مطلب زیر که به نقش کمتردیده شدهی زنان در اعتصاب بزرگ سال ۱۳۰۸ پالایشگاه آبادان میپردازد، به قلم «محمد صفوی» و به مناسبت روز جهانی کارگر به نگارش درآمده است. این مطلب در عین حال به ابعاد دیگر این حرکت تاریخی، بویژه مهم بودن نقش «اتحادیهگری اجتماعی» که نوعی تلاش جبههای برای بهتر شدن شرایط کار و زندگی همه شهروندان است میپردازد:
تقدیم به مادرم «شهربانو» و دیگر زنان و مادران کوشنده و آزادی خواه سرزمینام که فروتنانه با همهی وجودشان به مبارزات همسران و فرزندانشان برای تحقق عدالت و آزادی، یاری رساندند. کوششهای مثبت و مؤثری که هرگز در تاریخ ثبت نشد.
در تاریخ نگاری مکتوب و شفاهی که از رهبران کارگری در مورد اعتصاب بزرگ کارگران پالایشگاه آبادان (در سال ۱۳۰۸خورشیدی) به جای مانده اشارهای گذرا ـ اما در خور تأمل ـ به نقش تاثیرگذار یک زن فعال و شجاع به نام «زهرا» شده است. در روز جهانی کارگر، یازده اردیبهشت سال ۱۳۰۸خورشیدی/ اول ماه مه ۱۹۲۹ میلادی، چهارده هزار کارگر پالایشکاه آبادان اعتصاب بزرگ خود را علیه مقررات ظالمانه و قرون وسطایی شرکت نفت انگلیس – پرشیا، آغاز کردند. موضوع جالب و منحصر بفردِ این اعتصاب ـ که این نخستین و بزرگترین حرکت متشکل کارگران صنعتی در تاریخ کشورمان را از دیگر حرکتهای اعتراضی و صنفی کارگران، ممتاز میکند ـ این نکته است که دامنه سازماندهی این حرکت صنفی به صورت هوشمندانهای از محدوده محیط کار (تصفیه خانهی پالایشگاه) فراتر رفته و در «مقیاس یک شهر» گسترش یافته است.
زیرا سازمان دهندگان با تجربهی این حرکت عظیم موفق میشوند کلیه بیکاران و تهی دستان شهری و زنان و خانوادهای کارگری را علیرغم محدودیتهای بیشمار، برای بهبود شرایط کار و زندگیشان، بسیج و فعال سازند و در آن فرصت اندک به صف اعتصاب کارگران شرکت نفت جذب کنند. تجربهی فوق العاده ارزشمندی که میتوان از آن به عنوان نخستین و بزرگترین تلاش کارگران صنعتی و نوعی از «اتحادیهگری اجتماعی» در تاریخ کشورمان یاد کرد. یعنی حرکتی که هرچند بن مایههای اصلی آن، صنفی است و در محیطهای معین شغلی کارگران رخ میدهد اما از این محدوده فراتر میرود و به صورت «جبههای» عمل میکند و مطالبات دیگر اقشار و طبقات را نیز پوشش میدهد. این حرکت چندوجهی میتواند برای پویش صنفی-سندیکایی کارگران و همهی کنشگران جنبشهای کارگری، دستمایه مناسبی باشد تا از حرکتها و مطالبات دیگر جنبشها همچون جنبش زنان، دانشجویان، معلمان و جنبشهای زیست محیطی و مدنی، پشتیبانی به عمل آورند.
شرایط کاری کارگران شرکت نفت و زندگی خانوادههای آنان
در سال ۱۲۸۸/ ۱۹۰۸ میلادی، نفت در مسجد سلیمان فوران کرد. پس از آن در سال ۱۲۸۸/ ۱۹۰۹ م. ساختن پالایشگاه آبادان برای تصفیه نفت و انتقال نفت خام آغاز شد. در سال ۱۲۹۱/ ۱۹۱۲ م سرانجام پالایشگاه آبادان که یکی از بزرگترین پالایشگاه جهان به شمار میرفت گشایش یافت. در درجه نخست هدف اولیه پالایشگاه تأمین نیازهای سوختی به میزان ۸۵ درصد برای ناوگان دریایی و نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در آسیا بود و ماهانه دویست تانکر نفت کش متعلق به کمپانی نفت انگلیس، برای انتقال نفت در آبادان پهلو میگرفتند.
