نشست کمیته مرکری ائتلاف چپ یا سیریزا، در آخر فوریه تشکیل شد. توافقی که در مذاکره الکسیس سیپراس، نخست وزیر یونان و یانیس واروفاکیس، وزیر دارایی با گروه یورو بر روی آن مذاکره شده بود، به شدت در این نشست مورد بحث قرار گرفت. اصلاحیه مطروحه در نشست، با اختلاف کوچکی و با پشتیبانی تعدادی از حامیان جریان اکثریت سیپراس در درون سیریزا که از موضع پلاتفورم چپ حمایت میکنند، رد شد. این اصلاحیه در مخالفت با این توافق نوشته شده بود و آنرا به معنای عقب نشینی از تعهدات سیریزا در به عقب راندن سیاست ریاضت کشی مندرج در تفاهم نامه امضاء شده توسط دولت های قبلی میدانست.
آنتونیس داوانلوس، عضو کارگران انترناسیونالیست چپ (DEA)، و یکی از پایه گزاران سیریزا در ۱۰ سال گذشته می باشد. او هم اکنون عضو کمیته مرکزی سیریزا و در رهبری جریان پلاتفورم چپ است. وی مقاله زیر را در روزنامه کارگران چپ نوشت تا به این بحث بپردازد که پس از نشست منقدانه کمیته مرکزی و نزاع در درون سیریزا، قدم بعدی در مبارزه بر علیه سیاست ریاضت کشی چه خواهد بود.

نشست آخر کمیته مرکزی سیریزا نشان داد که سیریزا چه نوع حزبی است. سیریزا شبکه وسیعی است متشکل از فعالین سیاسی همراه با همه مبارزات مقاومت آمیز در مقابل سیاست ریاضت کشی که در سال های اخیر در جریان بود. حزبی است که نشان از یک رویکرد انتقالی (در شرایطی که انقلابی نیست) دارد و به دنبال پیروزی های اجتماعی و سیاسی می باشد. حزبی است که “پایه”، یعنی اکثریت وسیع اعضاء آن، به کسب مطالبات خود برای دموکراسی و هموارساختن راه برای رهایی کامل سوسیالیستی جامعه، متعهد می باشد.

این چنین حزبی، در تحت هیچ بهانه ای و حتی در شرایط وخیم، نباید بخود اجازه بدهد که به ابزاری جهت ادامه سیاست های ریاضت کشی تبدیل شود.

دولت به رهبری سیریزا، در طول مذاکرات گروه یورو در ماه فوریه، با مجموعه ای از تله، از طریق اقدامات آگاهانه دولت ائتلافی شکست خورده پیشین، روبرو شد (دولت راست میانه حزب دموکراسی نوین آنتونیس ساماراس و چپ میانه حزب اوانجلس ونیزیسلوس پاسوک). سیریزا بخصوص با اقدامات آگاهانه “نهادها”ی اروپا، متشکل از اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و بهمراهی صندوق بین المللی پول، مواجه گردید.

سیریزا حتی قبل از اینکه وزراتخانه ها را به دست بگیرد، قبل از اینکه کوچکترین تجربه ای در مورد دولت مداری کسب کرده باشد، و پیش از اینکه اندکی از کنترل بر روی مکانیسم های دولت را ترمیم کرده باشد، با دو چالش خطرناک روبرو شده بود: از یک طرف با امکان فروپاشی فوری بانک ها (از طریق خروج گسترده سرمایه). و از سوی دیگر با مشکل بزرگ تأمین مالی همزمان بازپرداخت بدهی ها و پرداخت دستمزد کارگران دولت، حقوق بازنشستگی و هزینه های اجتماعی ناچیز.

دولت روبرو شده با این تهدید دوجانبه، عقب نشینی کرد. هیچ جایی برای چاشنی شیرین زدن به توافق ماه فوریه و لیست اقداماتی که وزیر دارایی یانیس واروفاکیس به اجرای آن قول داده است، وجود ندارد. چنانچه دولت وفاداری به این توافق را انتخاب کند – یا مجبور به انتخاب بشود – باید تعهدات خود را مبنی بر سرنگونی سیاست ریاضت کشی به کنار بگذارد. در مورد حزب سیریزا هم همین اتفاق خواهد افتاد، اگر چنانچه دفاع سیاسی و توجیه کردن مضمون تلخ این توافق در میان مردم، از آن خواسته شود.

