دخترانی در لباسهای نیمه لخت با بدنهای تاتو شده، آرایشهای خلیجی و بندری و یا صورت های ساده. هر کدام با یکی دو جمله معرفی شدهاند. مثل عکسی که به اسم باران گذاشته شده: «باران جون، قیمتش یک کم بالاست، فقط در تهران سرویس میده و شب تا صبح نرخش دو برابره»
اوایل همین هفته کمال هادیانفر، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات کشور از شناسایی ۱۳۵ صفحه فیس بوکی فعال در بحث روسپیگری خبر داد و به ایسنا گفت: «با تعدادی از موارد برخورد شده و برخورد با دیگر موارد نیز در دستور کار پلیس امنیت اخلاقی است.»
یکی از این صفحات بیش از ۲۱ هزار نفر عضو دارد. ادمین این پیج خودش را خاله مریم معرفی کرده است و اعضای صفحه در کامنتها او را به این اسم مورد خطاب قرار میدهند. آخرین پستش را روز گذشته گذاشته. سه عکس منتشر کرده ودر توضیح عکس ها نوشته: «خب…سلام عزیزان…این سحرخانم عشق منه سکسی و … فقط تهران. هیچ جا نمیاد … هزینه شبی نیم میلیون … هرکسی توهین کنه بلاکه، بی رودربایستی … پول نقدا اول گرفته میشه … فقط پولدارا پیام بدن واستون سورپرایز دارم.»
عکسها را در گوگل سرچ میکنم. هر سه عکس قبلا در سایت های در و داف، دخترایرونی و داف تهرون منتشر شدهاند. این عکسها در عرض یک روز، بیش از دو هزار لایک خوردهاند و ۸۲۳ کامنت دریافت کردهاند. بعضی قیمت را زیادی بالا دانستهاند، بعضی چانه زدهاند، بعضی شوخی های جنسی کردهاند و چند نفری شماره گذاشتهاند و از خاله مریم خواستهاند که هرچه سریع تر تماس بگیرد.
غیر از پسرها چند دختر هم در زیر کامنتها پیغام گذاشتهاند و خودشان را تبلیغ کردهاند. مثل نگار که نوشته: « اگر خواهان سکس خوب هستید، لطفا در مسیج فیس بوک یک شارژ، دو هزار تومانی و یا پنج هزار تومانی ایرانسل به همراه شماره تلفن تان بگذارید. الویت تماس با کسانی است که شارژ بیشتری میخرند … شارژ دزد نیستم … اگر اعتماد ندارید وقتمو نگیرید.»
شارژ دزد؛ عبارت رایج این صفحات است. گرفتن شارژ تلفن ایرانسل قبل از برقراری تماس با آقایان رسم بسیاری از این نوع پروفایلهای فیس بوکی است که رسمی قدیمی در فضای مجازی ایران است. پروفایلهایی که معمولا نامشان ترکیبی از یک اسم زنانه و کلمه عامیانه روسپی است. تا به حال کاربران زیادی که خواهان سکس بودهاند، تن به خرید شارژ ایرانسل دادهاند و ناکام ماندهاند. مثل حامد که پایین همین کامنت نوشته: «لطفا به این اعتماد به نفسشون اطمینان نکنید. همهشون مثل هم هستند. تا به حال دو بار برای این …. شارژ خریدم اما به محض اینکه شارژ رو فرستادم دیگه جواب ندادن و بلاکم کردن.» حکایت حامد را خیلیهای دیگر هم نوشتهاند واحتمالا برای همین است که صفحاتی با عنوان مبارزه با شارژ دزدها، معرفی روسپیهای شارژ دزد ، گزارش شارژ دزدها و … ساخته شدهاند. بعضی صفحات و پروفایلها هم از جملاتی مثل سکس واقعی بدون شارژ و یا عبارات مشابه برای تبلیغ خودشان استفاده کردهاند.