نکته اینجاست که کشف نفت و ساختن یکی از عظیمترین پالایشگاههای جهان توسط شرکت نفت انگلیس – پرشیا، که بزرگترین کارفرمای صنعتی محسوب میشد بیشک تحول بزرگ و زیربنایی در ساختار اقتصادی و اجتماعی در منطقهی ما بوجود آورد. این بزرگترین پدیده صنعتی ایران توانست هزاران متخصص و کارگر ایرانی، انگلیسی، هندی، فلسطینی و افریقایی را به خود جذب کند. آشنایی کارگران ایرانی با ابزارها و ماشین آلات پیشرفته بویژه آشناییشان با انضباط کاری و تشکیلاتی در مناسبات صنعتی، خواه ناخواه به گسترش فرهنگ مدرن و شکل گیری بینشهای اینجهانی در میان بخشهایی از مردم یاری رساند و برای نخستین بار لایههایی از نیروی کار صنعتی در سرزمین تفتهی خوزستان، پا به هستی گذاشت. اما این پیامدهای مثبت و تجربهی موفق کارآفرینی از آنجا که بر پایه یک قرارداد متقابل و عادلانهی کار قرار نداشت و یکسویه به نفع شرکت نفت انگلیس – پرشیا و به شدت تحت تأثیر رفتارهای غیر دمکراتیک و آمرانه بود طبعاَ نمیتوانست به ارتقای کیفی نیروی کار ایرانی و غیرایرانی بیانجامد. به خصوص که نسل اول کارگران پالایشگاه از تجربهی کافی و قدرت تشکل گرایی و چانه زنی هم برخوردار نبودند.
گزارشها و خاطرات مکتوب متعدد از منابع داخلی و خارجی نشان میدهند که وضعیت کار و زندگی برای کارگران و خانوادههای غیر انگلیسی به شدت سخت و تقریباَ برده وار بوده است. در گزارشی که با نگاهی رمانتیک و به سبک هنرمندان آوانگارد اروپا نوشته شده در مورد وضعیت شهر صنعتی آبادان میخوانیم: «تمام افرادی که از برای تقلا در راه تحصیل شرایط زندگانی بهتری به دعوت نام و شهرت این شهر صنعتی از اقصا نقاط ایران وارد آبادان میشوند در قدم اول با شهری مواجهه میگردند که مردم آن از هر گونه مظاهر حیاتی محروم میباشند. این شهر در نظر این تازه واردها مانند قبرستان سوختهای است که اسکلتهای سیاه و دود زده مردگانش با نیروی عامل مجهولی به حرکت درآمده و شبانه روز بدون هیچ گونه ارادهای عملیات یکنواختی را تکرار میکنند.»
در گزارش دیگری به قلم یوسف افتخاری آمده است: «یک کارگر که سابقه خیلی زیادی داشت حداکثر حقوقی که میگرفت روزی دو ریال بود. انگلیسیها نفت کثیف و به درد نخور را در چالهای میریختند و زنان و اعضای خانواده کارگران برای تأمین سوخت منزل، به آنجا میآمدند و پیتهایشان را آورده و پر میکردند و میبردند. نفت بر سر و کله اشان میریخت. لباسشان پاره پاره بود… کارگرانی که مصدوم میشدند را اخراج میکردند. کارگران را شکنجه میکردند. دستور میدادند که برو کلهات را به دیوار بزن. این بدبخت اگر نمیکرد اخراج ابد میکردند. کارگران مسکن نداشتند و کنار شط میخوابیدند. زنهایشان گرسنگی میکشیدند». آوردن این دو نمونه گزارش ازمیان صدها گزارش تکانده از شرایط کار و زندگی کارگران، از این جهت است که نشان دهیم سازمان دهندگان اعتصاب بزرگ سال ۱۳۰۸ خورشیدی در چه بستری ناگزیر به چنین حرکت ماندگاری شدند. اصولا در شرایطی چنین تلخ و اسف بار، شکل گیری جنبشهای اجتماعی و مدنی و تلاش اقشار متوسط شهری برای زندگی بهتر و نیز حضور پر قدرت تشکلهای کارگری، به خصوص قدرت بالای چانه زنی آنان است که میتواند این رابطه نابرابراقتصادی – اجتماعی را به سود اکثریت جامعه تغیر دهد. به همین خاطر است که فعالان کارگری در پالایشگاه آبادان با درک این موضوع در سختترین شرایط با رویکردی صبورانه و تشکل گرایانه که از فضای بسته محیط کار آغاز شد و دامنه نفوذش به گسترهی یک شهر رسید، با سازماندهی چند اعتصاب پی در پی و مؤثر شرکت نفت انگلیس – پرشیا و دولت مرکزی ایران را در جهت بهبود شرایط کار و زندگی کارکنان، به عقب نشینی وا داشتند.
