زن مسلمان (وسط تصویر) همراه یهودیان در شوش دانیال نبی درحال دعا کردن
عونبن علی
درنوجوانی علاقه زیادی به کوه پیمایی داشتم. کوه سرخاب قد برافراشته بر فراز تبریز یکی از مکانهایی بود که بارها و بارها به آنجا رفتم. برفراز این کوه مزار امامزاده “عونبن علی” واقع شده بود. همیشه از خودم میپرسیدم این فرد چطور با اسب و شتر خودرا به این کوه رسانده و همین جا بر فرازش جان سپرده. بعدها خواندم که خاندان پیامبر اسلام در کوهها و راههای صعب العبور پناه میگرفتند تا گرفتار ماموران خلفای اموی و عباسی نشوند. برای همین در هر پیچ تیز و هر قلهای امامزادهای هم هست.
سالها بعد نوشتهای دیگر از تاورنیه سیاح اروپایی شگفت زدهام کرد و با خود گفتم سالها دعا و عبادت در عونبن علی تنها عبادت بر بازماندههای آتشکدهای زرتشتی بوده و حالا هم شنیدهام شهرداری تبریز مسیر کوه پایه تا قله سرخاب را تله کابین کشیده است تا مردم آسانتر بتوانند به زیارت عون بن علی بروند.
دانیال نبی
اتوبوس نگه میدارد مسافرین پیاده میشوند. حیاط بقعه پر است از زائرین و مردم مسلمان. در میان زنانی که چادر سیاه به سر دارند و روحانیونی که در حال عبور هستند زائرین یهودی وارد مزار دانیال نبی میشوند. دیوار نبشتههای عربی و احادیث اسلامی همه جا را پر کرده است. “هر کس دانیال نبی را زیارت کند گویی مرا زیارت کرده است.” این حدیث از امام اول شیعیان، امام علی است که بر دیوار صحن بارگاه دانیال نبی نصب شده. مثل همه زیارتکدههای شیعی در ایران، جعبه مهرها، جای قرآن و مفاتیح، جایی برای چادر که به زنانی که چادر به سر ندارند داده میشود و صندوق صدقات و خیرات جلوی در دیده میشود. متن زیارت حضرت دانیال نبی به عربی روی دیوارهای حرم نوشته شده است. ضریح پر است از اسکناسهای صد تومانی و دویست تومانی. یهودیان دور ضریح جمع میشوند و دعا میخوانند. بعد به ما اجازه میدهند همراه یهودیان به زیر زمین حرم برویم جایی که سنگ قبر واقعی این پیامبر بنی اسرائیل در آن قرار دارد. از دالانی طولانی پایین میرویم و به فضایی نسبتا بزرگ میرسیم که در وسط آن قبر دانیال قرار دارد. با شگفتی میبینم که بر سنگ او به عربی و نه عبری اسمش نوشته شده و تمام دیوار نبشتههای آرامگاه او از آیات قرآن است در حالیکه او یک پیامبر یهودی است.
یهودیان بدون هیچ اعتراضی با سرعت زیارت میکنند. یکی شماره دوستش را گرفته و گوشی را بالا گرفته تا با حضرت دانیال صحبت کند. آن یکی نذر کرده تا بین مردم شکلات خیرات کند. فرقی هم نمیکند مسلمان باشد یا یهودی. از یکی از یهودیان میپرسم از اینکه هیچ نماد عبری و یهودی و هیچ آیهای از تورات و مزامیر اینجا نیست ناراحت نیستی؟ مکثی میکند و میگوید: “همین که الان میتوانیم و اجازه داریم مزارش را زیارت کنیم برای ما شانس بزرگی است و اصلا به این چیزها فکر نمیکنیم. ما هر سال با کلی نامه نگاری با اداره اماکن متبرکه اجازه میگیریم یک روز به این شکل به آرامگاه دانیال نبی بیاییم و زیارتش کنیم. بهر حال اسلام شیعی حتی معتقد است موسی پیامبر هم مسلمان بوده.”
به صحن بر میگردم. یهودیها دور هم نشستهاند و گپ میزنند. هیچ کدام از مسلمانهایی که با شتاب رد میشوند و یا گوشهای ایستادهاند و نماز میخوانند نمیدانند این مردمان یهودیاند.
آتشکده یا امامزاده؟
برای استراحت در مسیری در کاشان به امامزادهای میرسم. خسته و گرما زده وارد بنا میشوم. بنا منتسب است به محل دفن یکی از نوادگان امام موسی کاظم که اسمش را به یاد نمیآورم. به نظر میرسد امامزاده خیلی قدیمی است و زائرین مخصوص خودش را دارد. هر چند تعداد زیادی مسافر و راننده اتوبوس و تریلی هم در حیاط امامزاده بساط پهن کردهاند و از گرمای داغ کاشان به درختها پناه بردهاند. در حیاط امامزاده سنگ قبرهای مردمان ساکن آن منطقه دیده میشود.
