نوشین احمدی خراسانی، فعال، نویسنده، ناشر و یکی از پیشگامان جنبش زنان ایران است. احمدی خراسانی از چهرههای برجسته کمپین «یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز» بود که برای به چالش کشیدن نابرابری میان مردان و زنان ایرانی در قانون، به همراه دیگر فعالان، طرح این کمپین را ریخت. او علاوه بر فعالیت در کمپین، نویسنده است و بحث پیرامون حقوق زنان ایران را در کانون نوشتههای خود قرار میدهد. او در مقام ناشر، کتابها و نشریات متعددی منتشر کرده است و همچنین یکی از اعضای پیشگام چندین سازمان غیردولتی است که بر حقوق زنان تمرکز دارند. احمدی خراسانی از بنیانگذاران «مرکزفرهنگی زنان» در تهران و نیز یکی از اعضای کمپین «مدرسه فمینیستی» در رابطه با حقوق زنان و گرداننده آن سایت است.[۱] او بیشتر از ۲۰ سال در حوزه زنان فعالیت کرده است.
پیشینه
نوشین احمدی خراسانی در سال ۱۳۴۸ در منطقه کارگری نظامآباد در جنوب تهران متولد شد و تقریبا چهل سال بعد، نظامآباد نخستین محلی بود که در آنجا شروع به جمعآوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا کرد.[۲] او در رشته بهداشت در دانشگاه تهران تحصیل کرد و در رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد مدرک کارشناسی گرفت و در رشته مطالعات زنان با مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. نوشین یکی از شش فرزند خانوادهاش است و با همکار خود «جواد موسوی خراسانی»، ناشر و ویراستار، ازدواج کرده است. او به زبانهای فارسی و انگلیسی تسلط دارد و به هر دو زبان مینویسد و ترجمه میکند. همچنین ویدیوهای کوتاهی میسازد که بر مسائل زنان ایرانی تاکید دارد و برخی از آنها را در کانال یوتیوب او[۳] میتوان دید. احمدی در مصاحبهای در شهریورماه ۱۳۸۲، درباره انگیزههای خود درباره پیگیری حقوق زنان سخن میگوید، با آن که مسئله تبعیض جنسیتی در خانواده او وجود نداشت، ولی در در سطح جامعه این مسئله را بسیار قابل توجه میدید تا آنجا که از زن بودن خود احساس «گناه» میکرد. بعدها در زندگیش متوجه شد که جامعه مردسالار ایران در برابر تغییراتی که او آنها را بسیار کوچک میدانست چقدر مقاومت میکند، خواستههایی مانند برابری افراد در جامعه و حق انتخاب همسر و زندگی و معاش روزانه. با توجه به این تجربیات، او نوشتن و نشر را برگزید تا با زنان ارتباط برقرار نماید و با آنها به گفتگو بپردازد.[۴]
احمدی خراسانی به مدت بیست سال عضو جنبش زنان بوده است. در اوایل دهه ۷۰ او و بقیه فعالان حوزه زنان، از دوران پس ازجنگ بهره بردند و نقش فعالتری در جامعه به عهده گرفتند. آنها انجمنهای غیررسمی کوچکی تشکیل دادند که بعدا تکامل یافت و بخشی از جامعه فعال مدنی شدند.[۵] در سال ۱۳۷۹ احمدی خراسانی و همکار فعالش «پروین اردلان»، مرکز فرهنگی زنان را تاسیس کردند، سازمانی غیردولتی که وقف مسائل مربوط به سلامتی و مسائل قانونی زنان میشد. مرکز فرهنگی زنان در سال ۱۳۸۰ رسما به ثبت رسید، اما همراه با بسیاری از سازمانهای جامعه مدنی در سال ۱۳۸۶ بسته شد.[۶] بنا بر گزارشها، مرکز فرهنگی زنان، نخستین سازمان عمومی(و سکولار) زنان بود که بعد از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، مشغول به کار شده بود.