طی دو دهه گذشته، با افزایش قدرت زنان در بنگلادش، کیفیت زندگی آنها بهطور قابل توجهی بهبود یافته است. به عنوان مثال، بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۶ حضور زنان در نیروی کار کشور بسیار بیشتر شد و از ۴/۵ درصد به ۵۰/۶ درصد رسید. شواهد موجود هم نشان میدهد که بعضی عناصر ساختارهای پدرسالاری سنتی در جامعه بنگلادش در حال فروپاشی است، اگرچه به آهستگی. تصویر موجود از زنی محصور در خانه مردی که او را، به قول معروف، تحت «حمایت» خود قرار داده، دگرگون شده است، و دلیل آن هم تنشهای اقتصادی، دگرگونی جمعیت شناختی و توسعه اجتماعی است. زنان، به ویژه در خانوادههای کمدرآمد، برای تامین افراد خانواده خود، هر چه بیشتر، در جست و جوی کار در بیرون خانه برآمدهاند.
به رغم این تغییرات چشمگیر و مثبت، زنان در جامعه پدرسالار بنگلادش در جایگاهی فرودست قرار دارند و موقعیتشان، به خصوص در مناطق روستایی، از حد مطلوب فاصله زیادی دارد. به طور مثال، خشونت علیه زنان و مرگ و میر آنها بر اثر عوامل غیرطبیعی در سالهای اخیر افزایشی چشمگیر داشته است. طلاق دادن زنان هم با روندی رو به رشد همراه بوده است. به تازگی مشکل حاد دیگری هم به این فهرست اضافه شده است: قاچاق غیرقانونی زنان و دختران از بنگلادش به کشورهای همسایه و خاورمیانه. بسیاری از زنان بنگلادشی به شیوههای گوناگون به کشورهای خارج برده میشوند و در بعضی موارد از آنها به عنوان کالایی برای فروش در بازارهای خدمات جنسی استفاده میشود.
اگرچه جامعهشناسان تا حدی به موضوع بیعدالتی و نابرابری جنسیتی پرداختهاند، اما تاکنون مطالعه دقیقی درباره قاچاق زنان بنگلادشی صورت نگرفته است. ما در طول این تحقیق دریافتیم که برای بررسی دقیق قاچاق زنان ـ به عنوان روندی غیرعادی و افراطی در استثمار زنان ـ باید بافت گستردهتری مورد توجه قرار گیرد و چشماندازهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی در تحلیل لحاظ شود. مثلا، در حوزههای اقلیمی سامان نیافته ـ درون یا بیرون از مرزهای بنگلادش ـ است که عبور غیرقانونی از مرزها صورت میگیرد و «بهای قاچاق یک گاو به داخل کشور معادل بهای قاچاق دو زن به بیرون از کشور است.»
باید توجه ویژهای به گستردگی و مسیرهای قاچاق و موضع علنی دولت بنگلادش درباره قاچاق زنان صورت گیرد. از جمله هدفهای ما این است که الگوی قاچاق را به دقت مستند کنیم و مشخص کنیم که زنان و دختران اهل کدام مناطق هستند و به کدام کشورها فرستاده میشوند. منابع اصلی ما در این بررسی روزنامهها و مجلات منتشر شده در بنگلادش، هند و پاکستان، و نیز پژوهش میدانی و مصاحبههاست. به دلیل این که دولت بنگلادش آمار مربوط به قاچاق انسان را منتشر نمیکند، شواهد رسمی در دست نیست که اطلاعات ما را تایید کند.
قاچاق انسان در بنگلادش
در این بررسی، منظور ما از «قاچاق» صادرات غیرقانونی زنان از زادگاهشان و، عمدتا، به منظور تامین خدمات جنسی است. در بافت بنگلادش، قاچاق را میتوان به درستی به معنای تمام اعمالی تعبیر کرد که با ربودن، به اسارت گرفتن، به کار گرفتن و نقل و انتقال زنها و دختران در دو سوی مرزهای کشور سر و کار دارد. هدف از این اعمال فروختن، مبادله کردن یا استفاده از زنها و دخترها برای اهداف غیرقانونی ـ نظیر روسپیگری، بردگی در پوشش ازدواج، کار اجباری یا فروش اعضای بدن با استفاده از خشونت یا تهدید به استفاده از خشونت ـ است.
