unnamed2

 

«ما زوج هستیم و دنبال یک زوج هات می‌گردیم برای سکس.» در بعضی استاتوس‌ها سن، قد، سایز و خصوصیات دیگری هم برای زوجی که دنبال آن می‌گردند، ذکر شده است اما بعضی دیگر فقط اعتماد متقابل را مهم دانسته‌اند. اعتماد دو زوج به همدیگر برای سکس!

این جا فیس بوک است و استاتوس‌های این صفحات به زبان سلسیس فارسی نوشته شده است. برخی دنبال زوجی حوالی تهران هستند و بعضی دنبال یک زوج شمالی می‌گردند. یکی خودش را اهل اصفهان معرفی کرده و دیگری در شیراز دنبال زوج می‌گردد.
Untitled1.png.815x390_q85_crop_upscale

در هیچ کدام از صفحه‌ها نام واقعی و یا عکس پروفایل به چشم نمی‌خورد. اسم کاربر، یا ترکیبی از یک اسم زنانه و یک اسم مردانه است و یا تنها یک نام است که کنار کلمه زوج و یاzoj نشسته است. به جای عکس پروفایل، عکس بدن های لخت که پشت به دوربین کرده‌اند، قرار داده شده است.

بعضی از قرارهای قبلی نوشته اند. برخی شرط گذاشته‌اند که اول معاشرت می‌کنند و در صورتی که چهار نفر همدیگر را پسندیدند، پایشان به حریم خصوصی یکدیگر باز می‌شود و …

کاربران در استاتوس‌ها در خواست swing یا به ترجمه خودشان «سکس ضربدری» می کنند و دنبال زوج می‌گردنند. کامنت های زیر استاتوس‌ها از طرف زوج های علاقه‌ند نوشته می‌شود. اغلب آن ها خودشان را زن و شوهر معرفی می‌کنند و آدرس ایمیل می‌دهند تا قرارهایشان را تنظیم کنند.

دکتر رابعه موحد روان شناس و استاد سابق دانشگاه معتقد است که این روابط از قبل هم وجود داشته و فیس بوک فقط کار را برای این افراد راحت کرده است: «چنین افرادی در گذشته جفت‌هایشان را به سختی پیدا می کردند. فیس بوک کار را برای انها راحت کرده است. این به معنی بد بودن فیس بوک نیست. فیس بوک به دلیل گستردگی مخاطب هم برای کارهای خوب و هم برای کارهای اینچنینی کارآیی دارد.»

به بیش از ده آدرس، برای مصاحبه ایمیل می‌زنیم. دو هفته می‌گذرد تا اینکه تنها یک نفر از آنان جواب می‌دهد و حاضر به مصاحبه می‌شود. در استاتوس ها خودش را محسن ۳۷ ساله و همسرش را مینا ۳۳ ساله معرفی کرده است. سوال‌ها را تکه تکه جواب می‌دهد و چند هفته طول می‌کشد که داستان حضورش در این صفحات را تعریف کند: «۵ سال است با هم از دواج کرده‌ایم. با هم خیلی راحت هستیم. فیلم می‌بینیم. داستان های سکسی می‌خوانیم و به این صفحات هم سر می‌زنیم.» آن ها اوایل فقط از سر تفریح به این صفحات سر می‌زدند: «عکس ها و استاتوس ها را می‌دیدیم و می‌خندیدیم.» اما بعد از یک مدت محسن پیشنهاد شرکت در این صفحه‌ها و معاشرت با زوج های دیگر را مطرح می‌کند: «اول مینا راضی نمی‌شد. چند روزی قهر بودیم اما بالاخره راضی شد که اولین قرار را بگذاریم.»

دکتر موحد، اولین بار حدود بیست سال پیش در مطبش با چنین زوجی مواجه می‌شود: « یادم می آید، اولین بار خانم جوانی به من مراجعه کرد و گفت که شوهرش از او این کار را می‌خواهد و او به اجبار تن به این کار داده بود. خسته شده بود و می‌خواست طلاق بگیرد.»

