بینش و انگیزه

طی سال‌های پس از انقلاب ۱۳۵۷، جنبش دانشجویی همیشه با سرکوب شدید از سوی رژیم مواجه بوده و حکومت سعی داشته با اعمال محدودیت‌های بسیار در فضای دانشگاه‌ها عرصه را بر فعالین دانشجویی تنگ نماید. پس از انتخابات سال ۸۸، این محدودیت‌ها شدت گرفت و بسیاری از فعالین دانشجویی بازداشت شده و یا از تحصیل محروم گردیدند. مجید توکلی از جمله قربانیان این دوره می‌باشد؛ یعنی زمانی که در دوازدهم ژوئن  ۲۰۰۹ – ۲۲ خرداد ۱۳۸۸- انتخابات ریاست جمهوری  برگزار شد. در این انتخابات، محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور و میرحسین موسوی، کاندیدای پیشتاز اصلاح‌طلبان و دو کاندیدای دیگر به رقابت پرداختند. نتیجه انتخابات به دلیل شبهه تقلب و دستکاری در آرا مخدوش بود. وزارت کشور، احمدی نژاد را با ۶۴% آرا، پیروز انتخابات اعلام کرد ولی میرحسین موسوی و میلیون‌ها نفر از طرفدارانش معتقد بودند که آنها پیروز انتخابات هستند.۱ اعلام نتیجه رسمی انتخابات با اعتراضاتی جدی و گسترده مواجه شد. عموم مردم بر این باور بودند که در انتخابات تقلب شده و به همین سبب، اعتراضات گسترده در سراسر کشور بروز کرد. اپوزیسیون «جنبش سبز» علیه انتخاب مجدد احمدی نژاد تشکیل شد. واکنش رژیم، سرکوب فوری و شدید مخالفین بود. رژیم، نیروهای لباس‌شخصی طرفدار خود را به خیابان آورد تا به ضرب و شتم مخالفین بپردازند. معترضین و فعالین شناخته‌شده اصلاح‌طلب را به زندان انداخت. برای جلوگیری از پوشش خبری اعتراضات، ورود روزنامه‌نگاران خارجی را ممنوع کرده و کوشش کرد جلوی ارتباط شهروندان با هم‌دیگر و نیز با خارج از کشور را بگیرد. در زمانی کوتاه، پس از انتخابات، اگر نه هزاران بلکه صدها نفر به زندان افتاده، شکنجه شده و مورد تجاوز قرار گرفتند. با همه اینها تظاهرات اپوزیسیون ماه‌ها ادامه داشت و سبب شد که رژیم سرکوب‌ها را تشدید نموده وکاندیداهای ریاست جمهوری، موسوی و کروبی را تحت حبس خانگی قرار دهد که هنوز هم ادامه دارد.۲

در هفتم دسامبر سال ۲۰۰۹، مجید توکلی از رهبران جنبش دانشجویی، پس از سخنرانی انتقادآمیزی که در جمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر داشت، بازداشت شد. ده‌ها هزار دانشجو در سراسر کشور برای بزرگداشت روز دانشجو اقدام به تظاهرات کرده بودند. روز دانشجو سال‌روز کشته شدن سه دانشجو بر اثر تیراندازی در سال ۱۹۵۳ است.۳ با آنکه صدها نفر از فعالین سیاسی در آن سال بازداشت شده بودند، بازداشت مجید توکلی به سرعت نظرها را به خصوص در سطح بین‌المللی جلب کرد. این جلب نظر تنها به این خاطر نبود که مجید توکلی از رهبران شناخته‌شده جنبش دانشجویی است، بلکه بیشتر به این دلیل بود که خبرگزاری فارس وابسته به رژیم، ادعا کرد که مجید توکلی برای فرار، لباس زنانه پوشیده است. فارس برای اینکه این ادعای خود را ثابت کند، عکس او را با روسری و چادر چاپ کرده بود. اپوزیسیون دانشجویی به سرعت نسبت به این عمل فارس که هدفش بی‌اعتبار کردن یکی از رهبران مورد احترام جنبش بود، واکنش نشان داد.۴ قصد رژیم شرمسار کردن این فعال سیاسی بود، ولی انتشار عکس‌ها با واکنشی متفاوت روبرو شد. پس از انتشار عکس‌ها صدها مرد در داخل و خارج از کشور، در کمپینی آنلاین به نام «ما همگی مجید هستیم» شرکت کردند. آنها عکس‌های خود را با روسری مانند عکس مجید، در سایت‌های مختلف منتشر کردند. کمپین که در فیس‌بوک و سایر سایت‌های پربیننده ایرانی سازمان داده شده بود، هم‌زمان هم مخالفت خود را با رژیم اعلام می‌کرد و هم از مجید توکلی حمایت می‌نمود. کمپین در عین حال اعتراض خود را علیه رژیم جمهوری اسلامی به خاطر رفتاری که با زنان دارد و به خصوص تحمیل خشونت‌آمیز پوشش اجباری به آنها نشان می‌داد.

