bayaniyehشورای مرکزی تشکل های صنفی معلمان ایران با صدور بیانیه ای ضمن تاکید بر مطالبات صنفی خود نسبت به قوانین موجود و دردست بررسی در رابطه با فرهنگیان و وجود تبعیض در پرداخت حقوق کارکنان دولت واکنش نشان داد و خواستار آزادی معلمانی همچون رسول بداقی و محمودباقری شد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

به نام خداوند جان و خرد
اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم «رعد-۱۱»

تشکل های صنفی فرهنگیان کشور از نیمه ی دوم دهه ۷۰ پا به عرصه ی وجود گذاشتند و در مدت حیات خود، سیاست ها­ی پنج دولت و مجلس را در قبال آموزش و پرورش تجربه نمودند. این دولت ها و مجالس، علیرغم سردادن شعار های زیبا و دادن وعده­ ی برآمدن روزگار خوش برای فرهنگیان، درعمل اراده ­ای برای اعتلای سیستم تعلیم و تربیت نداشته­ و ندارند.
هدف قوانینی چون قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان دولت و قانون مدیریت خدمات کشوری، ترقی و کارآمدی سیستم اداری کشور و رفع تبعیض و برقراری عدالت در پرداخت حقوق کارکنان دولت بوده است. ولی تدوین و تصویب این قوانین به اذعان دولتمردان و نمایندگان محترم نتوانسته است هدف مورد نظر را محقق نماید. به باور جامعه ی فرهنگیان کشور علت این امر، نبودِ اراده ی جدیِ مسئولان به رفع تبعیض و برقراری عدالت است.
حرکت های صنفی فرهنگیان، در این سال ها، حرکتی اصیل و برآمده از اراده ی جمعی معلمان کشور و در چهار چوب قوانین جمهوری اسلامی بوده است. فرهنگیان معتقدند قوانین و مقررات موجود، امکان دستیابی به حقوق مادی و معنوی آن ها را فراهم می کند، زیرا فلسفه وجودی جمهوری اسلامی برقراری عدالت و رفع ستم بوده است. ولی دریغ که در هر دوره ای، آن ها که بر اریکه قدرت تکیه زده اند، علاوه بر این که نشان داده اند هیچ برنامه ی عملی و مؤثری در دستور کارشان نیست، بلکه هریک به سهم خود نقشی به­سزا در فرو کاستنِ قدر و منزلت فرهنگ و فرهنگی ایفا نموده اند.
دولتمردان و مجلسیان، برای پاسخ گو نبودن به خواسته ی اصلیِ فرهنگیان – مبنی بر حقوقی که حداقل های لازم را برای یک زندگی شرافتمندانه تأمین نماید- ساده ترین و در عین حال زشت ترین شیوه ی برخورد را برگزیدند که آن، زدنِ اتهام سیاسی و وابستگی به جریان سیاسی مقابل و… بود. در حالی که می دانستند خواسته ی آنان کاملاً صنفی، غیر سیاسی و معطوف به تأمین نیاز های اولیه شان است. براساس همین رویکرد نادرستِ دولتمران و مجلس نشینان در دوره های مختلف، بودجه ای که برای آموزش و پرورش تدوین و تصویب می کردند، بودجه ای حداقلی و نشأت گرفته از افکاری جهان سومی بود که آموزش و پرورش را یک نهاد مصرفی و هزینه ­ای می­دانست. همین نگاه نازل به امر تعلیم و تربیت کشور، موجب گردیده است که فرهنگیان کشور اعم از شاغل و بازنشسته، عموماً در زیر خط فقر به سر برند و شرایط زندگی برای آنان غیر قابل تحمل گردد. مشکل معیشتی فرهنگیان صرفاً یک مشکل صنفیِ مربوط به یک گروه خاص نیست، این مشکل یک « مسأله ی ملّی » است . بر عقلای قوم پوشیده نیست که چنین چشم اندازی از آموزش و پرورش، نشانه های خوبی برای آینده ی کشور نیست، زیرا خروجی های یک نظام آموزشی ناکارامد به همه ی حوزه های مملکتی آسیب خواهد زد.

فرهنگیان فرهیخته!
همه ی ما طی این سال ها ی طولانی و سخت، از هیچ کوششی برای آگاه نمودن مسئولان و ایجاد تغییر در نگرش آن ها به منظور توجه شایسته به نهاد تعلیم و تربیت و معلمان و آینده سازان این مرز و بوم، فرو گذار نکرده ایم و از هیچ ابزاری برای بیان خواسته های بر حق خود، به متولیان امور غفلت نورزیده ایم. همه ی تلاش های فرهنگیان در طی پانزده سال اخیر نتوانسته آنچنان که شایسته است در نگرش حاکمیت، نسبت به نهاد تعلیم و تربیت، تغییرات اساسی ایجاد کند. این بی توجهی ها، موجب شده که وضعیت آموزش و پرورش و منزلت و معیشت فرهنگیانِ شاغل و بازنشسته، هرسال نسبت به قبل نامناسب تر و نا هنجار تر گردد و معلمان و دانش آموزان شرایط سخت تری را تجربه نمایند. هرچند اکثریت قریب به اتفاق معلمان کشور، این پیشه را عاشقانه برگزیده اند و براین مبنا، طرح مسائل و مشکلات معیشتی را دون شأن و جایگاه خود می دانند، اما واقعیت های زندگی و مشکلات اقتصادی از یک طرف و بی تفاوتی مسئولان از دیگرسو، فرهنگیان را وادار نموده است که بر خلاف میل باطنی و به منظور تأمین حداقل های یک زندگی آبرومندانه و جلوگیری از آلوده شدن این شغل به راه های نامشروع کسب درآمد، حق شان را زمزمه و در نهایت فریاد کنند.