همانگونه که کوستاس لاپاویتساس به درستی در مقاله ای در گاردین اشاره کرده است، مجموعه تله هایی که در ماه فوریه پیش پای دولت گذاشته شد، موقتی نیست. “نهادها” (اتحادیه اروپا، بانک مرکزی و صندوق بین المللی پول) به گونه ای توافق را پی ریزی کرده اند که دولت بطور مداوم با همان معضلات روبرو خواهد شد. اقدامات دولت، باید با هر هفته ای که میگذرد، تا ماه ژوئن عقب نشینی دولت را تأیید نماید. یعنی زمانی که دولت دوباره با همان “انتخاب” جدی روبرو خواهد شد: ورشکستگی و یا یک تفاهمنامه جدید؟

اقدامات دولت در تضاد است با تعهدات رهبران سیریزا در دوران انتخابات. از یک سو تعهد خالصانه ای نسبت به قول معکوس کردن سیاست های ریاضت کشی وجود داشت. و از سوی دیگر آنها قول دادند که این امر میتواند به طور هموار و بدون هیچ بی ثباتی ای و در چارچوب منطقه یورو رخ بدهد. بخش دوم قول های انتخاباتی رهبران سیریزا، اکنون غیرواقعی و یا تخیلی به نظر میرسد.

تأکید بر این امر بسیار مهم است که عواقب تصمیمات دولت، به سیاست سیاسی- اقتصادی محدود نخواهد بود. آنها مستقیما بر روی دولت و همه سطوح سیستم سیاسی تأثیر خواهند گذاشت. سئوال اساسی این است: چه کسانی در این دولت، و در اتحاد با چه افرادی و چه نیروهای سیاسی ای، قدرت را به پیش میبرند؟ ترکیبی از عقب نشینی ماه گذشته و اقدامات بعدی در یک توافق مداوم با “نهادها”، ناچارا راه را برای یک دولت به شکلی اتحاد ملی، کوتاه و یا بلند مدت، هموار خواهد ساخت. این امر، شکست قطعی پروژه سیاسی ایجاد “دولت چپ” میباشد که در کنگره پایه گزاری سیریزا طرح شده بود.

از این امر باید جلوگیری کرد. این وظیفه البته برعهده حزب سیریزا، از جمله برعهده اعضاء آن در بخش های مختلف دولت جدید، می باشد. ما باید قدرت و ابزاری را بیابیم تا از الزامات توافق گروه یورو سرباز زنیم، در عمل آنرا معکوس گردانیم، سیاست هایی علیه ریاضت کشی بکارببریم، و برای مشکلات مالی و همه محدودیت هایی که توسط خبرگان اروپا بر ما تحمیل شده است، راه حل های آلترناتیو بیابیم.

پاسخگویی به این مشکل سخت، پیگیری جوانب دیگر برنامه سیریزا، مطروحه در کنفرانس ماه ژوئیه ۲۰۱٣ را می طلبد – مطالبه الغاء بخش اعظم بدهی ها و اینکه یونان بخاطر یورو و پیگیری تعهد معکوس سازی سیاست ریاضت کشی به هر وسیله ای که لازم است، دیگر هیچ قداکاری ای را تحمل نخواهد کرد.
وظیفه جلوگیری از عقب نشینی آینده، همچنین بر عهده چپ خارج از سیریزا نیز می باشد. چپی که هنوز هم قدرت قابل ملاحظه ای در یونان دارد. این چپ میتواند دولت را با طرح مطالبه در مورد دستمزد، حق بازنشستگی، آموزش و بهداشت و همچنین با عملا نشان دادن اینکه غیراز کاپیتولاسیون، گزینه دیگری هم برای برخورد با بدهکاران وجود دارد، به چالش بگیرد. این رابطه سیاسی با “چپ دیگر” – یعنی تنها اتحاد سیاسی قابل دوام و اصولی برای سیریزا در اوضاع کنونی – باید بطور سیستماتیک و مداوما توسط سیریرا تشویق شود.

این وظیفه همچنین برعهده چپ بین المللی نیز می باشد، بخصوص چپ های اروپا. طرفداران دموکراسی و عدالت اجتماعی در اسپانیا، فرانسه و ایتالیا و حتی در خود آلمان، باید دست به اقداماتی بزنند که جلوی “نهادها” را، برای خفه کردن و سرنگونی دولت یونان، بگیرد. این اقدامات همچنین باید از سوی خود سیریزا ، که اکنون از پشتیانی بین المللی قابل توجهی برخوردار است، طرح و حمایت بشود.
هفته های آینده – و نهایتا ماه هایی که در پیش است – تعیین خواهد کرد که آیا اولین تلاش برای معکوس سازی سیاست ریاضت کشی یک اروپای نئولیبرال، میتواند زنده بماند.

منبع:
socialistworker.org
parvinashrafi@hotmail.com

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com