تمام تحلیلهای سیاسی در خصوص وقایع اخیر جهان که از جنگ میان کشورها/ دولتها نام میبرند، به سردرگمی مردمان و تحریف تاریخ دامن میزنند.
اینها جنگهای مردم نیستند، مردم فقط قربانی هستند.
در خصوص غرب باید از “سرمایهداران” و “اهداف این گروه مردمان حاکم بر کشورها”، دولتها، و تمامی ارگانهای اداره کننده کشورها، نام برد.
در اینجا یعنی در مرحله ای که جنگ اکراین پیش آمده، به شکاف بزرگ میان سرمایهداران در غرب، به عنوان یک نکته بسیار مهم میرسیم که نشان میدهد در تحلیلها از وقایع اخیر جهان صحبت از دولتها (به معنی اقتدار و مستقل و مردمی بودن دولتها) در غرب کاملا ناپخته و غلط است پس باید و حتما باید از نقش سرمایهداران حاکم بر دولتها و کشورها نام برد و دست آنها را رو کرد تا بهعنوان جنایتکاران جنگی در زمان مناسب به دادگاه آورده به محاکمه کشیده بشوند و یا حداقل تاریخ نام آنها را به بدی ثبت بکند.
نکته:
بعضی مشاوران و تحلیلگران وابسته به این سرمایهداران با کمک رسانههای بسیار قدرتمند عمدا مردمان، سیاسیون و تحلیلگران عادی را در چاه و گمراهی میاندازند. اگر در تحلیلها از شکاف بزرگ در میان سرمایه داران حاکم بر غرب آگاه نباشیم، ابدا قادر به درک وقایع جهان و آنچه باعث جنگ در اکراین شد، نخواهیم بود. اگر شکاف جدی در آمریکا را نبینیم و نتوانیم ارتباط آن با وقایع جهان را بفهمیم کاملا کج راه رفتهایم.
در اساس جنگ اکراین، جنگ میان این سرمایه داران و شکاف میان آنهاست. این سرمایهداران بزرگ به جای اینکه یکدیگر را بکشند مردمان را فریب داده به جنگ یکدیگر میاندازند تا آنها یکدیگر را بکشند.
اما، در خصوص شرق، داستان متفاوت است.
بعضی مانند روسیه، مخلوطی از سرمایهداران و دولت است؛ هرچند در این میان دیده میشود که قدرت دولت بیشتر است.
در خصوص چین قدرت بیشتر در دست دولت است زیرا سرمایهداران و شرکتها بیشتر دولتی هستند.
نباید فراموش کرد که بسیاری از سرمایهداران غرب دارند به شرق روی میآورند و همین نکته جنگ میان سرمایهداران حاکم بر غرب را تشدید کرده است.
“اکراین قربانی جنگ قدرت میان سرمایهداران و غرب و شرق شد”.
داستان نفت چیست:
بنظر میرسد کشورهای نفت خیز منطقه خاورمیانه از گران شدن نفت خوشحال بوده و تمایلی به اضافه کردن تولید خود برای پایین آوردن قیمت نداشته باشند.
از طرف دیگر آنها میخواهند ضربه شستی هم به آمریکا نشان بدهند. زیرا آمریکا با گرو گرفتن پول شیوخ در بانکهایش آنها را به مسخرگی و بندگی کشانده و حاضر نیست پول آنها را پس بدهد. در عوض با پول آنها در تمام دنیا سرمایه گذاری می کند و ثروت خود را بیشتر.
شیوخ منطقه از ضعیف شدن غرب در این ماجرا نفع میبرند و همچنین انتقام سالها تحقیر را میگیرند. سالها پیش آنها میخواستند مقداری از پول خود را از آمریکا خارج و به صورت “یورو/اورو” در اروپا نگهدارند ولی بهخاطر این خواسته مورد تنبیه آمریکا تا حد سرنگونی قرار گرفتند. حالا زمان خوبی برای انتقام است.
اکنون نیز در اخبار میگویند که عربستان میخواهد نفت را با پول رایج چین معاوضه بکند. امری که به تضعیف بیشتر نقش دلار در جهان کمک میکند. هم اکنون بیشتر جنگها بر سر همین موضوع یعنی تضعیف نقش دلار است.
ماجرای فروش زمین های کشاورزی اکراین:
رییس جمهوری یهودی صهیونیست اکراین میخواست تمام زمینهای کشاورزی این کشور بسیار بزرگ را به بخش خصوص بفروشد. صحبت میان مردم اکراین این بود که چه کسی این همه پول دارد؟
پاسخ اینست:
قرار بود بانکهای بین المللی صهیونیستها، از همین پولهای شیوخ، به چند یهودی صهیونیست وام بدهند تا این زمینها یا در اساس کل کشور را بخرند. که در واقع مال این بانکها یا یهودیان صهیونیست مالتی میلیاردر مانند خاندان روچیلد میشد. آنها میخواستند و میخواهند مالک و حاکم تمام جهان بشوند.
بی جهت سرمایه داران بزرگ یهودی صهیونیست، او (لنسکی) را رئیس جمهوری اکراین نکردند.
این روش را یهودیان صهیونیست پس از فروپاشی شوروی در تمام کشورهای تازه تاسیس، حتی در روسیه پیاده کردند و مالک آن کشورها شدند. یکی از درگیریهای اصلی پوتین با یهودیان صهیونیست مبارزه با آنها و بازپس گرفتن ثروتهای بعضی از آنها بود، از جمله آن شخصی که یکباره مالک صنایع نفت روسیه شده بود و داستانش در تمام جهان خبر اول رسانهها بود. از آنجا اختلاف میان پوتین و یهودیان صهیونیست بالا گرفت.
توجه شود که ابراهیموویچ که میلیاردری بزرگ در روسیه شد و مالک باشگاه چلسی، او نیز از همین دسته مردم است که در زمان شوروی یک کارگر ساده با درآمد بسیار پایین بود. چنین افرادی اگر دستگاه چاپ پول هم می داشتند نمی توانستند در این مدت کوتاه اینهمه پول بدست بیاورند. مخصوصا اینکه آنها در یک کشور کمونیستی زندگی میکردند که کسی تجربه شیوههای سرمایه داری را نداشت و به ویژه آنانیکه شغلاشان در سطح این افراد بود ابدا شانسی برای میلیاردر شدن نداشتند مگر اینکه از عوامل سرمایهداران بزرگ بینالمللی میبودند. در خصوص او و چگونگی ثروتمند شدنش سالها پیش نوشتم.
نکته:
سرمایهداران بزرگ یهودی صهیونیست، پول در اختیار امثال ابرهیمویچ، زاکربری، بیل گیت و… قرار دادند/میدهند و ظاهرا این افراد میلیاردر یا صاحب آن پولها میشوند ولی در خفا یا در واقعیت این ثروت متعلق به آن خاندانهای بزرگ است و اینها کارگزارانی بیش نیستند.
حافظه تاریخی در سیاست بسیار مهم است وگرنه فریب حرف های رسانه های وابسته و هدفمند را خواهیم خورد.
قدرت در جهان در حال جابجایی است وهیچ گریزی از ان نیست.
مارس ۲۰۲
اسپند ۱۴۰۰
حسن بایگان
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.