vchgftzdfufuzkew678
مسکن یکی از نیازهای ضروری انسان‌ است. مسکن علاوه بر دارایی اقتصادی، عاملی برای امنیت، آرامش، ثبات و رفاه خانوار و جامعه تلقی می‌شود و شوک‌ها و تکانه‌های پیش‌بینی نشده جامعه بر زندگی فردی و اجتماعی را کاهش می‌دهد. به گفته جامعه‌شناسان «مسکن یک مکان فیزیکی است و به عنوان سرپناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می‌آید. در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانواده یا فرد مانند خوراک، استراحت و حفاظت در برابر شرایط جوی تأمین می‌شود.
همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که فقدان مسکن مناسب با افزایش میزان بزهکاری، طلاق و از‌هم‌گسیختگی اجتماعی ارتباط زیادی دارد و عاملی بازدارنده در رشد و اعتلای اجتماعی، فرهنگی و روانی محسوب می‌شود. نداشتن مسکن همچنین باعث پیدایش ناهنجاری‌های اجتماعی دیگری از قبیل خیابان‌خوابی، زاغه‌نشینی و معضلات حادتری مانند تکدیگری می‌شود. بر این اساس یکی از سیاست‌های مهم دولت‌ها و برنامه‌ریزان، فراهم کردن و تسهیل زمینه‌های دسترسی خانوارها به مسکن و خدمات آن است که مبتنی بر آن، در قوانین و برنامه‌های کلان نظام جمهوری اسلامی ایران بر این مهم تأکید شده است.
اصل سی و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: داشتن مسکن متناسب با نیاز را حق هر فرد و خانواده ایرانی دانسته است. بر این اساس دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنهایی که نیازمندترند بویژه روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند. همچنین در قانون برنامه اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم توسعه بر داشتن مسکن مناسب برای خانواده‌های ایرانی تأکید شده است.
مسکن و زنان سرپرست خانوار
مطالعات نشان می‌دهد زنان سرپرست خانوار بیش از سایر گروه‌ها در معرض تبعیض و پیشداوری و فقر هستند. اغلب تحقیقات مربوط به مسائل توسعه در دو دهه اخیر، زنان سرپرست خانوار را به عنوان فقیرترین افراد معرفی کرده‌اند و اغلب این زنان از قابلیت‌ها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند. زنان به لحاظ محدودیت مالکیت بر منابع و سطح پایین آموزش و برخوردار نبودن از مهارت‌های فنی و حرفه‌ای و محدودیت تحرک اجتماعی و اقتصادی که متأثر از عوامل فرهنگی و حقوقی است، برای از بین بردن فقر با مشکل مواجه هستند. بر‌اساس داده‌های مرکز آمار ایران و بر‌اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، میزان سهم زنان در سرپرستی خانواده‌ها، به ۴/۹ درصد رسیده است، این میزان در سال ۱۳۷۵، ۴/۸ درصد بوده که نشان می‌دهد طی یک دهه یک درصد رشد داشته است. بنابراین، سالانه در حدود ۶۰ هزار زن در کشور بی‌سرپرست شده‌اند. در شهر تهران نیز چنین روندی قابل مشاهده است. چنانچه در سال ۱۳۸۵ در خانوارهای شهر تهران ۳۷/۱۱ درصد از سرپرست‌های خانوار زن بوده‌اند در حالی که این رقم برای یک دهه قبل یعنی سال ۱۳۷۵ معادل ۲۹/۹ بوده است.
با توجه به آنکه در سال‌های اخیر با روند رو به رشد شمار زنان سرپرست خانوار مواجه بوده‌ایم که یکی از مهم‌ترین دلایل آن افزایش آمار طلاق بوده است، نگاه ویژه به مسائل و مشکلات آنها امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر بوده و مداخلات اجتماعی را ایجاب می‌کند.