اهداف و مقاصد

روایت رسانه‌های خبری وابسته به رژیم از ماجرای توکلی، کوششی آشکار برای شرمنده کردن یکی از رهبران سرشناس جنبش دموکراسی‌خواهی بود و اپوزیسیون اصرار داشت که داستان فرار توکلی دروغ است. گزارش فارس توکلی را یکی از رهبران اصلی ناآرامی‌ها خواند و مستقیما او را با ابوالحسن بنی‌صدر مقایسه می‌کرد. بنی‌صدر اولین رئیس جمهوری ایران پس از انقلاب بود که بعدا با آیت‌الله خمینی اختلاف پیدا کرد و به خارج از کشور گریخت. بنا برادعای رژیم، او برای فرار، سبیل خود را تراشید و روسری زنانه به سر کرد. فارس از مقایسه توکلی با بنی‌صدر، به دنبال این بود که تصویری ضد انقلابی از او و سایر اپوزیسیون ارائه داده و آنها را در یک خط قرار دهد.

در حالی که هدف از انتشار عکس‌ها بی‌آبرو کردن یکی از صریح‌ترین منتقدین رژیم حاکم بود، صدها نفر از ایرانیان که معتقد بودند او را به زور وادار به این کار کرده‌اند، از طریق کمپین «ما همگی مجید هستیم» به دفاع از توکلی برخاستند. آنها برای همبستگی با او لباس زنانه پوشیدند و به این ترتیب ادعای به زعم فارس، «مرد نبودن» را به سمبل همبستگی و مبارزه تبدیل کردند. هدف اولیه کمپین، اعتراض به بازداشت مجید توکلی و نیز تلاش خبرگزاری فارس برای بی‌اعتبار کردن و تحقیر او بود. سازمان‌دهندگان «ما همگی مجید هستیم»، خواستار آزادی مجید توکلی بودند و این خواسته را در صفحه فیس‌بوک خود صراحتا اعلام کردند.۵ در دوران بحرانی پس از انتخابات ایران، کمپین «ما همگی مجید هستیم» به سرعت گسترش یافت و توجه جهانی را به خود جلب کرد. صدها نفر عکس‌های خود را در حالی که علامت پیروزی را به نشانه پشتیبانی از جنبش سبز نشان می‌دادند، عکس‌های خود را منتشر کردند. در طی ۴۸ ساعت پس از راه انداختن فیس‌بوک «مجید توکلی را آزاد کنید» بیش از چهارصد نفر عکس‌های خود را منتشر کردند.۶ وبسایت «ایرانیان دات کام»، عکس بیش از سیصد نفر را که حجاب داشتند و بیشتر آنها سبز پوشیده بودند، منتشر کرد.۷ عکس فتوشاپ شده بسیار معروفی در وبسایت‌ها ظاهر شد که در آن، صورت خامنه‌ای رهبرایران جایگزین صورت توکلی شده بود. این کار در حقیقت بازتاب باورعمومی بود که اعتقاد داشت تصویر توکلی فتوشاپ شده است. طرفداران و فعالین سیاسی، فیس‌بوکی را راه انداختند که عنوانش «مجید توکلی را آزاد کنید» بود. آرم این صفحه تصویر مردی است با روسری سبز که بر روی سینه‌اش نوشته شده است «مجیدهای توکلی». در این فیس‌بوک، ابتدا از مردان خواسته شده که تصویر خود با روسری را برای نشان دادن همبستگی با زندانیان سیاسی بفرستند و سپس از آنها خواسته می‌شود نامه سرگشاده‌ای خطاب به رئیس قوه قضائیه ایران، آیت‌الله آملی لاریجانی امضاء کرده و از او درخواست آزادی مجید توکلی و دیگر دانشجویان زندانی سیاسی را بنمایند.

