در تاریخ چهاردهم فروردین ماه، بیانیه ای از سوی عده ای از فعالین چپ تحت عنوان «برای صلح، برای فلسطین»، بیانیه‌ای از جنبش چپ ایران در دفاع از «مردم» منتشر شد. این بیانیه در واکنش به کمپین های دوستی بین ایرانیان و اسرائیلی ها در فضای مجازی نوشته شد. خانم سارا شاد در مورد این کمپین و همچنین اعلامیه ی «برای صلح، برای فلسطین» با من مصاحبه ای انجام داد، نظر به طرح دوباره این مباحث در فضای مجازی این مصاحبه را من دوباره بازخوان می کنم.

کمپین دوستی ایران و اسرائیل را چطور ارزیابی می کنید؟

اول اینکه هرگونه تلاشی برای مقابله با جنگ و خشونت نظامی فرخنده و مبارک است و ما می دانیم که صدها ایرانی و اسرائیلی از کمپین صلح اخیر حمایت کرده اند. مخالفان جمهوری اسلامی در تلاشند با سیاست های اصلی حکومت ایران مخالفت کنند و این یک حالت واکنشی است. یعنی وقتی جمهوری اسلامی با کمک نظامی و مادی از حماس و حزب الله حمایت می کند؛ مخالفان حکومت هم در مقابل در روز قدس شعار می دهند: نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. البته روشنفکران باید این رفتار واکنشی جامعه را آسیب شناسی کنند ولی در کل خط مشی ما نباید این باشد که در هر موردی با حکومت مخالفت کنیم با این تصور که راه درستی را طی می کنیم. حمایت برخی از ایرانیان از کمپین صلح ایران و اسرائیل هم یک چنین رفتار واکنشی بوده است.

اتفاقا در همین زمینه انتقاداتی هم به حمایت گروه موسوم به دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال از کمپین دوستی ایران و اسرائیل مطرح شده است. شما هم از گروه این منتقدان هستید؟

بله؛ اگر خاطرتان باشد ۱۹ نفر از فعالان لیبرال چند ماه قبل نامه ای به رییس جمهور امریکا نوشتند و ضمن اینکه از او خواستند با جمهوری اسلامی مماشات نکند خواستار اعمال تحریم های سخت در زمینه فروش نفت و بانک مرکزی ایران شدند تا به گفته آنها کره شمالی دیگری در منطقه ایجاد نشود. یعنی ایران به بمب اتمی دسترسی پیدا نکند. اتفاقا چند هفته پس از انتشار این نامه تحریم های فلج کننده ای از جانب دولت امریکا علیه مردم ایران وضع شد. من این حق را به خودم می دهم که نسبت به عملکرد این افراد تردید داشته باشم؛ یعنی افرادی که طرفدار تحریم علیه ایران هستند و به پروپاگاندای اسرائیل که می گوید ایران در حال ساخت بمب هسته ای است دامن می زنند.

دولت ها برای حمله نظامی باید افکار عمومی جهان را نسبت به ضرورت این حمله متقاعد کنند. توجیه سیاستمداران اسرائیلی برای حمله به ایران بر دو گزاره استوار است. اولا ادعا می کنند که ایران در حال ساخت سلاح هسته ای است که این ادعا دست کم در ۲۵ سال گذشته مطرح شده. دوم اینکه ایران به محض دستیابی به سلاح هسته ای، اسرائیل را بمباران خواهد کرد. احتمال رخداد چنین حادثه ای خیلی کمتر از آن است که بتواند به عنوان یک توجیه برای حمله نظامی به ایران مورد استفاده قرار بگیرد. چون اسرائیل و فلسطین در کنار هم سرزمین بسیار کوچکی را تشکیل می دهند که اگر ایران بخواهد سلاح هسته ای علیه اسرائیل را به کار بگیرد این مساله به نابودی بخشی از شهروندان فلسطینی هم منجر خواهد شد. علاوه بر این از ۱۹۴۵ تا به حال تنها یک دولت از بمب هسته ای استفاده کرده و آن هم امریکا بوده است. از سوی دیگر اتفاقا دیدگاه واقع گرایانه در سیاست خارجی معتقد است که داشتن سلاح هسته ای به برقراری صلح بین قدرت ها منجر می شود. در طول جنگ سرد، امریکا، شوروی، چین و هند و در سال های اخیر پاکستان و کره شمالی دارای سلاح هسته ای شدند. ولی هیچ کدام از سلاح هسته ای استفاده نکردند و اتفاقا به این بهانه درگیری هایشان را هم کنترل کردند.