[۷] مرکز فرهنگی در روز جهانی زن (۸ مارس) در سال ۱۳۸۰ به ثبت رسید درحالیکه بنیانگذاران آن، زمانی طولانی را برای اخذ مجوزهای لازم برای شروع فعالیتهای مرکز صرف کرده بودند. تمام زنان درخواستکننده باید دارای همسر و مدرک کارشناسی میبودند و پیشینه محکومیت جنایی و یا سیاسی هم نمیداشتند. بنیانگذاران همچنین موافقت کردند که از آنها انگشتنگاری شود. با همه اینها، درخواست آنان برای مجوز قانونی از وزارت کشور قبل از صدور مجوز از وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی رد شد. با آن که بنیانگذاران مرکز میکوشیدند که درچارچوب قانون عمل کنند، ولی برای حفظ استقلال خود حاضر نشدند تا نظارت دولت را بپذیرند.[۸]
احمدی خراسانی و بقیه بنیانگذاران در منشور جدید مرکز فرهنگی، بالا بردن سطح آگاهی جامعه را نسبت به مسائل زنان با استفاده از جلسات آموزشی، سمینارها و انتشارات در دستور کار خود قرار دادند. رویکرد آنها برای بالا بردن سطح آگاهی زنان، حول جلسات آموزشی سازمان داده شده بود، جایی که زنان، نسبت به حقوق مدنی و حقوق قانونی خود و همچنین درباره قوانین خانواده و خشونت خانگی آگاهی مییافتند، مشورتهای روانی میگرفتند و میآموختند که در برابر فشار دستگاههای امنیتی باید چگونه رفتاری داشته باشند.
در جلسات مرکز فرهنگی، زنان در زمینههایی مانند قوانین شریعت، قوانین مدنی مربوط به زندانیان و چگونگی رفتار در بازجوییها آموزش میدیدند.[۹] علاوه براین، مرکز فرهنگی به دنبال راهانداختن کتابخانهای برای مطالعات زنان بود که هم مرکزی برای مطالعه و هم محلی برای گردهمایی باشد. این گروه همچنین نشریه «نامه زن» رامنتشر میکرد.[۱۰] این تشکل علیرغم قانونی بودن هنوز با موانع بوروکراتیک زیادی مواجه بود. نامه زن توقیف شد و مقامات مسئول از دادن مجوز لازم برای فعالیتهای برنامهریزی شده گروه امتناع میکردند. لباس شخصیهای منسوب به محافظهکاران که خارج از ساختارهای قضایی عمل میکردند، جلسات و مراسم آنها را به هم میزدند. این موانع سبب شد که مرکزفرهنگی جلسات خود را درمنازل خصوصی افراد برگزار کند، اگرچه حتی دراین موارد هم صاحبخانهها با تهدید و ارعاب روبرو میشدند.[۱۱] نهایتا در سال ۱۳۸۶ مقامات حکومتی به زور متوسل شدند، مرکزفرهنگی را بستند و وبسایت آن، «زنستان» را مسدود کردند.[۱۲]
بینش
در زمانی که مرکز فرهنگی زنان میکوشید که زنان ایران را با سلاح آگاهی مسلح سازد، نوشین احمدی خراسانی نقش برجستهای پیدا کرد و به خاطر کار بر روی کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز، به پیشاهنگ فعالان تبدیل شد. او در مجموعه مقالاتی به نام «کمپین برای برابری: روایتی از درون» به وضعیت جنبش اشاره کرده و به شرح مبسوطی درباره اهداف، استراتژیها، موانع و موقعیت جنبش زنان در جامعه پرداخته است. احمدی خراسانی خواسته اصلی کمپین را همانگونه که در طومار آن آمده است، تغییر قوانین و حذف نابرابری نهادینه شده بین زن و مرد عنوان میکند. مثالهایی که در این کمپین به آن اشاره شده، شامل این موارد است: «چندهمسری(در ایران بنا بر سنت اسلامی هر مرد میتواند تا چهار همسر اختیار کند)، سهولت اقدام به طلاق برای مردان در مقایسه با زنان، عدم توانایی قانونی زنان برای حق حضانت کامل اطفال، پذیرش قانونی ازدواج دختران در ۹سالگی، کاهش ارزش شهادت زنان در دادگاهها و غیره».