رهبری

توکلی گرچه خودش در زندان بود، ولی سوابق سیاسی او و موقعیتش در جنبش دانشجویی سبب شد کمپین آنلاینی به نام او راه‌اندازی شود. قبل از حوادث ژوئن ۲۰۰۹، توکلی و چند نفر دیگر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در ماه مه ۲۰۰۷، بازداشت شدند. جرم آنها انتشار مطالب و کاریکاتور ضد دولتی در چهار نشریه دانشجویی بود. آنها جرم را نپذیرفتند و مدعی شدند که آرم آنها دزدیده شده و نسخه‌های چاپ‌شده نشریه دانشجویی جعلی است. توکلی و دو نفر دیگر از دانشجویان به جرم فعالیت علیه حکومت و اهانت به رهبری محکوم شدند. آنها طی نامه‌ای اعلام کردند در زندان شکنجه شده و وادار به اعترافات غیرواقعی شده‌اند. توکلی ابتدا به سه سال و نیم حبس محکوم شد ولی بعدا در اوت ۲۰۰۸ آزاد شد. او مجددا در فوریه ۲۰۰۹ بازداشت و چند هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری آزاد شد.۸

توکلی در شرایط ناآرامی‌های پس از انتخابات، بار دیگر پس از سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر بازداشت شد (۷ دسامبر۲۰۰۹). او در این سخنرانی انتقادات شدیدی در زمینه سیاست خارجی، سیاست‌های شکست‌خورده اقتصادی، بدرفتاری با زنان و اقلیت‌های قومی و سرکوب نهادهای جامعه مدنی، به دولت وارد کرد. توکلی در نامه‌ای از زندان، دیدگاه‌های خود را درباره جنبش سبز و آینده اپوزیسیون ایران ارائه کرد. او از نسل جوان می‌خواهد که برای تغییر، مبارزه کنند و در نامه‌ای از پشت میله‌های زندان می‌نویسد: «نسل امروز باید بداند که فرصت امروز، سعادتی است که بسیاری از مردم دنیا غبطه می‌خورند که در چنین شرایطی حضور و شانس مشارکت فعالانه در رقم زدن سرنوشت و آینده خود را داشته باشند». هم‌زمان او بر اهمیت تعهد جنبش سبز بر مبارزه بدون خشونت اشاره نموده و خواستار اتحاد تمام نیروهای اپوزیسیون می‌شود. توکلی می‌گوید که این دو کنش، می‌توانند سبب پیروزی جنبش سبز شوند. در این نامه توکلی جنبش سبز را تبیین نموده وارزش‌های محوری آن را می‌شناساند: «فراگیر بودن ارزش‌ها، دربردارندگی همه خواسته‌های اصلی در تاریخ جدید مبارزات، احترام به ارزش‌ها و حقوق دیگران، در شناخت نخست از انقلاب، استبداد ستیزی و نفی هرگونه ظلم ارزش شناخته می‌شود، پلورالیسم و رواداری به عنوان ضامن همراهی و همدلی و متضمن مسالمت‌آمیزی زیست سیاسی و اجتماعی آینده است. فرا ارزش‌هایی چون آزادی و برابری و همبستگی و اصول جهان‌شمول انسانی و اخلاقی و حقوق بشر و صلح، کلیات نظام فرا دینی دموکرات آینده ایران را شکل می‌دهد. باید دانست که جنبش سبز ایران، جنبشی مردمی بر پایه شکل‌گیری کمپینی فراگیر از ایرانیان به قصد تغییر وضع موجود به دور از خشونت و در مبارزاتی مسالمت‌آمیز بر پایه کمپینی موسوم به انقلاب مخملی برای رسیدن به آزادی و دموکراسی است و ادامه حرکت‌های انقلابی مشابه می‌باشد». و در جایی دیگر: «فارغ از آنچه دستگاه تبلیغاتی رژیم و طرفدارانش درباره انقلاب مخملی می‌گویند، جنبش سبز مایه افتخار همه ما است».۹

