شاید توضیحات مدیرعامل پدیده شاندیز بتواند فصلی از این داستان پرماجرا را رقم بزند. او که به خودش قول داده هر سال دوم بهمن ماه کاری ویژه کند. دوم بهمن روز تولدش است. حالا چیزی به دومین روز بهمن باقی نمانده و سر و صدا بر سر فعالیتهای وی بالا گرفته است. شاید دوم بهمن امسال موقعیتی دیگر داشته باشد. ۴۳ساله است و از اهالی مشهد. در خیابان تهران مشهد زندگی کرده است. در برابر نخستین سوال، مبنی بر اینکه چه اتفاقی افتاده است؟ میگوید: «کدام اتفاق را میگویید؟ ماجرا که حل شد.» محسن پهلوانمقدم، مدیرعامل شرکت توسعه بینالمللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز معتقد است بهترین کاسب ایران است. مشروح مصاحبه «اعتماد» با مدیرعامل پدیده شاندیز در پی میآید:
آقای محسن پهلوان مقدم به عنوان مدیرعامل شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز بفرمایید تحلیل شما از اتفاقات اخیر یعنی منع رسانهها از درج سهام این شرکت چیست؟
اطلاع دقیقی ندارم اما مشکل حل شد. دیدید که آقای اژهیی گفتند موضوع حل شده است.
البته آقای اژهیی توضیحات بیشتری ارایه کردند و درباره اینکه مشکل حل شد قاطعانه نظر ندادند. حالا بفرمایید منظور دادستانی از تخلفات مالی گسترده در شرکت تحت تصدی شما چه بود؟
جواب من جواب آقای اژهیی است که ما هیچ مشکل مالی نداریم و تخلفی در صورتهای مالی ما اتفاقی نیفتاده است.
اخبار متعددی این روزها درباره شما منتشر شده است. از فرار به خارج از کشور تا دستگیری و…
فعلا که در حال صحبت با شما هستم. اصلا اتفاقی نیفتاده است. کسی از همکاران ما هم فراری نشده. از قول من بنویسید ما بچه ایرانیم در ایران خواهیم مرد. همانطور که گفتم مشکلمان هم برطرف شد.
یعنی انتشار آگهی شرکت شما دیگر ممنوع نیست؟
این مشکل هم به زودی برطرف میشود.
به نظر میرسد شما علاقه فراوانی به تبلیغات دارید.
چطور؟
از تبلیغات طولانی و مسلسلوار فعلی بگذریم جایی خواندم اوایل دهه ۷۰ برای رستورانی که ۲۲میلیون تومان هزینه راهاندازیاش شده بود، ۲۷ میلیون تومان هزینه تبلیغات کردید، درست است؟
کاملا درست است.
نسبت تبلیغات به سرمایهگذاری در همین پروژه هم به این صورت است.
خیر، در این پروژه ما سرمایهگذاری خیلی وسیعی داشتیم و تبلیغاتمان نسبت به این رقم چیز خاصی نیست.
چقدر هزینه تبلیغات کردید؟
از این سوال بگذریم.
دفاتر خرید و فروش سهام شرکت شما پلمب شده است؟
نه چنین اتفاقی نیفتاده. خود آقای اژهیی هم گفتند، میتوانید ببینید که دفاتر مثل روال سابق به کار خود ادامه میدهند. البته ما دفاتر انتقال سهام داریم.
یعنی دفاتر خرید و فروش سهام متعلق به شما نیست؟
خیلی از بنگاههایی که در مشهد کار معامله ملک میکنند، سهام ما را میخرند و میفروشند. بعد خریدار به دفاتر انتقال سهام ما مراجعه میکند و درخواست خودش را ارایه میدهد. اگر کسی هم به دفاتر انتقال سهام ما مراجعه کند و سهم بخواهد از کسی که متقاضی فروش است سهم میخریم و به او میفروشیم.