مثل پیجی که حدود چهارده هزار عضو دارد. ادمین ضمن توضیح اینکه این پیج شارژ دزد نیست، شرایط خاصی را برای درخواستکنندگان تعیین کرده است. این آخرین پست ادمین این پیج است: «پیج دیگه پیج نیست شبیه باغ وحش شده. صد بار گفتم هروقت سکس میخواین شمارتون + اسم فرد مورد نظر + شهرتون رو برای ما مسیج کنید. به کامنت ها رسیدگی نمیشه که هیچ سرتون کلاه هم میزارند. برای نوبت گرفتن روز قبل از سکس باید شماره حساب فرد مورد نظر رو تلفنی ازش بگیرین و ۱۰۰ هزار تومن به حساب فرد واریز کنین.» در پستهای قبلی هم همین شرایط را چند بار نوشته اما همه اینها را مهربان تر توضیح داده است و در بعضی موارد به تفاوتهای میان بین روسپی واقعی و یک شارژ دزد هم اشاره کرده است: «روسپی واقعی اینقدر سرش شلوغه که نمیرسه جواب مسیج شما رو بده اما یه شارژ دزد، فوری جواب مسیج شما رو میده، چون دنبال شارژ میگرده.»
با همه این توضیحات باز هم شمارههای زیادی زیر کامنت نوشته شده است. شروع به شماره گرفتن میکنم. اغلب شماره ها ایرانسل و رایتل هستند. فقط یک شماره همراه اول پیدا میکنم که خاموش است. کامنت های پیجهای مختلف را می گردم و شمارههای زیادی می گیرم. اغلب یا خاموش است یا بوق نمی خورد. بالاخره یکی جواب میدهد. پسر جوانی است که بعدا متوجه می شوم بیست و پنج ساله است و اهل ورامین. اصلا پیج را نمیشناسد . وقتی برایش توضیح میدهم با صدای بلند میخندد و میگوید: وای من اصلا چنین جایی نرفتم. حتما نامردا اذیتم کردن، دوستامو میگم. تو رو خدا آدرس صفحه رو بگید خودم هم برم ببینم چی نوشتن برا من.» بین کامنتها دختری که خودش را الناز معرفی کرده، نوشته: «من نه شارژ میخوام نه پول قبل از سکس. فقط یک سکس خوب میخوام.» شمارهاش را ممیگیرم. چند باری زنگ میخورد و بعد مردی با صدای کلفت و لهجه کردی گوشی را برمی دارد:
-ببخشید میخواستم با الناز صحبت کنم.
-خودم هستم.
-شما الناز خانم هستید؟
خانم! یه حروم لقمهای شماره منو تو اینترنت پخش کرده، نوشته الناز. الان چند وقته بیچاره شدم. نمیدونم چی نوشته که روزی هفت هشت نفر زنگ میزنن و میپرسن ما اگه الناز رو بخوایم نرخش چنده؟ به خدا من اصلا توی زندگیم الناز نمی شناسم.
نفر بعدی که جواب میدهد. اسمش پارسا است. راحت حرف میزند. میگوید: «شمارهمو که گذاشتم دو روز بعد خاله زنگ زد. اما به نظرم نرخش گرون بود. می گفت: صدو پنجاه تومن برای یک ساعت. پول هم اول باید واریز می شد. من قبول نکردم اول پول بریزم. پول رو که می گیرن دیگه غیب میشن.» پارسا بیست و یک ساله است و همه این پیجها را میشناسد. اینطور که تعریف میکند. سردوستش کلاه رفته و وقتی پول را ریخته دیگر، نه تماسی گرفته شده و نه قراری گذاشته شده. البته خودش هم بی نصیب نمانده:«اوایل یک بار ۵ تومن شارژ خریدم و طرف دزد دراومد الان دیگه به این راحتی گول نمی خورم.» او یک بار از طریق همین صفحات توانسته خانمی را پیدا کند. از او میپرسم از عکسش خوشت آمد؟ میگوید: «نه بابا. این عکس ها فکر کنم دروغ باشن. من فقط زیر یکی از عکسها کامنت گذاشتم. بعد یه پسر دیده بود، اومد تو مسیج خصوصی برام شماره یه خانم رو گذاشت. گفت کارش خوبه، گرون هم نیست. چند باری باهاش بودم. ساعتی سی تومن میگیره، اگه جا نداشته باشی، هم میری پیش خودش میشه چهل تومن. یک کم برام تکراری شده که مسیج گذاشتم.»