اما در حال حاضر شرایط جمهوری اسلامی با این کشورها متفاوت است. برخی جمهوری اسلامی ایران را یک حکومت بنیادگرای اسلامی می دانند که به نابودی اسرائیل فکر می کند.

جمهوری اسلامی در ٣٣ سال گذشته وارد هیچ جنگی نشده به جز جنگ عراق که برای ایران یک جنگ دفاعی بوده است. حالا اگر در همین بازه زمانی شما امریکا و اسرائیل را با ایران مورد مقایسه قرار بدهید می بینید که مثلا امریکا با عراق و افغانستان وارد جنگ شده و در لیبی نیرو وارد کرده است.من می خواهم بگویم که از لحاظ آماری، اسرائیل و آمریکا بیشتر از جمهوری اسلامی وارد مناقشه با بقیه کشورها شده اند. دولت اسرائیل با تمام کشورهای همسایه خود وارد مناقشه نظامی شده و عراق و سوریه و پایگاه های هسته ای شان را پیش از آنکه ساخته شوند مورد هدف قرار داده است. پس نمی توانید بگویید که از لحاظ آماری دولت ایران دولت جنگ افروزی بوده است. به عبارت دیگر تاکید دولت اسرائیل بر جنگ افروزی جمهوری اسلامی تنها یک پروپاگاندا به نظر می رسد تا به این بهانه حمله نظامی به ایران را توجیه کنند.

اما اینطور هم نبوده که جمهوری اسلامی در این سال ها وارد مناقشه نشده باشد. مثلا حکومت ایران تا به حال از جنبش های حماس و حزب الله حمایت کرده و به این بهانه به نوعی با اسرائیل وارد مناقشه شده است.

چون بحث فلسطین در سیاست خارجی ایران مهم بوده و جمهوری اسلامی همیشه اعلام کرده که از حماس و حزب الله حمایت می کند. البته باید ما باید به هردو طیف موجود در این زمینه توجه داشته باشیم. یکی طیف جنگ طلب که نمونه اش آیت الله خمینی بود که می گفت اسرائیل یک غده سرطانی است و باید از بین برود. و نمونه دیگر آن گین گریچ، نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری در امریکا است که معتقد است ملت فلسطین، واقعی نیستند و وجود خارجی نداشته اند. اما از این موضع های افراطی که بگذریم می توانیم به موضع صلح طلبی اشاره کنیم که خواستار برقراری صلح در خاورمیانه است. من از این موضع دفاع می کنم، نه از موضع جمهوری اسلامی.

برخی از فعالان چپ ایرانی اخیرا بیانیه ای منتشر کردند و از اهمیت توجه به فلسطین در کمپین دوستی ایران و اسرائیل حرف زدند. در شرایط فعلی و وقتی که از رابطه ایران و اسرائیل و رفع مناقشه بین دولت های این دو کشور سخن هست چه ضرورتی وجود دارد که به مساله فلسطین اشاره شود؟

ما که با اسرائیلی ها تماس مستقیمی نداریم دلیل ندارد که پیام دوستی و عشق بین ما رد و بدل بشود. اگر منظورشان پیام انسان دوستی است که سعدی هم به نوعی با عبارت “بنی آدم اعضای یکدیگرند” به آن اشاره کرده پس باید نسبت به فلسطینی ها هم موضع انسان دوستانه داشته باشند. البته این که ما از فلسطین دفاع می کنیم به این معنا نیست که از قدرت کافی برای کمک به مردم این کشور برخوداریم. بلکه می خواهیم به این ترتیب به مشروعیت اخلاقی دست بیابیم و بگوییم که اگر ما خواستار عدالت اجتماعی، آزادی و دموکراسی هستیم نمی توانیم طرفدار سیاست های سرکوبگرانه اسرائیل علیه فلسطینی ها باشیم. البته به طور حتم اسرائیلی هایی که این کمپین را به راه انداخته اند با سیاست های دولت اسرائیل درباره فلسطین مخالفند. انتقاد ما به فعالان ایرانی است که از این کمپین حمایت می کنند و می گویند که راه آزادی ما از مسیر ائتلاف با دولت سرکوبگر اسرائیل می گذرد.