سخنرانی توکلی در دانشگاه امیرکبیر، مجازات‌های سختی را برای او از طرف قوه قضائیه ایران به همراه داشت. پس از محاکمه که در طی آن وکیل او از ادامه وکالت منع شد، توکلی مجددا به جرم فعالیت‌های ضد رژیم و توهین به مقامات حکومتی، به هشت سال و نیم حبس محکوم شد و از ژانویه تا مه سال ۲۰۱۰، او بیشتر اوقات را در سلول انفرادی گذراند. توکلی در اعتراض به رفتار بد زندانبانان دست به اعتصاب غذا زد و در اواخر ماه مه دچار مشکلات تنفسی شد.۱۰ توکلی از زندان اوین به زندان رجائی‌شهر منتقل شد. زندان رجائی‌شهرعموما محل نگهداری زندانیان جنایتکار و خشن است.۱۱ علی‌رغم فشارهای سخت و طاقت‌فرسا، این فعال سیاسی جوان بر این باور است که رژیم در سرکوب مخالفین نهایتا شکست خواهد خورد. در نامه‌ای در سپتامبر ۲۰۱۰ نوشت: «پس از آن همه دروغ و تقلب و خیانت، پس از آن همه بازداشت و سلول انفرادی و شکنجه و تجاوز و جنایت، پس از آن همه دادگاه‌های نمایشی و خطبه‌های ننگین و مصاحبه‌های دروغین و اعترافات ساختگی و پرونده‌سازی و تهمت‌پراکنی و وقاحت، امید همچنان زنده مانده است و مردم ما مشتاقانه در آرزوی روزی هستند که دشمنان ما که دشمنان دموکراسی و آزادی‌خواهی و حقوق بشر هستند، رسوا شده و چهره واقعی آنها برای همه مردم شناخته شود.»۱۲

فضای مدنی

رهبر حکومت دینی ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای است که این سمت را از سال ۱۹۸۹، عهده‌دار بوده است. در این حکومت، علی‌رغم پیچیدگی‌های ظاهری و نهادهای متعدد حکومتی، این خامنه‌ای است که حرف آخر را می‌زند و کنترل نهایی بر دولت و کلیه امور کشور را دارد. از میان ابزارهایی که برای کنترل کشور به کار می‌گیرد، مهم‌ترین آنها سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که نیرویی شبه‌نظامی و ماموریت آن حفظ رژیم و شخص خامنه‌ای است. سپاه پاسداران علاوه بر مسئولیت‌های نظامی، بر بسیج نیز نظارت می‌کند- شبه‌نظامیان طرفدار رژیم که وظیفه‌اش شکستن تظاهرات و نیز سرکوب ناراضیان داخلی است.

در جمهوری اسلامی هرگز مطبوعات آزاد نبوده و جامعه مدنی وجود نداشته است. حتی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی که اصلاح‌طلب بود و اصلاح‌طلبان مجلس را هم کنترل می‌کردند، تندروها نهایت کوشش خود را کردند تا گسترش آزادی‌های مدنی را سد کنند. در سال ۱۹۹۸، تعدادی از ناراضیان و روشنفکران در طی کشتاری که به قتل‌های زنجیره‌ای موسوم شد، توسط نیروهای وزارت اطلاعات کشته شدند و نیروهای امنیتی در تظاهرات دانشجویان در سال ۱۹۹۹، به زور متوسل شدند.۱۳ علاوه بر آن قوه قضائیه در فاصله سال‌های ۲۰۰۱ تا-۲۰۰۴ بیش از صد روزنامه اصلاح‌طلب را بست و صدها روزنامه‌نگار و فعال سیاسی و دانشجویی را زندانی کرد.۱۴

در جریان وقایع پس از انتخابات ژوئن ۲۰۰۹، تقریبا بلافاصله نیروهای بسیج را به خیابان‌ها آوردند تا در تهران و سایر شهرستان‌ها تظاهرات را سرکوب کنند. نیروهای امنیتی با گلوله واقعی به تظاهرکنندگان شلیک کردند و مدرک مستند آن ویدئوی مرگ ندا آقاسلطان در بیستم ژوئن است. به علت اینکه دانشجویان نقش فعالی در جنبش اصلاح‌طلبی داشتند، دانشجویان فعالی مانند توکلی، با مجازات‌های سخت رژیم روبرو شدند. در حادثه معروف کوی دانشگاه تهران، اعضای بسیج به دانشجویان حمله کرده و در شب چهاردهم ژوئن حداقل پنج نفر از آنها را به قتل رساندند.۱۵ به گفته منابع اپوزیسیون، بیش از هفتاد و دو نفر در حوادث پس از انتخابات کشته شدند.۱۶ یکی از نقاط اوج این موج سرکوب، دستگیری و به زندان انداختن انقلابی‌های رده بالا و مقام‌های معروف رژیم بود. مقامات سابق رژیم همراه با روزنامه‌نگاران، دانشجویان و شخصیت‌های سیاسی شناخته‌شده دستگیر شدند. از جمله این دستگیرشدگان، سعید حجاریان مشاور سابق محمد خاتمی، رئیس جمهور بود که به طور دائم به مراقبت‌های پزشکی نیاز داشت. معاون سابق رئیس جمهور خاتمی، علی ابطحی و نمایندگان سابق مجلس، بهزاد نبوی و مصطفی تاج‌زاده و ابراهیم یزدی ۷۸ ساله نیز جزء بازداشت‌شدگان بودند. ابراهیم یزدی از انقلابیون اولیه و وزیرسابق امور خارجه است.۱۷