آنگونه که نوشین توضیح میدهد، کمپین آگاهانه ازاهداف جاهطلبانه اجتناب میکرد و به جای آن به قوانینی میپرداخت که به سادگی قابل تغییر بودند. او این قوانین را تهدیدی برای جامعه میداند، زیرا به ازدواجها آسیب میرساند و بنیان خانواده را به عنوان واحدی از جامعه ایران تضعیف میکند. احمدی خراسانی در کتابش به قانونی بودن چند همسری انتقاد میکند و باز گذاشتن دست یکی از طرفین ازدواج و محدودیت آزادی طرف دیگر را باعث بیثباتی، عدم اعتماد و ناخشنودی در عمق روابط انسانی میداند.[۱۳] او همچنین معتقد است که چندهمسری اثرات مالی زیانباری بر استقلال مالی زنان دارد و همینطور دشمنیهایی را به وجود میآورد. احمدی خراسانی عنوان می کند که برخی از قوانین قدیمی ایران به جای رفع مشکلات، آنها را دائمی میکنند، مانند تبعیض و نابرابری دراحکام حبس برای مردان و زنان. احمدیخراسانی در اینباره به حکمی درقانون کیفری اسلام اشاره میکند که آن را «قانون فراش» میخوانند و براساس آن اگر مردی زن خود را درحال زنا با مرد دیگری ببیند، میتواند هردوی آنها را به قتل برساند.[۱۴]
نوشین و دیگر یارانش در کمپین انتظار داشتند که تاکید آنها بر قوانین و تبعیضهای فردی که در حقیقت مخالفت با زنستیزی در کل جامعه است، سبب شود که آنها را به «محدود بودن» اهداف متهم کنند و بگویند که این مشکلات در جامعه ایران مسائلی فرعی است. او در واکنش به این انتقادات یکی از ضروریات جنبش زنان را در این دانست که این نگرش معمول در جامعه ایران را رد کند، نگرشی که معتقد است تنها باید برای آرمانهای مهم تلاش کرد و در غیر این صورت باید غیرفعال باقی ماند. نوشین معتقد است که این شیوه تفکر به بنبست رسیده است و برخی اوقات بهتر است به کاری پرداخته شود که شانسی منطقی برای موفقیت در آن وجود دارد و اینکه نباید رویای مدینه فاضله را به صورت بهانهای برای بیعملی، مبارزه نکردن و عقب نشینی درآورد.[۱۵] حتی اگر تغییرات در بعضی از تبعیضها نتواند تمام مشکلاتی را که زنان ایران با آن روبرو هستند حل کند، نوشین احمدی هر پیشرفت محدودی را هم به نفع زنان ایرانی میداند، زنانی که زیر یوغ این قوانین هستند. نوشین معتقد است هیچ اصلاحاتی بدون وجود زنان قابل تصور نیست و تغییرات قانونی که کمپین به دنبال آن است را اهداف کوچکی نمیداند بلکه اهدافی تلقی میکند که بر جامعه اثرگذارند و سبب وقف تلاشهای بیشتری از طرف زنان میشود. کمپین در شروع فعالیت خود، تلاش زیادی را برای جلب حمایت ریشهای در جامعه به عمل آورد و این تلاشها با عدم تفاهم مقامات مسئول و همچنین با تردید بخشی از زنانی روبرو شد که کمپین میخواست به آنها کمک کند. درسال ۱۳۸۶ در نوشتهای برای «نیوانترناسیونالیست»، نوشین داستان نخستین روزی را شرح میدهد که برای جمعآوری امضا به در خانهها رفت. او از محله قدیمی خود، نظام آباد در جنوب تهران شروع کرد و با دو زن خانهدار صحبت کرد. اولی پس از توضیحات نوشین درباره نابرابری زن ومرد از او پرسید:« چه میتوانم بگویم؟ به من چه ربطی دارد؟ چه میتوانم بکنم؟ غذای من روی اجاق است و بچههایم به زودی از مدرسه میآیند…»[۱۶] دومی یک زن بیسواد آذری و گرفتار شوهری بود که کتکش میزد، کبودیهای روی بازویش را به نوشین نشان داد و گفت:« شوهر من مشکلات زیادی دارد و من را کتک میزند، شما میتوانید برای من کاری بکنید؟ میدانم که نمیتوانید. هیچ کس نمیتواند. فقط خدا میتواند». زن آذری علیرغم نگرانی، طومار را امضا کرد و در جای نام خود ضربدر گذاشت.[۱۷] احمدی خراسانی و بقیه زنان و مردان فعال در کمپین یک میلیون امضا مورد آزار و اذیت نیروهای امنیتی حکومت قرارگرفتند، به خصوص زمانی که تلاشهای آنها شروع به اثرگذاری بر گفتمان ملی کرد.