فرهنگیان گرانقدر!
از آنجا که بودجه ی سال آینده ی آموزش و پرورش از ابتدا با کسری مواجه است و بر خلاف ادعا های مطرح شده، رشد ۲۱درصدی بودجه ی سال۱۳۹۴، حتی جبران کسری چهار هزار میلیارد تومانی سال ۱۳۹۳ را نیز نخواهد کرد، و ازآنجا که به گفته ی مسئولان، بیش از ۹۸درصد بودجه، صرف حقوق پرسنلی این وزارت خانه می گردد، انتظار ترمیم حقوق و یا بهبود کیفیت آموزش، منتفی است. براین اساس واقعیت های بودجه ی سال آینده ی این نهاد، در بحث هایی همچون پاداشِ پایان خدمت، هزینه های جاری مدارس، سرانه ی دانش آموزی، هزینه های رفاهی و حتی در بخش حقوق و حق التدریس معلمان و بسیاری از هزینه های ضروری دچار مشکلات جدی خواهد بود. این در حالی است که بودجه ی برخی از وزارت خانه و نهاد ها، رشدی بالای ۷۰ درصد داشته است.
نمایندگان کانون های صنفی با علم به این موارد و قبل از طرح بودجه در کمیسیون تلفیق، با تعدادی از نمایندگان مجلس و رؤسای کمیسیون های ذی ربط در خصوص مشکلات فرهنگیان و بودجه آموزش و پرورش گفتگو کردند.پاسخ اغلب نمایندگان محترم تکراری، ملال آور و توأم با بی اعتنایی و بی توجهی به وضعیت معیشتی جامعه ی فرهنگیان بود. برخی از نمایندگان محترم مجلس به شیوه ای غیر کارشناسی، از تعداد زیاد فرهنگیان، ساعات کاریِ کم ِ آن ها و… سخن می گفتند. در حالی که غافل از این بودند که، تعداد معلمان در کشور های پیشرفته نیز زیاد است و این امر چیزی از رفاه و آسایش مادی و روحی آن ها نکاسته است. و به این نکته نیز بی توجه بودند که ساعات کاری معلمان، به اقتضای طبیعت این شغل، تنها با ساعات کاری دانشگاهیان قابل مقایسه است. همچنین به این واقعیت توجه نمی کردند که بودجه های کلانِ چند هزار میلیارد تومانی تربیتی و فرهنگی نه در اختیار آموزش و پرورش، که در دست نهادهایی است که هرگز خود را موظف به پاسخ گویی در قبال نا هنجاری های تربیتی، فرهنگی و اجتماعی نمی دانند.

همکاران گرامی!
آن چه نوشتیم وخواندید بخشی از دردهایی است که به کرات به سمع و نظر متولیان امور در دولت ها و مجالس،رسانده شده است. اما این بار با صدایی رساتر هشدار می دهیم که جامعه ی معلمان درالتهاب و نگرانی به سرمی برند و آرامش کنونی آن ها تداوم نخواهد یافت، رایزنی ها بادولت و مجلس، تاکنون بی پاسخ مانده است و باوجود پی گیری های مستمر امیدی برای اصلاح بودجه ی سال آینده ی آموزش وپرورش مشاهده نمی گردد.
بدون تردید حضور مستمر و پافشاری شما برای احقاق حقوق تان، این امکان را به تشکل های صنفی می دهد که با قدرت از منزلت و معیشت شما در مجلس و دولت دفاع نمایند . همه ی نهاد های صنفی، اتحادیه ها و سندیکا ها در سراسر جهان برای رسیدن به خواسته هایشان، در همین مسیر حرکت می کنند. حرکت صنفیِ موفق، درسایه ی انسجام، استمرار، همدلی و در قالب تشکل های شناسنامه دار تحقق خواهد یافت. هیچ جامعه ای حتی در شرایط اقتصادی و معیشتی مطلوب، بی نیاز از تشکل های صنفی نیست. تشکل هایی که آفات و بیماری ها را در پیکره ی سیستم ها، شناسایی نموده، درمان آن ها را به دولت ها گوش زد می کنند. بی گمان بیان مشترک خواسته ها ، ما را به هدف اصلی خود که ارتقای جایگاه آموزش و پرورش و شأن و منزلت و معیشت معلمان است خواهد رساند.
لازم به یادآوری است که معلمانی همچون رسول بداقی و محمودباقری، براثر پافشاری برهمین حقوق تضییع شده و تبعیض های ناروایی که سال هاست شاهد آن هستیم هزینه های سنگینی را متحمل شده اند. امیدواریم اتحادوهمبستگی ما علاوه بر احقاق حقوق صنفی، راهگشای رهایی دوستان دربندمان نیز باشد.
در خاتمه، از رئیس جمهور محترم تقاضا داریم، مطابق دیدگاه های خود در زمان انتخاباتِ ریاست جمهوری، مبنی بر شنیدن صدای گروه های صنفی و مدنیِ کشور، امکان دیدار حضوری با نمایندگان تشکل های صنفی فرهنگیان – جهت آگاهی از خواسته های بحقّ ِ معلمان کشور- را فراهم نمایند.
خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشت «اقبال لاهوری»

شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
بهمن ۱۳۹۳

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com