[…]
مهاجرت گسترده کارگران مرد و زن بنگلادشی به کشورهای خاورمیانه از سال ۱۹۷۶ آغاز شد. قاچاق غیرقانونی زنان بنگلادشی به خاورمیانه هم از همین تاریخ شروع شد. این روند به نحو عجیب و دور از انتظاری در اوایل سال ۱۹۸۲ تشدید شد و این زمانی بود که دولت بنگلادش یک قانون حمایتی به تصویب رساند تا مانع مهاجرت زنان کارگر به خاورمیانه شود. این سیاست محدودکننده به منظور مقابله با مشکلاتی اتخاذ شد که اغلب زنان بنگلادشی خدمتکار در آن کشورها با آن دست به گریبان بودند. بسیاری از زنانی که پیش از سال ۱۹۸۲ به شکل قانونی به خاورمیانه عزیمت کرده بودند، از برخوردهای ظالمانه و رفتارهای تبعیضآمیز ـ چون تغذیه نامناسب و شرایط بد زندگی در کشور میزبان ـ انتقاد کرده بودند. بعضی دیگر هم از بدرفتاریهایی چون کار طاقتفرسا، کتک خوردن، مورد توهین قرار گرفتن، تغذیه بد، تهدید جنسی و تجاوز شکایت داشتند.
حتی در مواردی، قوادها وانمود میکردند دلال کاریابی هستند و زنان را برای روسپیگری از بقیه جدا میکردند وآنها را به فاحشهخانهها تحویل میدادند. زنانی که فروخته شدهاند یا برای خدمتکاری به خاورمیانه رفتهاند عموما جوان ـ ۱۲ تا ۲۵ ساله ـ و، البته ـ از خانوادههای تنگدست هستند. اغلب این زنها جذب بازار خدمات جنسی در درون کشور میزبان میشوند تا در فاحشهخانهها نیاز جنسی مردان بومی را برآورده سازند. گروه کوچکی از آنها هم، بار دیگر، به بازار خدمات جنسی اروپای غربی فروخته میشوند.
[…]
به گفته «وکلای حقوق بشر و مشاوران حقوقی» پاکستان، ظرف ده سال اخیر بیش از ۲۰۰ هزار زن و دختر بنگلادشی در گروههای سنی ۱۲ تا ۳۰ ساله به طور قاچاق از بنگلادش به پاکستان برده شدهاند. بسیاری معتقدند که رقم واقعی بسیار بیش از این رقم تقریبی است. بر اساس گزارش صندوق کودکان سازمان ملل متحد با آن که اکثر زنان بنگلادشی به بازار خاورمیانه فروخته میشوند، نزدیک به ۴۰ هزار زن و دختر بنگلادشی، فقط در پاکستان به تنفروشی مشغولند. البته تمام زنان بنگلادشی که به طور غیرقانونی از کشور خارج میشوند وارد پاکستان نمیشوند و بعضی در هند میمانند.
[…]
تلفات
در پنج سال گذشته، ما با بیش از بیست زن که قربانیان چنین قاچاق انسانی بودهاند، دیدار کردهایم. یکی از آنها اطلاعات مفیدی درباره دلیل قاچاق و مسیرهای قاچاق در اختیارمان گذاشت. رحیمه، ۲۵ ساله، بدون اجازه پدر و مادرش با یک ریکشاکش ازدواج کرد و بعد متوجه شد که شوهرش همسر دیگری هم دارد. او به حدی شکنجه شد که ناگزیراز همسرش گریخت. در راه بازگشت به محل سکونت پدر و مادرش، با مرد دلالی به نام خالد آشنا شد که ۳۵ سال داشت و به او اطمینان داد که میتواند در کشوری در خاورمیانه شغل آبرومندانهای برای رحیمه فراهم کند. خالد به او گفت که سفر به خاورمیانه از طریق پاکستان بسیار آسانتر و امنتر است.
رحیمه بعد از یک هفته اقامت با چهار زن دیگر در خانهای که خالد اجاره کرده بود، همراه او با اتوبوس از داکا به بناپول رفت و در آنجا پیاده از مرز بنگلادش و هند عبور کرد. بعد از سفری با قطار از طریق کلکته به دهلی آمد و هر دوی آنها سرانجام به کراچی رسیدند. خالد در کراچی ازدواجی دروغین برگزار کرد و وانمود کرد که رحیمه به عقد مرد ۴۱ سالهای به نام ستار درآمده است. ستار به ازای این کار ۱۵ هزار داکا (معادل ۴۰۰ دلار آمریکا) به خالد پرداخت. ستار، سپس، رحیمه را به محلهای بدنام برد و به روسپیگری واداشت. رحیمه بعد از دو سال توانست از روسپیخانه بگریزد و به مرکز بازپروری ادهی پناه ببرد. او این اقبال را داشت که از آنجا به بنگلادش برگردد.