ویژگی‌های جمعیت‌شناختی
طبق نتایج حاصله از سرشماری سال ۱۳۷۵ یک میلیون و ۳۷۰ هزار و ۳۲۱ زن در کشور سرپرستی خانوارها را بر‌عهده داشته‌اند. این تعداد در سال ۱۳۸۵ به یک میلیون و ۶۴۱ هزار نفر رسید. یافته‌ها نشان می‌دهد ۷/۶۸ درصد زنان سرپرست خانوار در تهران همسران خود را بر اثر مرگ همسر از دست داده‌اند و ۶/۹ درصد آنان با وجود داشتن همسر، به دلایلی احتمالاً مانند ازکارافتادگی همسران سرپرست خانواده هستند. ۲/۱۴ درصد نیز زنانی هستند که به دلیل طلاق و جدایی از همسر، کفالت خانواده را بر‌عهده دارند و ۴/۷ درصد این زنان هم هرگز ازدواج نکرده‌اند و لذا خود کفیل خانوار شناخته می‌شوند. همچنین ۵/۴۴ درصد زنانی که سرپرستی خانوارهای تهرانی را بر‌عهده دارند، سنی بیش از ۶۰ سال دارند و در واقع در دوران کهولت خود به سر می‌برند.
امنیت مالکیت
یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های زنان سرپرست خانوار مربوط به مالکیت مسکن است. بر‌اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، در حدود ۶۵ درصد از زنان سرپرست خانوار دارای مسکن ملکی هستند، در حدود ۳۰ درصد استیجاری و حدود ۵ درصد به طور رایگان و در برابر ارائه خدمت زندگی می‌کنند.
کمترین درصد (۳/۴۸) مالکیت بر‌اساس مناطق تهران مربوط به زنان سرپرست منطقه ۵ است. سپس منطقه ۱۲ با ۵۱ درصد و منطقه ۱۵ با ۱/۶۱ کمترین زنان سرپرست خانوار دارای مالک مسکن را دارند. همچنین بیشترین درصد (۳/۸۲) مالکیت مربوط به منطقه ۶ است. پس از آن منطقه ۱۷ با ۱/۷۷ درصد و منطقه ۱۶ با ۷۶ درصد مالک مسکن هستند.
وضعیت تأهل و مالکیت
آمارها می‌گویند حدود ۵۵ درصد زنان سرپرست خانوار دارای همسر، مالک مسکن خود هستند، حدود ۴۰ درصد اجاره‌نشین و ۵/۵ درصد نیز در سایر مساکن زندگی می‌کنند. در حدود ۷۳ درصد زنان سرپرست خانوار بی‌همسر بر‌اثر فوت، مالک مسکن خود هستند، در حدود ۲۳ درصد اجاره‌نشین و ۳/۵ درصد نیز در سایر مساکن زندگی می‌کنند. در حدود ۴۵ درصد زنان سرپرست خانوار بی‌همسر بر اثر طلاق مالک مسکن حدود ۵۰ درصد اجاره‌نشین و ۹/۴ درصد نیز در سایر مساکن زندگی می‌کنند. در حدود ۴۶ درصد زنان سرپرست خانواری که هرگز ازدواج نکرده‌اند، مالک مسکن هستند، حدود ۵۱ درصد اجاره‌نشین و ۲/۳ درصد نیز در سایر مساکن زندگی می‌کنند.
سن طبقه‌بندی شده و مالکیت مسکن
همچنین آمارها نشان می‌دهد حدود ۷۷ درصد زنان سرپرست خانوار ۶۰ سال به بالا، مالک مسکن هستند و در حدود ۱۷ درصد اجاره‌نشین. در طبقه سنی ۳۱ تا ۶۰ سال در حدود ۵۷ درصد مالک مسکن هستند و ۳۸ درصد اجاره‌نشین، در طبقه سنی ۱۹ تا ۳۰ سال ۲۹ درصد مالک مسکن هستند و ۶۵ درصد اجاره‌نشین.
