوز زیاد است. کارهایی هم دارد انجام میشود؛ رژه افتخار هم در کنار آن.
تعیین روز خاص برای این اهمیت دارد که بتوان فعالانه عمل کرد. حالا نه رژه افتخار، دستکم بتوان حرکتهای کوچکی انجام داد مانند آن چه ما انجام دادیم؛ از ضبط ویدیو و صدا گرفته تا یک ترانه که با نام «جمعه رنگینکمانی» کار شد، چند عکسی که در فضاهای داخلی و فضاهای شهری گرفته شدند، پخش بروشور، نوشتن بیانیه و کارهایی از این دست که در این روز مفهوم بیش تری میگیرند و کارهای دیگری که جدای از این روز ولی در راستای رسیدن به حق انجام میشوند.
واقعیت این است که فعالیت در زمینه همجنسگرایی لزوماً جرم نیست بلکه صرف همجنسگرا بودن جرمانگاری شده است. پس ما فقط لازم نبود که مراقب فعالیت خود و خط قرمزها باشیم، باید حتی حواسمان به خانوادهها، همسایه خانه بغلی و هرکس دیگری می بود. تمام اینها فعالیت ما را در تنگنا قرار میداد. با اینحال و با تمام خطرها، میشد دید که چه طور حتی حرکتهای کوچک هم اگر حسابشده باشند، میتوانند تاثیر بگذارند. هیچوقت آن روزی را از یاد نمیبرم که بعد از گرفتن عکسهای روز ملی و گذاشتن آن ها در فضای اینترنت، شب را که صبح کردیم، با خبر انتشار عکسها و خبر روز ملی در رسانهها و بهویژه رسانههای داخلی و حکومتی شگفتزده شدیم؛ شگفتی که همزمان شعف و اضطراب را با خود بههمراه داشت. در خروجی پایگاه اینترنتی روزنامه «رسالت» این خبر آمده بود: «جمعی از همجنسگرایان و دو جنسههای ایرانینما بهتازگی با صدور اطلاعیهای که بر روی برخی شبکههای اینترنتی قرار گرفت، روز اول مرداد را روز ملی خود نامیدند. البته هنوز اسم واحدی برای این گروه مشخص نشده است؛ برخی این روز را روز همجنسگرایان میگویند، برخی روز تراجنسی را پیشنهاد کردهاند و عدهای دیگر نیز روز ملی اقلیتهای جنسی ایران و روز دگرباشان را پیشنهاد دادهاند… .»
حرکت و مسیر حرکت، خود بخشی از هدف است و در این مورد خاص، مسیر درنظرگرفته شده میتواند هدف را متاثر کند. برای من این بود که هر قدمی که برداشته میشود، مطمئن، محکم و استوار باشد و مدام نگاه میکردم به زیر پای خود که مبادا خالی باشد. شاید این فضا از بیرون آنقدر ملموس نباشد ولی این تمام آنچیزی بود که من حس میکردم و این حس را حتی زمان فعالیت سیاسی نداشتم. همین است که این جمله یکی از بیانیههای نوشته شده همیشه در گوش من است که «تا مقصد بیدار میمانیم».
تیتر بیانیه «جمعه رنگینکمانی ۱۳۹۴»، «برخورداری از حقوق انسانی، حق تمامی بشریت است» قرار داده شده است. در ادامه بیانیه امسال میخوانید: «نخستین جمعه مرداد ماه هر سال، امید زنده نگهداشتهای برای آن جمعه گرم تابستان است که همه با لبخندی از عطوفت و احترام به زندگی، در خیابانها در کنار هم گام برمیداریم، پایکوبی میکنیم، همدیگر را دوباره بازمییابیم و زندگی را پاس میداریم. ما یقین داریم که با تلاش ما، رنگینکمان برای همه انسانها گسترده خواهد شد و هیچ انسان یا گروه انسانی دیگر در سایه نخواهد ماند و در تنهایی یأس نخواهد پوسید… ما میخواهیم با هم رویایی را جان ببخشاییم که در آن انسانها با تفاوتهایشان زیبا هستند. “ما” یعنی همه ما، با هم و در کنار هم خواست جهانی را داریم که در آن هیچ مرزی محدودیت نیست. آنچه با دستهای ما شکل میگیرد، سرزمینی رنگینکمانی است که بارانش بر همه یکسان میبارد و آفتابش همه را یکسان میتابد.»
یکی از ویدیوهای منتشر شده در جمعه رنگینکمانی ۱۳۹۲
مطلب مرتبط: برخورداری از حقوق انسانی، حق تمامی بشریت است
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
خاک بر سرتان
دوشنبه, ۵ام مرداد, ۱۳۹۴
سلام.
من تاحالا درباره این روز اطلاعاتی نداشتم.
به قول معروف
از داخل فیلتر از خارج هم تحریم،نمیدونیم چه خبر ه.
دوشنبه, ۵ام مرداد, ۱۳۹۴