به دریا می‌رویم – شعری از مجید نفیسی

دوشنبه, 25ام بهمن, 1400

منبع این مطلب ایرون

نویسنده مطلب: مجید نفیسی
 

مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز می‌توانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.

هر شب از مهتابی
به گفتگوی موجها گوش می‌دهیم
و هر روز، دو بار
به دریا می‌رویم
به گوشه‌ای پاک و سایه‌دار
کنار خرسنگهای لاهینا*.
بامداد آب به سینه می‌رسد
و شامگاه به زانوان.

من در آب غوطه می‌خورم
بی‌واهمه از مارماهی‌ها
که زیر خرسنگها خانه کرده‌اند.
دلدارم وندی کنار من
در آب راه می‌رود
و گاهی با دیدن نهنگی از دور
غریو می‌کشد.
فصل جهش نهنگهاست.

ما دیگر تنها
به گفتگوی موجها گوش نمی‌دهیم
خود، جزیی از آن شده‌ایم.
با آب، پس‌و‌پیش می‌رویم
بی‌دغدغه‌ی گذشته و آینده
تا هنگامی که لاک‌پشتهای کلان
ما را به ساحل بخوانند.

بیست‌و‌هفتم ژانویه دوهزار‌و‌بیست‌و‌دو

*- شهرکی در هاوایی.

We Go to the Sea

Majid with a Giant Turtle in Maui

 

We Go to the Sea

By Majid Naficy

 

Every night from our balcony

we listen to waves conversing

And twice every day

We go to the sea

To a clean, shady place

By the bolders in Lahaina.

At dawn, the water reaches our chests

And in the evening to our knees.

I immerse myself in the water

Fearless of the eels

Nesting under the bolders.

My love, Wendy, wades

In the water next to me

And sometimes hurrahs

Upon seeing a whale from afar.

This is the season of whales breaching.

We no longer only listen

To the conversation of the waves

We become part of it

Moving with the water back and forth

Unmindful of past and future

Until giant turtles

Call us from the shore.

January 27, 2021

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

مطلب را به بالاترین بفرستید

این مطلب خلاف آیین نامه تریبون است؟ آن را به ایمیل tribune@radiozamaneh.com گزارش کنید
Join

دسته‌بندی‌ها: تمام مطالب, فرهنگ

برچسب‌ها: |

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.