یکی از ایراداتی که از سوی تحلیلگران بازار مالی به سهام شرکت پدیده گرفته میشود این است که ارزش سهام پدیده شاندیز یک به چهار است، درست عکس بازار سرمایه که در آن ارزش سهام چهار به یک است. توضیحتان در این مورد چیست؟
هیچ کس تا به امروز نیامده دارایی ما را بررسی کند و بعد نظر بدهد. نکته جالب در مورد دارایی ما این است که ما این دارایی را خودمان ساختیم. من روی این موضوع تاکید دارم. این اموال را از کسی نخریدم. شما هم روی این موضوع تاکید کنید.
محدوده نوسان سهام شرکت شما چقدر تعیین شده است؟ به عنوان مثال در بورس این محدوده چهار درصد تعیین شده است. سهام شرکتها یا تا سقف چهار درصد مثبت میشود یا منفی.
یادم نمیآید هیچوقت ما چنین نوسانی داشته باشیم. نوسان قیمت سهام ما بستگی به تقاضای مردم دارد. آنها مراجعه میکنند و سهام میخواهند. البته ما قیمت سهاممان را در برخی دورهها کنترل کردیم. روزهایی بوده است که به دلیل بالا بودن تقاضا، احتمال افزایش قابل توجه قیمت وجود داشت اما ما نگذاشتیم این اتفاق بیفتد.
نگفتید محدوده نوسان تعیین شده قیمت چقدر است؟
این را بازار باید تعیین کند.
میگویند پیش آمده به خاطر تولد شما ۵۰۰ تومان به قیمت سهم اضافه شده است؟
این هم دروغ است.
در روزهای اخیر برخی سهامداران شما در برخی شهرها تجمع کردهاند و نگران سرمایههایشان هستند، خبر دارید؟
جای نگرانی نیست. مشکل حل شده و چیز خاصی برای نگرانی نیست.
در کل چند سهامدار دارید؟
۱۲۰هزار نفر.
اما در رسانهها اعلام شده ۱۱۰ هزار نفر سهامدار دارید.
خیر، تعداد سهامداران ما در کل کشور به ۱۲۰ هزار نفر میرسد.
چه تعداد سهم فروختهاید؟
همانطور که خبر دارید اخیرا افزایش سرمایه دادهایم. در کل یک میلیون و ۸۷۵ هزار سهم داریم که ۲۱ درصد آن، یعنی ۳۹۰ میلیون سهم را به مردم واگذار کردهایم.
افزایش مداوم قیمت سهام شرکت تحتتصدی شما بسیاری از کارشناسان را به تحلیل وادار کرد. میگویند خودتان گفتهاید که پدیده تنها شرکت اقتصادی دنیاست که سهامش کاهش قیمت ندارد و تنها افزایش مییابد، درست است؟
خب توضیح میدهم. پیش آمده که قیمت سهام شرکت ما تنزل کند اما ما برای مقابله با این روند راهکار داریم. ما شرکت پشتیبانی سهام داریم و درست در لحظهیی که قرار است قیمت سهام شرکت نزول کند وارد عمل میشود و خرید انجام میدهد تا مشکل برطرف شود.
حدود سه ماه قبل هم قیمت سهام شرکت شما در حال کاهش بود؟
بله.
چرا؟
برخی حرفهای سیاسی در مورد پروژه ما زده شد.
مثلا چه حرفهایی؟
حالا اشاره نمیکنم. حرفهایی زدند، بدون اینکه نام شرکت ما را ببرند. مردم فکر کردند که با ما هستند در نتیجه قیمت سهام ما تنزل کرد. آن روزها قیمت هر سهم ما به ۱۰ هزار تومان هم رسیده بود که با این اتفاق به ۷۵۰۰ تومان کاهش یافت. من ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان سهم خریدم تا بازار دوباره به حال سابق خودش برگشت. اینکه عجیب نیست، هست؟ بالاخره قیمت هر سهامی بالا میرود یا پایین میآید. موجی است که میآید و میرود، باید مراقب بود.
اتفاقات اخیر را هم موج گذرا میدانید؟
به نظر من همین است. شرکت ما شرکتی شفاف و دقیق است.
پس چرا این اتفاق افتاد؟
ابهامی برای مردم هست و بعضی از مسوولان هم میگویند چطور این شرکت تا این حد رشد کرده است.