[…]
ما با تعدادی از والدین زنان و دختران ربودهشده هم صحبت کردیم. یک سرپرست خانواده بیزمین و از ساکنان دهکدهای در منطقه راجشاهی به ما گفت که او و زنش گمان میکنند که صالحه، دختر ۲۵ سالهشان، در بمبئی زندگی میکند. صالحه ـ که هشت برادر و خواهر دارد ـ بزرگترین فرزند خانواده است. چون خانواده او هیچ منبع درآمدی نداشتند، نمیتوانستند ازدواجی برای او تدارک ببینند و جهاز معمول برای ازدواج دختر را در اختیارش بگذارند. در پی وقوع سیل در سال ۱۹۹۵ و زمانی که آنها چندین روز بدون خوراک سپری کردند، صالحه با دلالی ۴۲ ساله به نام مقبول آشنا شد که به او وعده داد در یکی از کشورهای خاورمیانه برایش شغلی مهیا میکند. پدر و مادر صالحه با توجه به وضعیت ناگوار مالیشان به او اجازه دادند پیشنهاد کار را بپذیرد، آنها فکر میکردند که با کارکردن صالحه در خارج از کشور، آینده روشنی برای تمام خانواده رقم خواهد خورد. پدر صالحه به ما گفت که دخترش اکنون در بمبئی کار میکند، اما نمیداند که چه نوع کاری دارد. صالحه از وقتی خانه را ترک کرده، هیچ پولی برای پدر و مادرش نفرستاده است.
همانطور که ماجرای صالحه نشان میدهد، همه زنهایی که قاچاق میشوند، به زور به کشورهای خارج منتقل نشدهاند. شمار قابل ملاحظهای از آنها به امید آیندهای بهتر برای خود و خانوادهشان به چنین پیشنهادهایی تن دادهاند.
[…]
رویکرد دولت بنگلادش به قاچاق زنان
در بیست سال گذشته، مشارکت سیاسی زنان در بنگلادش رو به رشد بوده است. زنان رهبر دو حزب مهم بنگلادش بودهاند، و یک زن در مقام نخست وزیر قرار داشته است. بیش از ۵۰۰ سازمان زنان و بیش از هزار سازمان غیردولتی در حوزه زنان و توسعه در کشور به ثبت رسیده است. معذالک، تداوم قدرت پدرسالاری و اعتقادات افراطی مذهبی باعث شده است که موقعیت اجتماعی، اقتصادی و حقوقی زنان، کماکان، نادیده گرفته شود. تفکر رایج در میان زنان و مردان بنگلادشی این است که رهبری زنانه کنونی برای دفاع از حقوق و منافع زنان کافی نبوده است. مشکل آنجاست که هرج و مرج موجود در بدنه سیاسی کشور رابطه ناکارامد و خصمانهای را با نیروی پلیس ایجاد کرده است. سیاستمداران مدام در روال کار پلیس دخالت میکنند.
شواهد موجود نشان میدهد که خانوادههای قربانی شده نامهای قاچاقچیها یا دلالان آنها را به پلیس محلی اطلاع میدهند. پلیس، متاسفانه، اغلب اوقات در دستگیری و پیگرد قانونی افراد خاطی تعلل میکند. طبق ادعای یک منبع، از ده پرونده قاچاق انسانی ثبت شده در دادگاه منطقهای داکا که به فعالیت ۳۵ قاچاقچی مربوط بوده است، هفت پرونده بدون انجام تشریفات قانونی، به دلیل نبود شواهد کافی مختومه اعلام شده است. دادستان کل بنگلادش عدم تعقیب قاچاقچیان را به گردن گزارش تحقیقاتی پلیس انداخت. از آنجا که رشوه دادن بسیار رایج است و در تعیین محتوای گزارشهای پلیس نقش مهمی بازی میکند، شواهد جمعآوری شده علیه قاچاقچیان در گزارشهای پلیس اندک و ضعیف است. دلیل بدیهی دیگر برای ضعف در پیگرد قاچاقچیان روابط متقابلی است که میان آنها و مقامات پلیس وجود دارد. سیاستمداران بانفوذ هم، چه بسا، در این کار دخیلند.
اگرچه شهروندان دلسوز بنگلادش علیه قاچاق غیرقانونی و برنامهریزی شده زنان کشورشان مبارزه میکنند، دولت همچنان دراینباره سکوت اختیار کرده است. هنگامی که موضوع قاچاق زنان در سال ۱۹۹۳ در پارلمان بنگلادش مطرح شد، دولت ادعا کرد که فقط ۱۳۸ تبعه بنگلادش در خارج از کشور در زندان هستند؛ و در تنظیم بودجه سالانه هیچ وجهی برای بازگرداندن این افراد در نظر گرفته نشد. در یک مورد دیگر، تهیهکنندهای که برای تلویزیون دولتی بنگلادش کار میکرد، برنامهای در مورد قاچاق زنان در خاورمیانه پخش کرد که مردم را آگاه کند و به همین دلیل کارش را از دست داد.
