این دومین بار است که حزب لیکود حتی به خود زحمت این را نداده است که پیش از انتخاب، یک پایگاه حزبی منتشر کند، و بدین طریق سطح خیرهکنندهای از تکبر و نخوت را نسبت به رایدهندگان به نمایش گذاشته است.
شب انتخابات سال ۱۹۹۹ و در اوج سرخوشی و شادمانی از یک پیروزی بزرگ برای «ایهود باراک» و حزبش، بسیاری از مقامات ارشد و همکارانش در «هتل دان» شهر تلآویو کنار هم جمع شده بودند. جایی که «باراک» نتایج انتخابات را پیگیری میکرد تا در میدان «رابین» پیروزیاش را مشاهده کند. بعد از یکساعت نتایج مشخص شد و یکی از آن همراهان رو به «باراک» میکند و با خنده می پرسد که حالا او چه حالی دارد؟ باراک دستهای خود را به روی شانههای آن مرد میگذارد و به سمت او خم میشود و با حیرت میگوید: «نتانیاهو از کجا ۴۴٪ رای آورده است؟»
در آن موقع مخاطب وی احتمالا با خود میاندیشید که انسان باید شخصیت بسیار عجیبی داشته باشد که در چنین موقعیتی ذهنش را درگیر پرسشی حاشیهای و چنین بیاهمیت بکند؛ اما حالا، بعد از گذشت مدتها از آن رویداد، وقتی به نتیجه آن انتخابات مینگریم، پر واضح است که در آن پرسش بینش تحلیلی درخشانی نهفته بود. آخر چطور امکان دارد که یک نخست وزیر ناموفق، که تقریبا هر چه را که لمس کرد به نابودی کشاند، تا جایی که نفرت عمومی را علیه خود برانگیخت، و در نهایت در پایان یک دوره کوتاه، از موقعیت خود کنار گذاشته شد، تدبیری باندیشد که بتواند ۴۴ درصد از آرا را بدست آورد؟ چرا از هر ۹ اسرائیلی ۴ نفر به او رای دادهاند و آنها چه کسانی هستند؟
من داستانی را در همین ماه به یاد میآورم. در بسیاری از نظرسنجیها سوال شده بود که کدام یک از نامزدهای انتخاباتی مناسبترین جایگاه برای احراز سمت نخستوزیر را دارا است؟ پاسخها در مورد نتانیاهو روی ۴۴٪ کاملا پایدار بود. از لحاظ میزان کرسیهای نمیاندگی در کنست (پارلمان اسرائیل) جایگاه حزب لیکود، تحت رهبری او دچار تنزل شده بود؛ بنحوی که در آخرین نظری سنجی این عدد نزدیک به ۲۵ کرسی پارلمانی بود. اما همچنان به دلایل بیرونی این ۲۵ کرسی برای دیده شدن آنها بسیار زیاد هم بود.
من میتوانم اسرائیلیهایی که به «هابیات هایدو»، «شاس»، «اتحاد تورات یهودی» و یا «یاری لپید» و «موسا کهلون» رای میدهند را درک کنم. نگاه جهانی آنها بسیار متفاوتتر از من است اما به عنوان یک شهروند این کشور و یک پیگیر امور سیاسی این برای من بسیار آسان است که نقشهای را بکشم تا ملاحظات و مطالبات آنها را طراحی کنم. اما نمیتوانم مسیری را که آنها رای خواهند داد را نشانهگذاری کنم با اینکه همهچیز اینجا روشن است.
در همان زمان برای من بسیار دشوار است تا آنچه را که در سر آنانی که برنامهریزی کرده اند به حزب «لیکود» به رهبری «نتانیاهو» رای بدهند را شرح بدهم. با تمام تلاشهای جدی، من قادر به فهمیدن آنها و یا حتی تصور دنیای فکری (ایدئولوژیک) و یا احساسی آنها نیستم.
من میتوانم چشمانم را ببندم و همراهان نتانیاهو را تصورم کنم، سخنگوی زن حزب لیکود؛ «نیر هافتز» که در حال رای دادن به حزب لیکود به رهبری نتانیاهو است. وکیل «دوید شیمرون» یا حمایت خانوادهی «یوسی کوهن» و مدیرکل دفتر نخستوزیر؛ ژنرال «ارزا سیدوف». شما میتوانید به این مجموعه نامهای دیگری را اضافه کنید که نامزدهای انتخابات کنست هستند که به همراه خانوادههایشان رای خواهند داد. اما چگونه به این ۲۵ صندلی خواهیم رسید؟ نتانیاهو چه چیزی برای عرضه به آنها دارد؟ چه دستاوردهای برجسته و روشنی او در گذشته داشته است؟ کدام وعدههای او آینده را خواهد ساخت؟
این دومین انتخابات است که حزب لیکود تحت رهبری نتانیاهو حتی حاضر به انتشار یک پلتفورم نیست. به عبارت دیگر آنها از حامیشان میخواهند که به صورتی انتزاعی (آبسترک) از ایدهای که تحت نام «لیکود» و یا «نتانیاهو» -بدون هیچ نقدی نسبت به برنامهها و فعالیتها- حمایت کنند. این یکی از عالیترین سطوح مدارا و تحقیر برای رای دهندگان است. اگر چه آنها تبدیل به گلههای آینده نخواهند شد، اما آنها به اتفاق آرا در پشت یک حزبی هستند که حاضر نیست به آنها توضیح دهد برای خود آنها چه برنامهای دارد.
وقتی که ماجرا اینچنین است، جای تعجب نیست که حزب حاکم پایهی مبارزات انتخاباتی را به روی ایجاد ترس … بنا نهاده است که نشان دهد روح مخالفانش به صورتی پایهای بی اساس است. اما همچنان این مشکل حل نشده است که با همهی نادیده گرفتن آسیبهای ناشی از سیاستهای «لیکود» و «نتانیاهو» در همهی زمینهها که آنها بر عهده دارند، اما دادن زمانی دوباره به آنها این موضوعات را حل نخواهد کرد و این در حالی است که گناهان ثابت شدهی پیشین اگر با بخشش همراه باشد اما بدبینی امروز در مورد حال و آینده همراه است. تقریبا از هر ۵ نفر یکنفر بناست به لیکود رای دهد؛ به نام خداوند (تو را به خدا قسم)؛ رای دهندگان حزب لیکود؛ شما چه کسانی هستید، چرا؟
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.