درحالیکه شما از این موضع فعالان لیبرال ایرانی در زمینه حمایت از کمپین دوستی ایران و اسرائیل انتقاد می کنید برخی از آنها معتقدند که آنها مساله فلسطین را نادیده نمی گیرند بلکه به دنبال راه گفتگو هستند چرا که در صورت آغاز گفتگو می توان به مساله فلسطین هم پرداخت.

ببینید کمپین فیس بوکی ترکیبی از مبارزه سیاسی با سرگرمی است و این مشکل را ایجاد می کند که فعالیت سیاسی به شدت سطحی شود. منظورم این است که موضع گفتگو نمی تواند مناقشه طولانی مدتی را که دست کم ۶۰ سال در منطقه خاورمیانه تداوم داشته حل کند. و اتفاقا در سال های اخیر این اسرائیل و امریکا بودند که طرح های صلح و گفتگو را با شکست مواجه کردند و خواسته های اصلی مردم فلسطین از جمله بازگشت آوارگان و به رسمیت شناختن دولت فلسطین را نادیده گرفتند. در چنین شرایطی چطور می توان از گفتگو به عنوان یک راهکار حرف زد. سال گذشته رییس تشکیلات خودگردان فلسطین در شورای عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد و خواستار به رسمیت شناخته شدن دولت فلسطین شد . اما دولت امریکا رای گیری بر سر این مساله را در شورای امنیت تهدید به وتو کرد. سپس تشکیلات خودگردان فلسطین در کمیسیون ها و سازمان های جانبی سازمان ملل درخواست عضویت کرد. در آنجا امریکا حق وتو نداشت. وقتی در یونسکو رای گیری شد ۱۰۷ کشور رای موافق دادند که فلسطین به عنوان یک عضو جدید به سازمان بپیوندد. واکنش امریکا این بود که بودجه ای را که باید به یونسکو اختصاص می داد قطع کرد و با تصمیم دموکراتیک جامعه جهانی به مخالفت برخاست. وقتی شما صحبت از مذاکره می کنید باید به این طرف قضیه هم توجه بکنید که اصلا این به نفع اسرائیل نیست که به طرح های صلح احترام بگذارد. چون دولت اسرائیل مدام شهرک سازی می کند و مهاجران جدید اسرائیلی را در اراضی جدید فلسطین سکونت می دهد. در همین حال، دو طرح صلح سال هاست که مطرح بوده امد. یکی طرح تشکیل دو دولت مستقل فلسطین و اسرائیل در جوار هم و دیگری تشکیل یک دولت با بازگشت همه آوارگان و برگزاری انتخابات آزاد. هیچ کدام توسط اسرائیل پذیرفته نمی شود. به این ترتیب چه راه گفتگویی باقی مانده است؟!

و شاید به همین دلیل برخی از تاثیر کمپین صلح ایران و اسرائیل در چنین شرایطی دفاع می کنند. شما چرا این نظر را ندارید؟

من چندان به تاثیرگذاری این کمپین خوشبین نیستم. چون در اسرائیل سطحی از آزادی بیان همیشه برقرار بوده و در این ۶۰ سال همیشه ده ها فیلم و سریال ساخته شده یا نمایشگاه عکس و کارهای هنری بسیاری در حمایت از صلح برگزار و ارائه شده اما ماحصل و نتیجه ای که در آخر می توان دید تداوم بمباران غزه و لبنان است و به رغم این کمپین های صلح و …، سیاست مداران اسرائیل سرکوب را ادامه داده اند. البته نوام چامسکی اشاراه می کند که در آمریکا فضای سیاسی در مورد طرح نقض حقوق بشر در فلسطین باز شده و پیشرفتهایی حاصل شده.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com