توزیع درآمد و مالکیت مسکن
۲۷ درصد زنان سرپرست خانوار بدون درآمد، مالک مسکن و در حدود ۹ درصد اجاره‌نشین هستند، حدود ۳۹ درصد زنان سرپرست خانوار نیز دارای درآمد مالک مسکن و در حدود ۲۱ درصد اجاره‌نشین‌اند.
زیرساخت‌های اولیه
همان‌طور که در بیانیه دومین اجلاس اسکان بشر ۱۹۹۶ استانبول آمده است، زیرساخت‌های اولیه مناسب از قبیل آبرسانی، بهداشت و آموزش، دفع زباله، سیستم گرمایی مناسب و… می‌تواند در تأمین نیازهای بهداشت
فردی و اجتماعی و تسهیل امور زندگی مؤثر باشد.
بر این اساس و بنا بر سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵، ۶ درصد زنان سرپرست خانوار تلفن ندارند، ۲ درصد آب لوله‌کشی ندارند و در حدود ۶/۳ درصد از آب لوله‌کشی استفاده نمی‌کنند. ۲/۱ درصد گاز لوله‌کشی ندارند و ۷/۲ درصد استفاده نمی‌کنند، ۷۵ درصد دستگاه حرارتی مرکزی (پکیج) ندارند، ۴ درصد آشپزخانه ندارند و ۹ درصد نیز از آشپزخانه خود استفاده نمی‌کنند و همچنین ۵/۴ درصد حمام در واحد مسکن خود ندارند و در حدود ۵/۵ درصد نیز استفاده نمی‌کنند.
کیفیت مسکن
پایداری و دوام سازه‌ای یکی از مؤلفه‌های بسیار مهم در مسکن مناسب است. بر این اساس ۵/۸۳ درصد مسکن زنان سرپرست خانوار بادوام هستند. ۴/۱۵ درصد نیمه بادوام و ۸/۰ درصد کم‌دوام، به عبارتی ۴۲۱ خانوار دارای مسکن کم‌دوام هستند.
به علاوه میانگین سن ساختمان‌های مورد بررسی در این گزارش ۷۲/۱۰ سال است که این میانگین برای ساختمان‌های بادوام ۲۳/۱۰ سال، نیمه‌بادوام ۰۹/۱۳ و کم‌دوام ۲۸/۱۴ سال است.
آنچه گذشت، حاصل نگاهی کوتاه و مختصر به کیفیت مسکن زنان سرپرست خانوار در سه بعد زیرساخت‌های اولیه، امنیت مالکیت، پایداری و دوام سازه‌ای بود. همان‌طور که یافته‌ها نشان می‌دهد، می‌توان گفت بیش از ۹۵ درصد مسکن زنان سرپرست خانوار دارای زیرساخت‌های اولیه مناسب از قبیل آبرسانی، گاز لوله‌کشی، دفع زباله و فاضلاب، تلفن و… است.
اما با این وجود شهرداری تهران می‌تواند با اقدامات جزئی در این حوزه و بر‌اساس اولویت مشکل زیرساخت‌های مسکن زنان سرپرست خانواده را مرتفع کند. یکی از مشکلاتی که در این گزارش به آن توجه شده، بحث دوام و پایداری سازه‌ای مسکن زنان سرپرست خانوار است. در این خصوص می‌توان گفت ۸ درصد مسکن مورد استفاده زنان سرپرست خانوار در وضعیت بحرانی قرار دارد و این مشکل برای زنان سرپرست خانوار بدون درآمد و بی‌همسر بر اثر فوت وخیم‌تر است، به علاوه این امر نشان از آسیب‌پذیری این گروه از زنان سرپرست خانوار در مقابل این مشکل است. در کل می‌توان پیشنهادات عملی زیر را برای مدیریت شهری مطرح کرد. سپس تشویق خیرین مسکن‌ساز برای کمک به مسکن زنان سرپرست خانوار و در آخر اختصاص دادن وام اجاره و تعمیر مسکن تا تسهیلات ویژه به زنان سرپرست خانوار.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com