اعتصابات کارگری و نقش مهم «زهرا» در اعتصاب ۱۳۰۸
پس از دو اعتصاب نخستینِ کارگری در پالایشگاه آبادان، یکی در۹ دسامبر سال ۱۹۲۰میلادی) ۱۷ آذر ۱۳۰۰خورشیدی) و دیگری در ماه مه ۱۹۲۲/ اردیبهشت ۱۳۰۱ که حدود دو هزار کارگران هندی برای بهبود شرایط کار و افزایش دستمزد، آغازگر آن بودند، گرچه با مجازات و اخراج برخی از کارگران هندی از ایران منجر شد ولی به میزان اندکی وضعیت دستمزد و شرایط کار و زندگی بهبود بخشید. در پی آن نیز دو اعتصاب، در روز جهانی کارگر۱۹۲۹/۱۳۰۸، چهارده هزار کارگر پالایشگاه آبادان تحت تاثیرسازماندهی فعالان آگاه کارگری و سوسیال دمکرات و فعالین سندیکایی نظیر یوسف افتخاری، علی امید و رحیم همداد، اعتصاب بزرگ خود را به دعوت «اتحادیه مخفی کارگران نفت» آغاز کردند. کارگران در مطالبه ۱۷ مادهای خود از جمله خواهان ۸ ساعت کار روزانه، افزایش دستمزد، آب تصفیه آشامیدنی، مسکن برای کارگران متأهل و مجرد، حق تشکیل اتحادیه کارگری، ایجاد بیمارستان برای کارگران و خانوادها، ایجاد تعاونی مصرف با نظارات کارگران، مرخصی سالانه، (تا این مقطع کارگران از حق مرخصی سالانه برخوردار نبودند)، بیمه بازنشستگی و از کار افتادگی، و امکانات تفریحی و ورزشی شدند.
یوسف افتخاری از رهبران و سازمان دهندگان کارگری، در بخشی از خاطراتش از نقش مؤثر «زهرا» و دیگر زنان در همراهی و سازماندهی این حرکت اعتصابی مختصر یاد میکند. تعجب برانگیز است در آثار پژوهشگران تاریخ نهضتهای کارگری، که از اعتصاب ۱۳۰۸ یاد کردهاند، متأسفانه نقش تاثیر گذار زنان در این بزرگترین اعتصاب نفتگران کشورمان مغفول مانده است!