بیشتر امامزادههای قدیمی بر روی مزار علمای زرتشتی و یا آتشکدههای ایران باستان بنا شدهاند. ایرانیان از ترس نابودی این اماکن و به دلیل حرمتی که برای بزرگان مذهبی خود قایل بودند بر مزار آنها شبانه مسجد، امامزاده و یا بقعهای ساختند تا کسی نتواند به حریم آنها جسارتی کند. از آنجا که ویران کردن مسجد در دین اسلام حرام است اعراب اموی و عباسی دیگر نمیتوانستند این اماکن را به آتش بکشند و یا خراب کنند.
راهنمای یک تور دانشجویی که در حال توضیح دادن در مورد تاریخ اماکن متبرکه است. او میگوید بیشتر امامزادههای قدیمی بر روی مزار علمای زرتشتی و یا آتشکدههای ایران باستان بنا شدهاند. ایرانیان از ترس نابودی این اماکن و به دلیل حرمتی که برای بزرگان مذهبی خود قایل بودند بر مزار آنها شبانه مسجد، امامزاده و یا بقعهای ساختند تا کسی نتواند به حریم آنها جسارتی کند. از آنجا که ویران کردن مسجد در دین اسلام حرام است اعراب اموی و عباسی دیگر نمیتوانستند این اماکن را به آتش بکشند و یا خراب کنند.
راهنمای گروه سردابهای تاریک را در بسیاری امامزادههای قدیمی نشانی از وجود آتشکدههایی قدیمی در بقایای آن میداند. بعد در حالیکه با دانشجویان از امامزاده خارج میشود میگوید:” برای مثال الان به مسجد جامع کاشان میرویم. چند سال پیش در حین مرمت مسجد بقایای آتشکدهای ساسانی در محراب مسجد پیدا شد، آتشکدهای که یکی از مراکز اصلی تجمع زرتشتیان اواخر دوران ساسانی در منطقه کاشان بوده است.” راهنمای گروه در ادامه میگوید: “مغولان نیز در دورهای از تاریخ دست به ویران ساختن خانه بزرگان ادب و فلسفه و حکمت در ایران نمودند که ایرانیان باز به شیوه قبلی بر خانه نماد و نشان یک امامزاده نصب کردند تا اجازه ندهند میراث کهنشان نابود و ویران شود.”
شروع میکنم به عکاسی از امامزاده. معلوم نیست قرنها قبل چه کسی اینجا مدفون شده است. آیا یک موبد زرتشتی است که اینک مسلمانان برایش نذورات میریزند و التماسش میکنند برای باز کردن گره کور بارداری زنی؟ و یا خانۀ آتش بوده با شعلههای آتش و بوی کندر و آویشن و زمزمههای اوستا … به بلوای جنگ و حمله اعراب فکر میکنم. به آتشکدههایی که یکی پس از دیگری ویران میشد و بازماندههای اسلامی شدهاش. از امامزاده بیرون میآیم که زنی شیونکنان میگوید حاجتش را گرفته و باردار است.
امامزاده بیژن
درفیس بوک خبری توجهم را جلب میکند. عکسی از تابلوی یک امامزاده در روستای کپ سفلی:امامزاده بیژن. اینکه امامزادهای از اعراب نام بیژن داشته یا نداشته؟ آیا این امامزاده قلابی است و بعدها ساخته شده؟ جمهوری اسلامی و استفاده از ابزار دین برای منافع خودش و هزار کامنت و پرسش دیگر در میان کاربران فیس بوک در اندک زمانی دست به دست میشد. خبرگزاری فارس نیز برای روشن شدن موضوع در تاریخ ۱۷ آذر ۹۲ با معاون سازمان اوقاف حجت الاسلام شرفخانی مصاحبه کرد تا روشن کند چرا نام این امامزاده “بیژن” است. شرفخانی معتقد است:”چون امامزاده در منطقهای واقع شده که به «بیجن» یا همان مکانی که در آن جن وجود ندارد مشهور است در زبان محاورهای و به مرور زمان نامش به «بیژن» تغییر کرده است.”
با این وجود در ۳۰ سال گذشته تعداد امامزادههای موجود در ایران هفت برابر شده اندو به رقمی بالغ بر ده هزار امامزاده رسیدهاند. بسیاری از این امامزادهها حاصل خواب نما شدن افراد و ساخته شدن دروغهای بسیار در میان مردم یک منطقه و فخر فروشیهای قومی و قبیله ایست. یکی از قدیمیترین امامزادههایی که حاصل خواب نما شدن معرفی شده چنار عباسعلی است که از خواب ناصر الدین شاه برای جلوگیری از فرار کنیزگان و خادمین حرم و بست نشینی آنها در حرم عبدالعظیم در داخل حرمسرای ناصری تعبیه شد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.