سالها پیش، قبل از وجود اینترنت، دایره دوستیها و دشمنیها و مهر و آزار رسانیها و نیز اطلاعرسانی و نشر و دانش اندوزی و ارتباط به شعاع جغرافیایی محدود میشد که هر بنیبشری به بنیبشر دیگر با تلگراف و پست و خط ثابت تلفن دسترسی داشت. بگذریم که این روزها به یمن پیشرفت تکنولوژی و با وجود تلفن همراه و اینترنت و پیامک و انواع اپلیکشنها، رابطه در لحظه و ارزان قیمت و گاهآ مجانی افراد را با هم میسر کرده است.
از جمله ابزارها و بسترهای توانمندی که به تغییر، رشد و نزدیکی جوامع انسانی و فرهنگسازی و گفتگو بسیار کمک کرده، شبکههای اجتماعی و گروههای کاری در این فضا هستند. خیال داشتم تحقیقی از رفتار فیسبوکی افراد و مطابقتش با شخصیت آنها تهیه و منتشر کنم. همینطور تحقیقی در مورد رفتار جمعی افراد در گروهها و انعکاس و بازتولیدشان در فضای مجازی چرا که ناظر رفتارهای مدعیان و کاربران عادی در شبکههای اجتماعی بودم که مرا سخت به فکر فرو برد و البته به قدرت این ابزار به نمایاندن اندرونیهای شخصیت افراد که جز با چنین وسیله توانمندی ممکن نبود واقف.
با تمام قدرت و توانمندی تکنولوژی در جلو بردن جوامع انسانی، هنوز فاصله زیادی بین آنچه به طور آرمانی از آن حرف میزنیم و آرزو میکنیم و آنچه به آن عمل میکنیم دیده میشود. این را در فضایی و خطاب به کسانی مینویسم که مدعی تولید دانش و خواستن ایجاد تغییر و گمان ساختن فرهنگ را با استفاده از بسترهای تکنولوژیک بوجود آمده دارند، اما در رفتار شخصی و گروهیشان، منعکس کننده رفتاری خلاف آنچه در آرمانهایشان به دنبالش هستند عمل میکنند.
راستی معنای کلیدهای شبکههای اجتماعی در ذهن شما چیست؟ مثل دکمه «لایک»، یا «فرند» و «آنفرند» و «بلاک»؟ کدام پستهایتان عمومی و کدامیک خصوصی هستند؟ گروه بندی دوستانتان در فیسبوک به چه صورتی است؟ چند اندرونی در فضای خانه مجازیتان در شبکههای اجتماعی دارید؟ شرایط شما برای پذیرش دوستی و یا عضویت در گروههای کاربری در فضای مجازی چیست؟ چقدر مفاهیمی مثل آزادی بیان را با حتک حرمت اشتباه میگیرید؟ چقدر به حریمهای شخصی دیگران احترام میگذارید؟ چند بار با شناسههای کاربری موهوم و ناشناس مورد آزاد و اذیت اینترنتی قرار گرفتهاید؟
به دلیل تمرکزم به روی حوزه دگرباشان جنسی و جنسیتی و تعلقم به این گروه از اقلیتها آنهم به عنوان یک زن و یک مهاجر و یک ایرانی و یک تکنولوژیست، چه فراوان دیدهام کسانی را که از حقوق دگرباشان جنسی و جنسیتی دفاع میکنند و مینویسند جزوههایی از آشکار سازی و سخت و دردناک بودنش و اینکه چقدر مساله شخصی است و خود را متخصص و فعال حقوق دگرباشان جنسی و جنسیتی میخوانند اما با رفتارهای فیسبوکی فردی و جمعیشان درد به جان دگرباشان جنسی و جنسیتی میکنند. چه فراوان داریم کسانی که از ظلم و نابرابری دردمندند و برای برابری و پذیرش فعالیت میکنند اما چنان درد به جان همکیشان خود میکنند که گویی برابریخواهی و حق جوییشان در صدم ثانیهای که بر کلیدهای مختلف کامپیوترشان میفشارند، فراموش میشود.
امروز هفدهم ماه می، روز مبارزه با همجنسگرا ستیزی و تراجنسهراسی است. من بر خلاف اکثر فعالان حقوق بشر و حوزه دگرباشان جنسی و جنسیتی ایرانی که روی سخنشان به جامعه دگرجنسخواه و لزوم تغییر رفتارهای افراد و ایجاد پذیرش و احترام نسبت به جامعه دگرباشان جنسی و جنسیتی است، روی صحبتم به جامعه دگرباشان جنسی و جنسیتی ایرانی است. جامعهای با دسترسی به بسترهای پیشرفته اطلاع رسانی و ارتباطی میسر شده توسط پیشرفت تکنولوژی میتواند از اقلیت پراکنده و منزوی به جامعهای همگرا و حامی تبدیل شود. بیایید به جای تحمیل درد و بیاعتمادی و تفرقه از درون جامعه دگرباشان جنسی و جنسیتی و به جای بازتولید رفتارهای ناکارآمد و خیانت به آرمانهایمان، برادران و خواهران هم باشیم حتی در فضای مجازی. جایی که حمایت و درک دردهای مشترک باید زمینهساز همکاری و نزدیکیمان باشد.
امروز بسیاری از ما خانههای مجازیمان را به نشانه حمایت از روز هفدهم ماه می، روز مبارزه با همجنسگراستیزی و تراجنسیهراسی، رنگین کمانی کردهایم. ای کاش که دلهای رنگین کمانیمان را خانه تکانی کنیم و به بیمهرهایمان در دل و بطن جامعه دگرباشان جنسی و جنسیتی ایرانی پایان بدهیم.
به امید آزادی، برابری، احترام، پذیرش و راستی در بین انسانها
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.