محسن اولین قرار را از طریق همین صفحات می‌گذارد: «حدود دو ماه پیش، ایمیل زدیم. یک زوج اعلام امادگی کرد. اول در پارک ملت قرار گذاشتیم. تقریبا هم سن و سال بودیم. همه چیز خوب بود اما مینا اینقدر بازی دراورد که روز قرار اصلی، سر قرار نرفتیم.» خودش در ادامه جواب نوشته: «زنم برایم تکراری شده بود یا باید تنهایی به او خیانت می‌کردم یا باید کاری می‌کردم که دو نفری حال کنیم.»

دکتر موحد معتقد است که رابط جنسی با چند نفر جزو انحرافات جنسی قرار می‌گیرد و مساله ای اخلاقی است. او وقتی توضیح محسن را برای انتخاب سکس ضربدری می‌شنود، می‌گوید: «اگر دو آدم دیگر از هم لذت نمی برند باید از هم جدا شوند. چطور می شود که دو نفر از هم لذت نبرند اما وقتی پای نفر سوم و چهارم وسط می آید، از هم لذت ببرند. سکس خصوصی ترین حیطه آدم هاست که دو نفر خودشان را آشکار و عریان روحی و روانی در اختیار هم قرار می‌دهند. قطعا عیان شدن این حیطه خصوصی مشکلات روانی در پی خواهد داشت.» او معتقد است که اخلاق در حیطه روان وجود دارد: «ما هرگز نمی توانیم بگوییم ادم هایی که انحراف اخلاقی دارند از نظر روانی سالم هستند.»

انگار محسن و مینا تنها کسانی نیستند که سر قرار نرفته‌اند. استاتوس های زیادی از نیامدن زوج هایی که در فیس بوک قرار گذاشته‌اند نوشته شده. مثل صفحه حمید بهاران که نوشته: «چهار نفری با تل صحبت کردیم. حتی واسه حضوری و دیدار قرار ملاقات گذاشتیم. ما رفتیم سر قرار آقا و خانوم تشریف نیاوردن که هیچ وقتی من برگشتم رفتم تو فیس دیدم اقا منو بلاک کرده. باور کنید من هنگ کردم.»

دکتر علی اکبر مهدی، جامعه شناس و استاد دانشگاه نورتریج آمریکا با اشاره به تقلبی بودن برخی پروفایل‌های اینچنینی می‌گوید: «برخی از کسانی که به این صفحات سر می‌زنند، اتفاقا افرادی اخلاق گرا و قاعده مند هستند. آنها فقط دوست دارند این صفحات را ببینند وکنجکاوی کنند.» او معتقد است که این پدیده مختص غرب نیست و از قبل و به صورت اسرار مگو در ایران وجود داشته است اما تکنولوژی جدید باعث شده که این پدیده‌ها بیشتر از حجمی که دارند، تبلیغ شود.

محسن چند هفته بعد اما خواسته‌اش را عملی می‌کند. او این بار سراغ صفحات فیس بوکی نرفته و وقتی از علاقه رفیق اش به این موضوع خبر دار می‌شود، برای این کار برنامه ریزی می‌کند. او در جواب این سوال که حس مالکیت به مینا در آن لحظه‌ها چطور بود. می نویسد: «واقعیت این است که بعضی وقت ها که یادم می آید، دیوانه می‌شوم. می خواستم دوستم را بزنم اما جور دیگر تلافی می‌کردم…» بعد از این ماجرا او دیگر دوستش را نمی‌بیند. می‌نویسد: «فکر کنم هیچ کدامان دوست نداریم با هم چشم در چشم شویم.» رابطه خودشان هم تا چند روز تیره و تار می‌شود: «نه مینا با من حرف می‌زد و نه من با مینا»

رابعه موحد می‌گوید: «این افراد بعد از مدتی اعتماد به یکدیگر را از دست می‌دهند و معمولا زندگی‌شان دوام نمی‌یابد.»