روزنامه‌نگاران، هدف اولیه سخت‌گیری و سرکوب بودند. صد نفر از آنها بازداشت شده و پنجاه نفر دیگر هم مجبور به ترک کشور شدند.۱۸ در سال ۲۰۰۹، خبرنگاران بدون مرز، ایران را در ردیف صد و هفتاد و دومین کشور دنیا از نظر آزادی مطبوعات قرار داد. تنها چهار کشور از بین ۱۷۵ کشور بدتر از ایران بودند. از جمله خطراتی که روزنامه‌نگاران با آن مواجه بودند، بنا بر گزارش خبرنگاران بدون مرز: «سانسور مطالب قبل از چاپ، تحت نظر گرفتن روزنامه‌نگاران، بدرفتاری با آنان، فشار بر آنها برای خروج از کشور، بازداشت‌های غیرقانونی و زندانی کردن بود»۱۹ رژیم برای جلوگیری از انتشار اخبار مربوط به ناآرامی‌ها، سرویس تلفن‌های دستی را دچار اختلال نموده و سایت‌های اجتماعی اینترنت را مسدود کرد. فعالیت رسانه‌های خارجی را به شدت محدود کرده و آنها مجبور شدند از فیلم‌های آماتوری استفاده کنند که معترضین در یوتیوب و سایر سایت‌ها گذاشته بودند. به موازات ادامه تظاهرات، مقامات رژیم سرعت اینترنت را کاهش داده و در سرویس پیامک‌های تلفنی اختلال ایجاد کردند. علاوه بر آن، سایت‌هایی مانند جی‌میل را که مورد استفاده بیشتر فعالین سیاسی بود، مسدود کردند.۲۰

با آنکه رژیم توانست خیزش مردمی را فرو بنشاند، اما محدودیت‌های جدی برای ارتباطات اینترنتی و فعالیت‌های مدنی کماکان باقی ماند. اصلاح‌طلبان انتخابات مجلس را در بهار ۲۰۱۲ تحریم کردند و محافظه‌کاران بدون رقابت بر نهادهای حکومتی مسلط شدند.۲۱ از نشانه‌های روشنی که رژیم هنوز از عواقب حوادث پس از انتخابات هراس دارد و احساس تهدید می‌کند، حصر خانگی کاندیداهای ریاست جمهوری میرحسین موسوی – نخست‌وزیر در زمان جنگ ایران و عراق- و مهدی کروبی دو دوره رئیس مجلس است.

پیام و مخاطب

«ما همگی مجید هستیم» یک پیام روشن و مشخص داشت. علی‌رغم تلاش رژیم برای تحقیر یک عضو شناخته‌شده اپوزیسیون با نمایش او در لباس زنان، بسیاری از مردان دیگر در کنار او ایستادند و با او اعلام همبستگی کردند تا نشان دهند که به گفته فیس‌بوک آنها : «زن بودن باعث شرمندگی نیست»۲۲ انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر، جایی که مجید توکلی آخرین سخنرانی خود را قبل از بازداشت کرد نیز واکنش مشابهی نسبت به عکس‌ها نشان داد. اطلاعیه این انجمن برای حمایت از توکلی و سایر زندانیان با این جمله شروع می‌شود: «نه تنها مجید توکلی بلکه همه دانشجویانی که توسط سرکوب‌گران دستگیر شده‌اند، باعث افتخار جنبش دانشجویی هستند. چه در لباس مرد باشند و چه در لباس زن».۲۳ فیس‌بوک کمپین نشان می‌دهد که این کنش، کنشی موفق بود. بسیاری دیگر به آنها پیوستند و ۱۴۵۳ نفر در نامه سرگشاده‌ای به قوه قضاییه ایران، خواستار آزادی مجید شدند.۲۴

