زهره الهیان نماینده مجلس هشتم شورای اسلامی در سلسله مصاحبههایی از کمک هفده میلیاردی کشورهای غربی برای ایجاد فتنه درایران خبر میدهد، و مشخصا جنبش سبز را به دریافت این پولها متهم میکند.(١)
محمدرضا مدحی درقضیه معروف سردار مدحی از هواپیمای اختصاصی، ویلا و وعده کمک هفت میلیاردی غرب، مشخصا از آمریکا و اسراییل صحبت به میان آورده و تاکید میکند که این هفت میلیارد دلار فقط برای استارت براندازی است.(٢)
شهرام امیری(دانشمند هسته ای سابق﴾از وعده پیشنهاد ده میلیون دلاری تا پنجاه میلیون دلاری سازمان جاسوسی آمریکا بههمراه دیگرامکانات درمقابل همکاری خود با این سازمان پرده بر میدارد.(٣)
غرض از یادآوری نکات مربوط به چندسال پیش، بررسی یا تحلیل امورمربوط به همان موضوع نیست، هرچند که امور ذکرشده هنوز حل یا روشن نشده است و تامل درآن ضروری است، ولی بیشتر سعی خواهم کرد نقش امور بالا یا تبلیغات این امور را درترغیب به مهاجرت یا پناهندگی ایرانیان﴿اعم از سیاسی یا غیرسیاسی﴾ وبالطبع سرخوردگی بعدی با تکیه بر برخی تجربه های شخصی را بیان کنم.
لازم به ذکراست که اصولا همه نظامهای استبدادی یا مستبدین مخالفت با خود را توطئه خارجی میدانند ومخالفین خود را فریب خورده یا عمال کشورهای خارجی بوسیله پول و تبلیغات میدانند واین بهخاطر چیره شدن همان روح خودشیفتگی است که در پروسه استبداد، مستبدین را مبتلا میکند، البته همه هم میدانیم که مسلماً نارضایتی داخلی را تقصیر نیروهای خارجی انداختن، تقلیل قضیه است و عوارض زیادی میتواند داشته باشد که ترغیب مخالفین به مهاجرت به خارج از کشور یا پناهندگی، تنها یکی از ابعاد هوشمندانه آن است که حکومت به تاثیرشگرف آن درغیرفعال کردن نیروی مخالفین آگاه است وآن را بهطورهوشمندانه مهندسی میکند! مثالهایی که در بالا آورده ام و یا نیم نگاهی به شبکههاى تبلیغاتى حاکمیت، که سرشار ازمثالهاى یاد شده است که غرب و اسراییل برای مخالفین نظام فرش قرمز پهن کرده است و پولهای بدون حساب و کتاب خرج میکنند، مثالى ساده براى ثبوت ادعا است.
هدف جهتدارعمده این تبلیغات دراین خلاصه میشود که برای مخالفت با جمهوری اسلامی مجبور به مهاجرت به خارج ازکشور هستید. تلقین غیرمستقیم این مسئله درخارج ازکشوراست که میتوانی هم آزادانه، سرسخت تر و با اراده ای قوی تر با جمهورى اسلامى مبارزه کنى و هم با استفاده از رانت مخالفت جمهوری اسلامی بودن ازامکانات مادی آن هم بهره مند شوید و هم سهمی بارزتر در برانداختن حاکمیت استبدادی داشته باشی، بدون اینکه هزینه زندان یا هزینه جانى بپردازید.
البته ممکناست انتقاد شود که همه فریب این تبلیغات را نمیخورند و یا تعمیم این مسئله به همه مهاجرین یا پناهندگان درست نیست یا حتی توهینآمیز است، مطمئنا انتقاد درستی است، مطمئنا انسانهاى زیادى هستند که شامل این گزاره نمىشوند، اما دراین نوشته بیشترآنهایی مدنظر است که تحت تاثیر این تبلیغات ناآگاهانه مهاجرت میکنند، نه همه پناهندگان یا کسانی که جانشان درخطر بود.