خوب شما توضیح بدهید چرا این شرکت تا این حد رشد کرده است؟
چون کشور در سال بیش از صد روز تعطیلی دارد اما ما بدون تعطیلی کار میکنیم. اصلا تعطیلی نداریم، ۲۴ ساعته هم کار میکنیم. وقتی سه برابر دیگران کار کنی و تعطیلی هم نداشته باشید، سه برابر دیگران رشد میکنید.
پولی که از فروش سهام به دست آوردهاید، چقدر است؟ برخی به رقم ۹۰ هزار میلیارد تومان از بابت فروش سهام اشاره میکنند.
من هم سهام ۲۰۰ تومانی فروختهام، هم سهام ۱۰ هزارتومانی. حدودا ۱۲۰۰ میلیاردتومان سهام فروختهایم. در ضمن آنها که میگویند بنده با ۹۴ هزار میلیارد تومان از کشور فرار کردهام بگویند کدام بانک این قدر پول دارد که من بخواهم با این مبلغ از کشور خارج شوم آن هم وقتی با یک اختلاس سه هزار میلیارد تومانی کشور چند سال است که درگیر شده است.
کل سرمایه شرکت شما چقدر است؟
بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان سرمایه شرکت ما است.
برخی معتقدند سرمایه شرکت شما در بهترین حالت به دو هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان میرسد.
اصلا این طور نیست. من شاندیز زمین خریدم متری ۳۰ هزار تومان، امروز در این منطقه زمین متری ۷ تا ۱۰ میلیون تومان داد و ستد میشود. مغازههای ما را بالای متری ۵۰ میلیون تومان خریداری میکنند. در این منطقه کار شده، ارزش افزوده ایجاد شده. چطور چنین حرفی را میزنند. اگر پروژه کیش و مشهد را بازدید کنید، میفهمید چه میگویم.
چرا پروژه احداث برج ۵۷ طبقه شما در شاندیز مشهد متوقف شد؟
چه کسی این حرف را زده؟ حتی یک روز هم متوقف نشدیم.
میگویند آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی جلوی احداث برج را گرفته است؟
این طور نیست.
یعنی دعوایی با وزارت راه و شهرسازی نداشتید؟
خیر. اصلا. پروژه در حال کار است.
اما من مطمئنم که ساخت برج متوقف شده و فعلا ۲۰ طبقه از ۵۷ طبقه آن احداث شده است.
باور کنید اینطور نیست. پروژه در حال ساخت است، بیایید بازدید کنید.
برج کیش چطور؟ گویا در این پروژه ورود ۱۷۰۰ متری به حریم دریا عاملی برای توقف اعلام شد.
دریا که ربطی به وزارت راه و شهرسازی ندارد.
بله وزارت راه و شهرسازی عامل توقف نبود. سازمان محیط زیست و منابع طبیعی عامل توقف بودند.
رضایتشان را جلب کردیم. مرجانها را جابهجا کردیم و مجوزهای لازم را داریم که کار میکنیم. در ضمن من باید اشاره کنم که انتخاب مکان برج توسط خود این سازمانها بود و توافق لازم انجام شده. درضمن آن طرف خلیج فارس ببینید چه میکنند. نباید واقعا ما هم پیشرفت کنیم؟
شغل پیشین شما چه بود؟ مشاور املاک بودید؟
چه کسی این حرف را زده. ما پدر در پدر در کار تجارت و ساختمانسازی بودیم.
فعالیت حرفهییتان را نزد پدرتان آغاز کردید؟
خیر ایشان سالها پیش مرحوم شده است. من نزد برادرم کارم را آغاز کردم.
کار ساختمانسازی یا تجارت را؟
همزمان هر دو کار را. البته من از بچگی کار کردهام. از هفت سالگی کتاب میفروختم.
در مغازه کتاب فروشی کار میکردید؟
مغازه نداشتیم. کنار خیابان کتاب میفروختم. کتابها را برادرم برایم تهیه میکرد و من میفروختم.