[…]
نتیجهگیری
دلیل اصلی قاچاق انسانی در بنگلادش فقر فزاینده است. در ساختار اجتماعی جامعهای که زنان را در حاشیه قرار میدهد، و بازار کاری آن اشباع و جنسیتیشده است، فقر باعث می شود که زنان در موقعیت آسیبپذیرتری قرار بگیرند. سلطه فرهنگ مردِ نان آور و شمار فراوان مردان بیکار و بیدرآمد، موقعیت زنان را بیش از پیش نازل و حاشیهای میسازد. در نتیجه بعضی زنان طعمه قاچاقچیان میشوند. علاوه بر این، تنزل جایگاه قانون و نظم هم به تشدید معضل قاچاق انسانی کمک میکند.
یکی از ویژگیهای قاچاق زنان و دختران بنگلادشی این است که نقل و انتقال آنها فقط به سوی غرب بوده است، اما این مسیر ممکن است به زودی تغییر کند و به شرق هم کشیده شود. از اواسط دهه ۱۹۸۰، حیطه فرصتهای شغلی برای کارگران بنگلادشی به جنوب شرق و کشورهای جنوب شرق نظیر برونئی، مالزی، ژاپن، کره جنوبی و سنگاپور گسترش یافت. هر سال بیش از ۱۰ هزار کارگر بنگلادشی کشور خود را به مقصد این کشورها ترک میکنند. بعید نیست که در آینده نزدیک روند قاچاق گسترده زنان از بنگلادش به جنوب شرق و شرق آسیا آغاز شود چون در بعضی از این کشورها صنعت سکس رو به رشد است و میزان تقاضا برای کار مستخدمان خانه زیاد است.
مطالعات روشمند در زمینه قاچاق غیرقانونی زنان از بنگلادش اندک بوده است. انجام چنین پژوهشهایی در آینده برای بنگلادش بسیار سودمند خواهد بود. برای طراحی و اجرای موثر سیاستهای درست در جهت مهار قاچاق انسان و کارگری بردهگونه، دانش نقش حیاتی دارد. نکته مهم دیگر شناخت روند به حاشیهراندن زنان در ساختار مردسالارانه جامعه بنگلادش است. هیچ کس از عمق و گسترش قاچاق غیرقانونی انسان شناخت کاملی ندارد و معلوم نیست که چه عواملی، یا دقیقا چه افراد و چه نهادهایی در سطوح محلی، کشوری، منطقهای و جهانی مسوول این وضع است.
فراوانند زنان بنگلادشی که در فاحشهخانههای آلوده به ویروس اچ آی وی در بمبئی و شهرهای بزرگ هند، پاکستان و کشورهای دیگر به روسپیگری اجباری مشغولند. بعضی از این قربانیان در حالی به کشور خود بازمیگردند که ناقل ویروس ایدز هستند. اگر اقدامی جدی علیه قاچاقچیهای انسان صورت نگیرد، نه فقط بنگلادش بلکه تمام جنوب آسیا با خطر هر چه بیشتر ابتلا به ایدز روبهرو خواهد بود.
این تحقیق با این هدف انجام شده است که افراد دلمشغول رفاه و توانمندی زنان بنگلادشی را با مسائل آنها آشنا کند. شکی نیست که قاچاق زنان نقض آشکار حقوق اولیه انسانی است و این وظیفه تمام شهروندان دنیاست که با پایمال شدن حقوق انسانی مخالفت کنند. تمام سیاستگذاران در بنگلادش باید وخامت این بحران را درک کنند و با رویکردی منصفانه و ارائه برنامههایی جسورانه تلاش کنند که قاچاق زنان را متوقف سازند و به قربانیان یاری دهند که به زندگی عادی بازگردند. هدف دولت بنگلادش باید این باشد که از شهروندان زن که صرفا خواستار زندگی بهتری هستند اما وادار میشوند به بردگی جنسی تن دهند، حمایت کند. از الگوی قاچاق انسانی میتوان این نکته پی برد که تفاهم و همکاری دولتها و سازمانها در سطح منطقهای بسیار ضروری است.
Paul, Bimal Kanti and Syed Abu Hasnath. “Trafficking in Bangladeshi Women and Girls.” Geographical Review 90 (2000): 268-276.
Bimal Kanti is a Professor of Geography at Kansas State University, where he also serves as the Director of the South Asia Center. He obtained his doctorate from Kent State University. His core areas of geographic research are in human-environment interactions, population and health geographies, geospatial analysis and application. Syed Abu Hasnath is a Professor of Geography at Boston University, where he similarly received his PhD.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.