در کمپین «ما همگی مجید هستیم» برخی از مشارکت‌کنندگان و ناظرین با پوشیدن لباس زنانه و افتخار کردن به آن، علاوه بر حمایت از توکلی، قصد اعتراض به تبعیض رژیم علیه زنان و حجاب اجباری را نیز داشتند. شیرین عبادی برنده جایزه نوبل در ستایش از کمپین «ما همگی مجید هستیم»، به مشارکت‌کنندگان گفت: شما فریاد زدید که به مادران خود احترام می‌گذارید و از حقوق خواهران خود دفاع می‌کنید.»۲۵

فعالیت های فراگستر

طبیعت غیرمتعارف کمپین و قرار داشتن اخبار جنبش سبز در مرکز نقل اخبار دنیا سبب شد که «ما همگی مجید هستیم»، پوشش خبری قابل ملاحظه‌ای در رسانه‌های ایرانی و بین‌المللی داشته باشد. در روزهای پس از بازداشت او، رسانه‌های خبری مهم بین‌المللی مانند نیویورک‌تایمز، بی‌بی‌سی، سی‌ان‌ان، گاردین و لوموند، گزارش‌هایی درباره بازداشت توکلی و جنبش آنلاینی که از او الهام گرفته، در رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها و اینترنت، منعکس کردند. بسیاری از کسانی که به دفاع از ماجرای توکلی پرداختند و نیز بسیاری از مشارکت‌کنندگان، در خارج از کشور اقامت داشتند. فیلم معروفی در یوتیوب نشان می‌داد که تعدادی از مردان در پاریس، روسری زنانه مانند عکس چاپ شده توکلی در خبرگزاری فارس، پوشیده بودند.۲۶علاوه بر آن سایت «ایرانیان دات کام» از خوانندگان خود خواست که عکس‌های خود را ارسال کنند. این سایت در آمریکا است و به ایرانیان دور از وطن سرویس می‌دهد.۲۷ باید از فیس‌بوک و یوتیوب سپاسگزار بود که سبب شدند، طرفداران ایرانی و غیرایرانی توکلی در داخل و خارج از کشور بتوانند با هم ارتباط برقرار کرده و به بازداشت او واکنشی هماهنگ نشان دهند و در عین حال پیامی روشن و مبارزه‌طلبانه برای رژیم ایران بفرستند.

«ماهمگی مجید هستیم» به عنوان یک کمپین رسانه‌ای اجتماعی توانست بازداشت توکلی را پوشش خبری داده و تلاش دولت ایران برای بی‌اعتبار کردن وجهه این فعال سیاسی جوان را محکوم کند. علی‌رغم اعتراضات جهانی و ماه‌ها تظاهرات مخالفین، توکلی همچنان در زندان و جنبش سبز حداقل در زمان حاضر ساکت است. محافظه‌کاران به خواسته‌های اصلاح‌طلبانه اهمیتی نداده و حتی محمود احمدی نژاد نیز اکنون با مخالفت متحدان سابقش در مجلس، تحت کنترل محافظه‌کاران و نیز بیت خامنه‌ای روبرو است. امید به تغییر واقعی که در سال ۲۰۰۹ سرتاسر ایران را فرا گرفته بود، اکنون در حال کما است. آن گونه که مجید از سلول خود در زندان نوشت: «راه به سوی دموکراسی، راهی طولانی و مشکل است، به خصوص در ایران» و آن گونه که او از زندان رجائی‌شهر به یاران دانشجویش نوشت: «بیش از صد سال مبارزه مردم علیه حکومت‌های خودکامه و حاکمان اقتدارگرا و انحصارطلب، سرانجام در خشکسالی معرفت و انسانیت جمهوری اسلامی نشان داد که در گذر زمان باید مقاومت و ایستادگی را آموخت و یاد گرفت که هم زنده ماند و هم زاینده شد و قصه استبداد را به پایان برد. قصه صد ساله استبداد به ما آموخت که باید برای آزادی هزینه پرداخت و خطرها کرد».۲۸

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com