چه جور کتابهایی بود؟
اوایل انقلاب بود و کتابفروشی کنار خیابان رونق داشت. کتاب داستان، کتاب پیامبران و…
درآمدتان چطور بود؟
آن زمان درآمد خوبی داشتم. من ادعایی دارم که میتوانم ثابتش کنم. من بهترین کاسب ایران هستم. چه الان، چه آن زمان که کنار خیابان کتاب میفروختم. اگر امروز همهچیز من را از من بگیرند، قول میدهم دو سال دیگر همین جایی باشم که امروز هستم.
وضعیت مالی خانواده طوری بود که مجبور شدید از این سن کار کنید؟
خیر خانواده نیاز مالی نداشت اما فرهنگ خانواده ما طوری بود که همه باید در آن کار میکردند و این یک ارزش بود.
گفتید پدرتان را سالها قبل از دست دادهاید؟ چه زمانی؟
پنج ساله بودم.
چندمین فرزند خانواده هستید؟
آخرین فرزند خانوادهیی پرجمعیت و ما پنج برادر و دو خواهر هستیم.
تحصیلاتتان چقدر است؟
(باخنده) دیپلم ردی دارم، هنرستانی بودم.
پس تحصیل برایتان مهم نبود؟
نیازی به تحصیلات دانشگاهی نداشتم، مگر دانشگاهها چی یاد میدهند، من چیزی را که میخواستم یاد گرفتهام.
حتا اگر از پنج سالگی هم کار کرده باشید، قبول کنید در این چند سال رشدتان غیر منتظره بود؟
بله چون انگیزه داشتیم و شرکتمان را به تدریج بزرگ کردیم. شرکت ما خیلی بزرگ است. شوخی نیست. ۳۰ هزار کارمند و کارگر داریم. شرکتهای متعددی زیر مجموعه ما است.
چند شرکت زیر مجموعه شماست؟
نمیدانم. الان در ذهنم نیست.
برای من کمی دور از ذهن است که کسی تعداد شرکتهایش را دقیق نداند.
شرکتهای ما متعدد هستند، از بازرگانی و ساختمانی گرفته تا هایپر، زیر مجموعه داریم. البته الان میترسم حرفی بزنم و بعد حرف و حدیث درست شود والا مطمئن باشید من کار خودم را بلدم.
فرزندانتان هم نزد خودتان کار میکنند؟
من سه فرزند دارم اما خیلی کوچکند. من تازه در سن ۳۴ سالگی ازدواج کردم چون قبل از آن به حدی کار میکردم که وقت نداشتم تشکیل خانواده بدهم. همین حالا هم از ساعت شش صبح تا یک نیمه شب کار میکنم.
میگویند بیش از ۷۰ درصد سهام پدیده در اختیار خودتان و خانوادهتان است؟
بگذریم، اینطور نیست.
صورتهای مالی آخرین مجمع این طور گواهی میدهد.
چیزی که روی سایتها رفته درست نیست.
شما درستش را بگویید؟
الان نمیشود در این مورد توضیح داد.
گویا در افغانستان هم پروژههایی دارید؟
بله دارم. کار ما در افغانستان اتفاقا بسیار پررنگ بود.
یعنی کار را در افغانستان آغاز کردید؟
خیر، در ایران کار را آغاز کردم اما همانطور که گفتم در افغانستان کارم پررنگتر بود.
آنجا چه میکنید؟
کار ساختمانی و رستوران داری و بازرگانی.
با حامد کرزای هم دیداری داشتید؟
فکر نکنم اشاره به این موضوع ضرورتی داشته باشد.
اتفاقا دارد. میخواهیم بدانیم چه جایگاهی به عنوان سرمایهگذار در یک کشور دیگر دارید؟
خب اگر این طور است بگذارید بگویم من با تمام روسای کشور افغانستان دوست هستم. کسی در دولت افغانستان نیست که با من دوستی نداشته باشد.
حتا در دولت جدید؟
بله. حتا در دولت جدید.
این موقعیت را چطور به دست آوردید؟
من نخستین خارجی بودم که برای سرمایهگذاری وارد افغانستان شدم. جنگ تازه در حال اتمام بود که من موقعیت را دریافتم و راهی این کشور شدم، کسی هم که نخستین باشد، بهترین موقعیت را از آن خود میکند. میدانید که انحصار تبلیغات بیلبوردهای افغانستان به مدت ۲۰ سال در اختیار من است.