شماره خانم را از پارسا میگیرم. میگوید: حتما باید من قبلش زنگ بزنم و بگویم شما تماس میگیرید. هماهنگیهای لازم که انجام می شود. تماس میگیرم. اسمش مهناز است و پارسا میگوید: «چهل ساله است.» صدایش نازک است و جوانتر از صدای یک زن چهل ساله. میگویم: شما این صفحات فیس بوکی را دیدهاید؟ بلافاصله میگوید: «نه! ندیدم. اما شنیدم چطوریه. لازم نیست سوال دیگری بپرسم. خودش چند ثانیه مکث میکند و بعد ادامه میدهد: «اینجور که شنیدم عکس میذارن. مطمئن باش کسی که شغلش اینه هیچ وقت نمیره عکسشو پخش کنه که تابلو بشه. هیچ وقت نمیاد شماره شو بذاره. مگر اینکه طرف نه عکس بذاره و نه اسم. پول هم اول کار نمی گیرن. پول اول باید دسته بشه جلو روت بعد بگیری بذاری جلو چشم. کارت که تموم شد برش داری. اینا یه مشت کلاهبردارن. من نمیدونم چرا مردا اینقدر ساده ان، که باور میکنن. البته هر بلایی سر این مردا بیاد خوبه.» جملهاش که تمام میشود، بلند بلند میخندد. قبل از اینکه تماس بگیرم، شرط گذاشته که درباره خودش چیزی نپرسم. منتظر سوال من هم نمی شود و میگوید: «ببین خاطر پارسا خیلی عزیز بود که جواب دادم و باهات حرف زدم وگرنه من اصلا تلفن جواب نمی دم، مگه این که شماره بیفته.»
دوباره سراغ عکسها میروم. از هر پیجی ده عکس مختلف جدا میکنم و عکس ها را یکی یکی در گوگل سرچ میکنم. بیشتر عکسها را در صفحات دیگر پیدا می کنم. بعضی از عکسها از ژورنالهای خارجی درآمدهاند. انگار ادمین فقط شبیه ترین قیافه به دختران ایرانی را انتخاب کرده است. تنها عکس های یکی از صفحات را پیدا نمیکنم. عکسهایی که صورتهایشان کاملا پوشیده شده و فقط بدنشان مشخص است. ادمین صفحه خودش را با یک اسم معرفی کرده و هر روز مشخصات روسپیانی که وقت دارند را روی صفحه فیس بوکش مینویسد. در آخرین پستش نوشته: «برای آخر هفته نیلا با قد ۱۶۸ و وزن ۵۹ و سایز سینه ۸۵ ساعتی ۲۵۰ تومان.» در پستهای قبلی هم توضیح داده که پول را بعد از سکس دریافت میکند. مشغول خواندن کامنت های زیر پست هستم. فردی به اسم حمید نوشته: « بابا به این حرومزاده اعتماد نکنید. دیروز به من یه شماره داد که هماهنگ کنم. دختری به اسم شادی. برام مسیج داد وایبر دارم. زنگ زدم. خطم یک طرفه شده از پلیس فتا زنگ زدن شنبه بیا پلیس سایبری. بچه ها مواظب باشین همش دروغه اینجا به خدا دل تو دلم نیست تا شنبه….» چند ساعت بعد دوباره به صفحه سر میزنم. کامنت حمید دیلیت شده…
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.