روز جهانی زن، روز جهانی نیمه بهتر، روز جهانی بیدارسازی وجدان نامردان. همانگونه که روز جهانی حقوق بشر داریم، روز جهانی منع شکنجه داریم، روز جهانی آزادی مطبوعات داریم… و روز جهانی برای بسیاری آنچه باید باشد و نیست، داریم، روز جهانی زن هم روز بیدار کردن وجدان نامردانی است که زنان را به بردگی اجتماعی گرفته اند.

اگر هیچ کشوری نیاز به روز جهانی زن نداشته باشد، ما ایرانیان نیاز داریم، زیرا فاصله ما در این سه دهه از آنچه بودیم تا آنچه اکنون شده ایم، مسافتی بس دور است. با بزرگداشت وجود و نقش زن در جامعه، باید به آن مردان عقب افتاده ذهنی که گرفتار توهم برتری بر زن هستند، و مردان ناشایسته ای که خود را متعلق به یک فرهنگ عقب افتاده قبیله ای سرزمینی بیگانه می دانند، و بنیادی ترین حقوق زنان ایرانزمین را انکار می کنند، بفهمانیم که بجای اینکه زن ایرانی را تحقیر کنند و تا حد خود پایین بیاورند، بکوشند خود را تا حد زن ایرانی بالا ببرند.

همانگونه که ددان بیشه برخی جانوران را طعمه و خوراک خود میدانند، در میان برخی کشورهای عقب افتاده فرهنگی، موجودات دوپای نر، زن را یک موجود ماده و طعمه شهوترانی خود و تولید مثل می دانند. ولی محدود کردن زن در ایران و در گستره جغرافیایی فرهنگ ایرانی، که در کشورش از آغاز تاریخ، نه تنها از حقوق برابر برخوردار بوده که همدوش مردان در همه زمینه های زندگی درخشیده و شایستگی خود را نشان داده است، پذیرفتنی نیست.

zanan

 

ما تنها ملت جهان هستیم که از آغاز تاریخ، زن و مرد در جامعه ما ایرانیان برابر بوده اند و به هر مقامی که شایسته آن بودند می رسیدند. ایران تنها ملتی است که زن و مرد همدیگر را “همسر” میخوانند، نه آقای خانه و ضعیفه، یا نسبت های شرم آور دیگری، چون “منزل”، “بچه ها” یا “والده آقا پسرشان”! و چون خودشان همیشه چشمان هیزشان به زنان دیگر است، زنان و دختران خانواده خود را با لایه هایی از پارچه تیره رنگ می پوشانند. نامردانی که چون در برابر زن ایرانی خود را حقیر و بی شخصیت احساس می کنند، به تحقیر او می پردازند. آقایان: اینجا ایران است، و شما هرگز نخواهید توانست زن ایرانی را برده خود کنید.

زنان ستم دیده ترین قربانیان این فرهنگ جاهلیت هستند؛ نیمی از جامعه که شخصیتی مهربان تر، فداکارتر، بردبارتر، متعادل تر و بخشاینده تر دارند؛ زیرا از مردان باهوش تر و خردمندتر هستند، از حافظه بهتری برخوردارند و مدیران بهتری بشمار می آیند. این برتری ها مردان حقیر را پریشان میکند؛ و وقتی این مردان حقیر و بی شخصیت بر مقام های قدرت می نشینند، برای پنهان کردن کاستی های خود زور بکار میبرند تا زنان را از ابراز وجود بازدارند. خود را سزاوار چهار زن می دانند، قانون میسازند تا بتوانند با دختربچه فرزندخوانده خود ازدواج کنند، دختران را از دانش آموختگی در بسیاری از رشته ها باز میدارند، صدایشان را ممنوع می کنند زیرا از شنیدن زن تحریک می شوند، از تماشای رویدادهای ورزشی باز میدارند که مبادا چشمشان به پای مردان دیگر بیافتند، به سیمای زیبایشان اسید می پاشند، و با مراجعه به خوی خودشان تفکیک جنسیتی می کنند، و دهها محدودیت و آزار این نیمه بهتر جامعه. آنان زنان را بردگان خانگی و برای خدمت به نیاز شخصی خود می انگارند، از دانش آموختن و پیشرفت علمی آنان نگران میشوند، زیرا خود نادانند و توان رقابت ندارند. آنان زنان را از رسیدن به مقامهایی که شایستگی آنها را دارند باز می دارند، که بی لیاقتی خودشان آشکار نشود. آنان قانون می گذرانند تا زن را محدود تر از مرد و حقوق بشری او را انکار کنند، تا زن همیشه سرگرم دشواریهای زندگی خویش باشد و به رقابت با مرد نپردازد. زن را نیمی از مرد می انگارند، زیرا می دانند که براستی خود نیمی از زن هستند و زن باید نیمی از خود باشد تا با آنان برابر شود.

22

 

این فرهنگ جاهلیت را چه کسانی بر ملت ما تحمیل کرده اند؟ همان کسانی که اکنون در عراق و سوریه به نام “داعش” قتل عام می کنند، سر می برند، به زنان تجاوز می کنند و دختران و کودکان را اسیر و به بردگی جنسی وامیدارند یا می فروشند، کتابها را میسوزانند و خانه ها غارت و میراث تاریخی چند هزار ساله را نابود می کنند. وحشتی که آنها به دل دهها میلیون مردم آن چند کشور تیره بخت انداخته اند و آوارگی و بیخانمانی میلیونها نفر را ما با گوشت و پوست و خونمان احساس می کنیم. تصور کنید که ما بیش از دویست سال گرفتار “داعش” زمان بودیم، و هنوز کسانی در میان ما هستند که منتظرند تا فرش قرمز جلوی راه داعش نوین پهن کنند.

در آستانه روز جهانی زن، شاهد هستیم که زنان ایران در طی بیش از سه دهه سرکوب، تحقیر، محرومیت از بنیادی ترین حقوق مدنی و بشری، آزار و توهین و مزاحمت های رسمی خیابانی و ترساندن و بازداشت و زندان، و ایجاد تنگناهای زندگی روزمره، همچنان ایستاده بر فرهنگ والای ملی خود، استوار در برابر بربریت پایداری می کنند. من به تو ای نامرد که میکوشی زن ایرانی را چون حیوانی اهلی مهار کنی، هشدار می دهم که هرگز موفق نخواهی شد، و سرانجام این زن ایرانی خواهد بود که تو را مهار خواهد کرد.

تهران – ۱۷ اسپند ۱٣۹٣ – ۸ مارس ۲٠۱۵

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com