در فرازی از خاطرات آمده است: «در تصفیه خانهها و کارخانجات دیگر شرکت نفت زنان کار نمیکردند بنابراین تشکیل اتحادیه زنان برای ما میسر نبود. برای اینکه از قدرت عظیم زنان در تشکیلات اتحادیه استفاده شود به افراد اتحادیه دستور دادیم که منسوبین و محارم خود را با افکار و عقاید و روش اتحادیه و مبارزه طبقاتی آشنا نمایند. ما وقتی که شروع به سازماندهی کردیم، هر فردی از کارگران را که جمع میکردیم، خانوادهاش را هم در نظر میگرفتیم و اولین اتحادی که از طریق این فرد به وجود میآمد با همسر و دختر او بود. بنابراین در یک خانوادهای که ما عضو داشتیم عائلهاش هم تقریبا عضو اتحادیه محسوب میشد. خودشان از اتحادیه استقبال میکردند چون میدیدند که منافع شوهر و همسرشان در اتحادیه است. یکی از زنها به نام زهرا، همسر صادق نام بود. زهرا، هرگز فراموشم نمیشود. زهرا به خانوادهها و حوزههای خانوادگی سرکشی میکرد. او از زنهای مبارز لرستان بود و موقع اعتصاب هم اولین کسی بود که جلوی شرکت نفت برای کارگران نطق کرد و گفت دستور اعتصاب صادر شده. گویا چیزی که گفته بود و زیاد هم مؤثر واقع شده آن بود:» در صورتی که زن مبارزه میکند، مرد نمیتواند مبارزه نکند «. چون در اثر تبلیغات طولانی و شرکت زنان در بعضی از حوزهها، افکار آنها نسبتاَ باز و روشن شده بود، لذا در موقع اعتصاب، زنهای کارگران کمپانی نفت تحت رهبریت بانو زهرا، به یاری کارگران شتافتند. زهرا در ضمن نطقی بر علیه عملیات ظالمانه کمپانی نفت و حرکات غیر ملی مأمورین دولت، ایراد نمود و رئیس کل شهربانی خوزستان را تقبیح کرده و در حضور جمعی از پاسبانها و صاحب منصبان شهربانی با صدای رسا ثابت کرد که اولیای شهربانی آلت دست کمپانی نفت بوده به ملت ایران خیانت میکنند. بانو زهرا با عدهای از زنان، کارگران را به مبارزه شدید و گرفتن حق خود ترغیب میکرد. زنان، کارگران را به تصرف شهربانی و استخلاص زندانیان تحریک میکردند. زنها به اصول آنارشی بیشتر مایل بودند و عدهای از پاسبانها از زنان کارگر مفصلا کتک خورده بودند… پس از سه روز اعتصاب روز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۰۸ با حضور ناوگان نیروی دریایی انگلیس در آبادان و حکومت نظامی، با دستگیری سیصد نفر از کارگران و دستگیری عدهای زن، اعتصاب پایان گرفت و کارگران را به زور سرنیزه روانه تصفیه خانه نمودند.» افتخاری میافزاید: زهرا از لحاظ عقیده و از لحاظ اخلاق زنی بود که میشد قهرمان نامیدش.»
در پی سرکوب این اعتصاب، رهبران کارگری مانند علی امید، افتخاری و همداد تا مهر ماه ۱۳۲۰، یعنی تا خروج رضا شاه از ایران، در زندان باقی ماندند. در دور بعدی جنبش کارگری ایران (۱۳۲۰ -۱۳۳۲) مشخصاَ در سال ۱۳۲۵ در پی راهپیمایی روز جهانی کارگر که با حضور هشتاد هزارتن در آبادان روی داد دوباره خواستههای سال ۱۳۰۸ در کنار درخواست پرداخت حقوق برای روز جمعه و اجرای دقیق قانون کار (که به تازگی تصویب شده بود) مطرح شد. در این راهپیمایی نیز یک سخنران زن که متأسفانه نامش بر ما پوشیده است در سخنرانی خود علیه رفتار شرکت نفت انگلیس، در حضور هزاران کارگر نفت اظهار داشت: «کمپانی برای تأمین غذای سگ بیشتر از دستمزدهای پرداختی به کارگران هزینه میکند.» وی در ادامه سخنانش خواستار در اختیار گرفتن صنعت نفت توسط خود مردم شد: «ای برادران! تولید نفت در سرزمین ما مثل جواهر است. ما باید تلاش کنیم تا این جواهر را پس بگیریم، وگرنه واقعاَ ما افرادی بیارزشی هستیم.» این سخنان تأثیرگذار احتمالا نخستین درخواست ملی شدن صنعت نفت بود که به عنوان یک مطالبه مهم از جانب یک زن بیان شد. خواستهای حق طلبانه، معقول و عمومی که سرانجام موضوع پیشبرد این خواسته عمومی در دستور کار «دکتر محمد مصدق» و دیگر احزاب و نیروهای مردمی برای رهایی ملی و خلاصی از رابطه تحقیرآمیز سلطه و تابعیت، قرار گرفت.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.