علی اکبر مهدی هم با اشاره به غیرت و ناموس پرستی در ایران می‌گوید: « مرد ایرانی که قدیم ترها حتی دوست نداشت از بارداری زن و یا مادرش حرف بزند مسلما با این موضوع مشکل پیدا می‌کند.» این جامعه‌شناس مشکلات این نوع رابطه جنسی را به چند بعد تقسیم می‌کند: « در جامعه سنتی ایران این پدیده قابل تحمل نیست. در ایران این موضوع خلاف قانون است بنابراین ریسک حقوقی و قانونی برای فرد وجود دارد. دوم اینکه اگر کار این افراد عیان شود مورد سرزنش و یا تمسخر قرار می‌گیرند. سوم اینکه افراد زمانی که زندگی شان عادی شود دچار تعارضات ذهنی می شوند.» او در این زمینه مثال هم می‌زند و می‌گوید: «این زوج ها بالاخره پس از مدتی این موضوع را رها می کنند و مثلا می‌خواهند بچه دار شوند. انها دچار تعارض هستند از یک طرف باید فرزندشان را طوری تربیت کنند که این روابط تا این حد بیرون از قواعد اجتماعی را بد بداند و از طرف دیگر خودشان این کارها را انجام داده اند.»

محسن حالا یکبار دیگر در این صفحات فیس بوک دنبال زوج می‌گردد. او در جواب سوالی که حاضری یکبار دیگر مینا را با شخص دیگری ببینی؟ می‌گوید: « خب مینا هم من را با یک نفر دیگر می بیند. مهم ترین مشکل برای من دیدن فرد کنار میناست که اگر در این صفحات زوج پیدا کنیم. خیالم راحت است که فقط همان یکبار همدیگر را می بینیم.»

مینا راضی است؟ او در پاسخ به این سوال نوشته: «زن ها همیشه اول سخت می‌گیرند اما کم کم راضی می‌شوند، ضمنا من نمی خواهم مثل مردهای دیگر به زنم خیانت کنم.» می پرسم یعنی این کاری که می‌کنید خیانت نیست؟ پاسخ محسن یک جمله است: «نه، این کار یک لذت جویی دوطرفه است.» می گویم خب وقتی همسرت لذت نمی‌برد که دو طرفه نیست؟ او نوشته: «کم کم یاد می گیرد لذت ببرد.»

دکتر موحد بار دیگر به مشکلات روانی و اخلاقی این افراد اشاره می‌کند و می‌گوید: «با روانکاوی و علت یابی می‌توان این افراد را درمان کرد اما به شرطی که خودشان بخواهند.»

اخیرا این صفحات یک قانون جدید گذاشته‌اند. هیچ‌کدام از قرارها قبل از وب چت تنظیم نمی‌شود. خودشان از اصطلاح وب تست استفاده می‌کنند. یعنی قبل از تنظیم قرار دو زوج باید همدیگر را در وب ببینند و صدای هم را بشنوند. محسن می‌گوید: «وب چک برای دیدن چهره و قد و رنگ پوست نیست. برای این است که افرادی که ایمیل می‌زنند واقعا وجود داشته باشند و مجرد هم نباشند. چون بعضی افراد هم برای مردم آزاری ایمیل می زنند. خیلی از مجردها هم با ایمیل های جعلی میآیند و می‌خواهند با یک زوج رابطه برقرار کنند. در حالی که در این صفحات همه دنبال زوج هستند.»

در جدیدترین استاتوس این صفحات یک جمله مشترک، به چشم می‌خورد: «کسی که وب تست نمیده مطمئن باشید با مجرده یا هنوز خانوم و اقا با هم به توافق نرسیده اند.»

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com