یکی ازعوارض مخالفت با نظامهای توتالیر و مشخصا ایران،عدم ثبات شغلی – تحصیلی است، اصولا درصورت اتمام موفقیتآمیز درس و دانشگاه(بدون خطراخراج یا مشروط شدن بهخاطرفعالیت سیاسى و نرسیدن به درس ومشق)،از بین این همه نورچشمی، کار پیدا کردن برای یک مخالف سیاسی درحد ناممکن سخت است و البته بعد از شروع بهکارهم همیشه خطراز دست دادنش مشهود است، بعضى وقتها قلمى داشته باشى وخیلی خوش شانس باشی در روزنامهای کار میکنی که هشتاش گرو نُهاش است ومعلوم نیست فردا تعطیل میشود یا یکماه دیگر، ولی مطمئنی که تعطیلىاش به یکسال ِنمیکشد! استرس و خطر زندان و شکنجه است، عدم ثبات مالى واقتصادی هم، قضیه را بیشتر حاد میکند. البته هر روز خبرهای میلیون دلاری از بذل و بخشش به مخالفین نظام درخارج از کشور را میشنوی یا بمباران تبلیغاتى میشوى، با اینکه حتی خودت هم این دروغها را باور نمیکنی، ولى توام بودن فشار و وسوسه کار خود را میکند. ناخودآگاه ذهنت وسوسه میشود، وسوسه میشوی توهم یکی ازآنهایی بشوی که هم مخالف هستند و هم بهرهای از دنیا برده اند. خودت را مقابل دفتر پناهندگان سازمان ملل درآنکارا پیدا میکنی، صبح است و شلوغ، خانواده های پرجمعیت روند کار را اغلب کُند مى کند! یکی دستم میگیرد، میگوید تو ترکی بلدی بیا حرفهای من را برای دربان و کسی که به صف نظمی میبخشد ترجمه کن. می روم، گفت: پرونده من سیاسی است، کیس همه اینها مذهبی، اجتماعی یا دلیل اقتصادی است، چرا من باید با اینها دریک صف قراربگیرم؟ خواستم ترجمه نکنم اما راه گریزی هم نبود، با تلطیف ترجمه کردم و جوابهای تند دربان را هم سعی کردم کمی تلطیف کنم(۴)هرچه باشد او تحت بمباران تبلیغاتی حاکمیت باور کرده بود که کشورهای خارجی برای مخالفین سیاسی ایران فرش قرمز پهن کرده اند. این اولین شکست او بود، مطمئنا طاقت نخواهد آورد و کار به کشورسوم نخواهد کشید، در عرض یک هفته درمواجهه با واقعیتها خُرد خواد شد. اصلاً جمهوری اسلامی از این راه برای شکستن اراده مخالفین هوشمندانه استفاده می کند، جمهورىاسلامىایران با یک تیرچند نشان مىرود، هم مسئولیت مخالفت با خود را از دوش مردم بر مىدارد وبالطبع، خود را ملزم به پاسخگویى به این اعتراضات نمى داند، درنقطه مقابل از شرمخالفین سیاسى خود راحت شده وآنها را به صورت غیرمستقیم به مهاجرت به خارج از کشور سوق مى دهد. اما درخارج ازکشور چه چیزى درانتظارمخالفین یا مهاجرین است؟ آیا فرش قرمز و یا امکانات مالى و معنوى که جمهورى اسلامى مخالفین را متهم به استفاده ازآنها مى کند واقعیت دارد؟ آیا همانطورکه سردار مدحى ادعا کرد، هواپیماى اختصاصى و ملاقات با هیلارى کلینتون انتظارش را مى کشد؟ البته دراین دو- سه سال کشور دوم او آبدیده مى شود و رویاى هواپیماى اختصاصى را از سر به در میکند و مجبورا براى پرداخت اجاره خانه، قبض برق و گاز، مجبور میشود هم کارى پاره وقت درپمپ بنزین یا رستوران پیدا کند و هم ازطریق کلاس زبان، زبانش را به حدى برساند که ازطریق تحصیلى درآینده شغل بهترى کسب کند. البته این پروسه لااقل هفت یا هشت سالى طول میکشد. نزدیک به هشتاد درصد بعد ازرسیدن به آرامش نسبى و تجربه زندگى آرام و بهدوراز دغدغه سیاست، دیگر دوردخالت و هزینه دادن در راه سیاست را خط مىکشند وازنظر سیاسى غیرفعال میشوند و از زندگى خصوصى خود لذت مى برند.
