یک بنده خدایی از بنگلادش از ما تقاضای دوستی کرده بود . ما هم رفتیم کندوکاوی بقول شما فرنگی ها در « پروفایل» آقا کردیم ببینیم چیکاره است و چرا ما را لایق دوستی یافته است!

آقا ! چشم تان روز بد نبیند ! دیدیم شش تا زبان میداند . جراح قلب است. ۲۵ فقره مدرک دانشگاهی دارد . پروفسور دانشگاه «نیست در جهان »است.رییس کل و پرزیدنت تشکیلاتی است که نام و نشانی ندارد . خلاصه اینکه آنقدر مدرک دکترا و فوق دکترا دارد که باید برویم یک گاری اجاره کنیم تا بتوانیم مدارک دانشگاهی آقا را حمل کنیم؟ به خودمان گفتیم : اوه مای گاد ! کی باید برود اینهمه راه را ؟

نشستیم با خودمان فکر کردیم گفتیم : جناب آقای گیله مرد !شما که یکبار از کنار دیوارهای دانشگاه سوربن رد شده و دکترشده اید . شما که پس از سالها دود چراغ خوردن از دانشگاه هاروارد درجه دکترای افتخاری در رشته پرت و پلا نویسی دریافت فرموده اید چطور است بروید این چرتکه بابای خدا بیامرزمان را پیدا کنید بیاورید بنشینید با فراغ خاطر چهار تا چرتکه بیندازید ببینید برای گرفتن ۲۵ فقره درجه دانشگاهی آیا عمر نوح برای حضرتعالی کفایت میکند یا نه؟ ؟

ما یک رفیقی داشتیم که میگفت شاه خدا بیامرز همسایه شان بوده است.

پرسیدیم هیچ خاطره ای از این همسایگی با شاه ندارید ؟

گفت : ای بابا ! صد تا خاطره دارم

گفتیم میشود یکی را برای مان بگویید ؟

گفت : یک شب نشسته بودیم دیدیم زنگ خانه مان را میزنند . وقتی در را باز کردیم دیدیم اعلیحضرت همایونی است . گفتیم : اعلیحضرت بفرمایید تو . بفرمایید در حضور مبارک تان یک استکان چایی بخوریم . اعلیحضرت فرمودند : نه ! این وقت شب مزاحم تان نمی شوم . انشاالله فرصت دیگری خدمت تان میرسم . آمده بودم از شما کمی زرد چوبه بگیرم چون شهبانو دارد باقلا قاتوق درست میکند زرد چوبه نداریم.!

آن یکی رفیق مان که داشت به حرف های این رفیق مان گوش میداد در آمد که : ما هم در نیاوران همسایه اعلیحضرت همایونی بودیم !

پرسیدیم : شما خاطره ای از همسایگی با اعلیحضرت همایونی ندارید ؟

در جواب مان گفت : یک شب نشسته بودیم دیدیم زنگ خانه مان را میزنند . علیا حضرت شهبانو بودند . پرسیدیم فرمایشی داشتید این وقت شب ؟ علیاحضرت فرمودند : حوصله اعلیحضرت سر رفته بود . آمدم ببینم شما فیلمی از صمد آقا یا سرکار استوار ندارید یک شب بما قرض بدهید؟

آقا ! آن آقای پروفسور جراح قلب را که ۲۵ تا مدرک دانشگاهی دارد و میخواهد رفیق ما بشود فراموش کنید . فقط از خودتان بپرسید این آقای گیله مرد عجب رفیق رفقایی دارد ها !

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)