اما اردیبهشت ماه امسال شاروالی افغانستان چیز دیگری میگفت. او گفته است دهها شرکت تبلیغاتی دیگر در این کشور مشغول کار هستند؟
این طور نیست.
میخواهید اسامی را بخوانم؟ وی گفته است افغان امریکا، کریم زرین، کابل، کابل پن، آرین، میوند، ندا، ایفل، فلکسو ساین، پویا گرفیک و… در پایتخت افغانستان مشغول به کار هستند.
من مدرک دارم. امضای آقای کرزای و پنج وزیر افغانستان زیر قرارداد من است. همین قراردادی که از آن صحبت میکنم.
همان موقعیتی که در افغانستان دارید، در ایران هم دارید؟
کدام موقعیت را؟
دوستی با مقامات و مسوولان.
بله من با خیلیها دوستم.
با کدام یک از مقامات؟
ببینید چون من یکی از بهترین رستورانهای ایران را دارم با خیلی از مقامات دوستم این هم طبیعی است.
هیچوقت کارمند دولت نبودید؟
خیر.
در شرکت ارمغان بهزیستی هم سمتی نداشتید.
هیچوقت. من فقط به واسطه یکی از دوستانم با این مجموعه آشنا شدم. همین.
میگویند وقتی فروش سهام شرکتتان آغاز شد، گفته بودید که این پروژه یعنی شاندیز مشهد یک ساله تمام میشود؟
اصلا من این حرف را نزدم. هیچوقت.
این حرف از قول شما منتشر شده است، حالا پروژه شما چه زمانی تمام میشود؟
آخر سال ۱۳۹۴ باید تمام شود. هر ماه قسمتی از پروژه را افتتاح میکنیم.
اتفاقات اخیر نگرانتان نکرده است؟
کار بدی نکردهام که نگران باشم. من فقط نگران مردمی هستم که از نظر روحی تحت فشار هستند. بگذارید یک توضیح برایتان بدهم. من کارهایم را خودم انجام میدهم. تا امروز از کسی ملک نخریدم. زمین خریدم و ساختمان ساختم. حتی دفتر کار اجاره نکردم. کانکس گذاشتم در زمین و وقتی دفتر کارم را ساختم وارد آن شدم. من این طور بزرگ شدم حالا از بابت چه چیزی نگران باشم.
گفته میشود هفته قبل، روزنامه خراسان که مطلبی را از قول دادستانی علیه شما منتشر کرده بود، توسط افراد ناشناسی خریداری و از دکهها جمع شد. خبر دارید؟
نه این مساله چه ربطی به ما دارد؟
پس شما چنین کاری نکردید؟
من چنین کاری نکردم اما باز هم تاکید میکنم دوستان زیادی دارم. حالا من یک سوال دارم. اگر واقعا کسی این کار را کرده باشد جرمی مرتکب شده؟ روزنامه خریدن جرم است؟ من نمیدانم این حرفها یعنی چه. من کاری که بلدم را انجام میدهم. فکر کنم منطقیاش این است که بیایند و من را به عنوان مشاور استخدام کنند تا چیزی که بلدم را به آنها یاد بدهم.
به چه کسانی؟
به هر کسی که میخواهد کار اقتصادی کند.
نمیترسید آیندهیی مانند بابک زنجانی یا ببخشید بدتر از آن مه آفرید خسروی در انتظارتان باشد؟
نه نمیترسم. «پدیده را از پرورشگاه نیاوردم، این پروژه را خودم زاییدم و با توجه به اینکه فرزند خودم است نمیترسم کسی آن را از من بگیرد. اگر خواستید مطلبی از من چاپ کنید عکس پروژههای من را در مشهد، کیش و… بیندازید. آنجا واقعا یک شهر است با خیابانهای متعدد. حرف من فقط این است که از آبروی کشور دفاع کنید تا مبادا این اتفاقات کار ما در خارج از کشور را با مشکل مواجه کند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.