بیست درصد بقیه سعى مىکنند که بین همگنسازى خود با شرایط جدید وفعالیت سیاسى خود بالانس ایجاد کنند، البته این امرتوام با آسیبهاى روحى و روانى یا افسردگىهاى دوره اى است! احزاب یا گروههاى پنج نفره و تبدیل شدن به هدف همدیگر، به جای هدف قرار دادن حاکمیت از نشانههاى بارز این بیست درصد است.(۵)
البته اقلیت کوچکى هم بهخاطر روحیات حساس یا هر دلیلى طاقت این تغییرات را پیدا نمىکنند و بهقول معروف مى بُرند و به نزدیکترین سفارتخانه مراجعت کرده و فرم ندامت را پر کرده و قول هرگونه همکارى را مىدهند که اغلب هم حاکمیت براى اثبات وفادارىشان ازآنها درکشور محل سکونت در داخل اپوزسیون، بهعنوان منابع اطلاعاتى استفاده مىکند تا بعد از اثبات وفادارىشان اجازه برگشت به خاک وطن را صادر کند(البته اغلب بعد ازافتادن به این باتلاق تا آخرعمر مجبور به دست و پا زدن درآن مى باشند و راه گریزی ندارند)دربعضى موارد هم البته بعد از استفاده و تخلیه اطلاعاتى به داخل کشور کشانده و حاکمیت به قول عدم تعقیب قضایى خود عمل نمى کند.(شهرام امیرى و محمدرضا مدحى مثال بارز این عمل هستند)
غرض از اینهمه سخن، نه محکوم دانستن مهاجرین یا پناهندگان و معصوم دانستن حاکمیت است، بلکه غرض نشان دادن این مسئله است که علیرغم اینکه بعضاً درظاهر حاکمیت از پناهنده شدن یا مهاجرت مخالفین به خارج ازکشور خشمگین است، اما درباطن از این عمل مخالفین از شادى در پوست خود نمىگنجد. مىتوان ادعا کرد که تبعید خودخواسته یا پناهندگى مخالفان یکى از اصلىترین تاکتیکهاى سیستم امنیتى جمهورى اسلامى است تا جامعه را غیرسیاسى کرده و با استفاده از خلاء و سکون بهوجود آمده، ریشه جمهورى سکوت و وحشت را قوىترکنند یا نهایتا چند درصد فعال باقیمانده هم بهمرور زمان قادر به درک وضعیت کنونى کشور نمىشوند و وضعیت کشور را از آن زمانکه کشور را ترک کرده اند درک و تحلیل مىکنند که میدان مبارزهشان نه میدانهاى شهرهاى ایران، بلکه نهایتا سالى یکبار جلوى سفارتخانههاى حاکمیت درغرب باشد که اصولا براى حکومتى که مشروعیتى درغرب ندارد، چندان هم هزینه زا نیست، ویا اصولا غربى که منافع ملىاش دهها بار برحقوق بشر درایران ارجحیت دارد با دیدن تجمع چند نفره درمقابل سفارت حاکمیت ککش هم نمىگزد.
—
پی نوشتها:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/3431/%25D8%25A7%25D8%25B3%25D9%2586%25D8%25A7%25D8%25AF%25DA%25A9%25D9%2585%25DA%25A9-%25D8%25BA%25D8%25B1%25D8%25A8-%25D8%25A8%25D9%2587-%25D9%2581%25D8%25AA%25D9%2586%25D9%2587%25E2%2580%258C%25DA%25AF%25D8%25B1%25D8%25A7%25D9%2586-%25D8%25AF%25D8%25B1%25D9%2588%25D8%25B2%25D8%25A7%25D8%25B1%25D8%25AA-%25D8%25A7%25D8%25B7%25D9%2584%25D8%25A7%25D8%25B9%25D8%25A7%25D8%25AA
٢-http://youtu.be/lE3HnkXR_yE
٣-http://youtu.be/kh_ZXEhOg2E
۴-خاطره شخصى خودم در سال ١٣٨٨
۵-البته لازم به توضیح است که اینها را نباید با تشکیلات هاى تک خانواده اى یا نهایتا دو خانواده اى یکى گرفت،خصوصیت بارز این تشکیلات تک خانواده گى غیر سیاسى بودن خانواده تشکیل دهنده در ایران است که بعد از مهاجرت به غرب و نمودار شدن نوستالژى دورى از وطن،تصمیم به تاسیس حزبى براى نجات وطن مى کنند،اما چون نه درکى از سیاست در وطن داشتند و نه سابقه اى،اغلب گردهمایى حزبى شان شبیه میهمانى خانوادگى یا پیک نیک است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.