علیرغم فشارهای حکومتی، کمپین یک میلیون امضا به راه خود ادامه داد و در شش ماه اول کار کمپین، سیهزار امضا جمع شد. به گفته احمدی خراسانی، جمعآوری یک میلیون امضا که هدف کمپین بود، به نظر امکانناپذیر میرسید و همین مسئله سبب شد که کمپین در آغاز زیر ذرهبین قرار نگیرد. او در «کمپین برابری» اینگونه توضیح میدهد:« درآغاز همانگونه که گفته شد، ایده جمعآوری یک میلیون امضا از طرف مسئولانی که عمدتا مرد بودند، جدی گرفته نشد وآن را مهم تلقی نکردند، اما جنبش به آرامی و به تدریج با عبور ازموانع رشد کرد».[۱۸]
علیرغم خطر دستگیری و زندانی شدن گردانندگان، کمپین به تلاشهای خود برای وارد کردن تبعیض جنسیتی به گفتمان عمومی ادامه داد و در این کار آن چنان موفق بود که توانست نقشی کلیدی در انتخابات پرشور ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ بازی کند. قبل از آنکه ماجرای تقلب درا نتخابات سبب جنبش اعتراضی نیرومندی در سراسر کشور شود، نوشین و ۷۰۰ نفر از فعالان با استفاده از فضای نسبتا باز مبارزات انتخاباتی، کاندیداهای اصلاحطلب، میرحسین موسوی و مهدی کروبی را وادار کردند که موضع خود در برابر تبعیض جنسیتی و حقوق زنان را اعلام کنند. آن مواضع که توسط فعالان شکل داده شده بود، فشارها برای رد «مدل مکمل» جمهوری اسلامی برای روابط بین زن و مرد را افزایش داد. این مدل همواره براین نکته تاکید داشت که طبیعی است که مردان نیازهای زنان را در نظر میگیرند. آنها همچنین خواستار پذیرش کنوانسیون سازمان ملل برای رفع هرگونه تبعیض علیه زنان توسط شورای نگهبان شدند که آن را غیراسلامی خوانده بود.[۱۹] احمدی خراسانی استراتژی انتخاباتی فعالان جنبش زنان را اینگونه توضیح میدهد:«جامعه مدنی مخصوصا اصرار داشت که مهدی کروبی و میرحسین موسوی که خود را اصلاحطلب میدانستند، به اصطلاح پایشان را در آتش بگذارند و حداقل به ایده جامعه مدنی درباره تغییر قوانین و خواست آنها برای کسب امتیازاتی کوچک ، پاسخی هرچند جزیی و سمبولیک بدهند. به هرحال اینها کسانی بودند که از طرف شورای نگهبان برای احراز پست ریاست جمهوری واجد شرایط شناخته شده بودند. به عبارت دیگر، نیروهای مدنی به این نتیجه رسیده بودند که پیروزی هرچند کوچک، به آنها کمک میکند تا امید برای تغییر قوانین را در شرایطی که امکان هیچگونه تغییرمثبتی درجامعه وجود ندارد، زنده نگاه دارند».
نوشین و همکارانش به نقش فعالانه خود در جنبش اعتراضی علیه انتخاب مجدد احمدی نژاد در انتخاباتی بحثبرانگیز ادامه دادند. درحالی که موسوی و کروبی رسما از کاندیداهای رئیس جمهوری به رهبران اپوزیسیون تبدیل شدند، این فعالان حقوق زنان با تشکیل «ائتلاف سبز جنبش زنان فعال» زیر بیرق جنبش تازه متولد شده سبز رفتند.[۲۰] در سرکوبهای خشنی که پس از انتخابات صورت گرفت، احمدی خراسانی و یاران فعالش دستگیر و محاکمه شدند. درحقیقت سیاست خفقان و سرکوب بر فضای اجتماعی وسیاسی ایران حاکم شد و چندین عضو کمپین در زندان باقی ماندند. به گفته احمدی خراسانی قوانینی که برای لغو آنها بسیارکوشیده بودند، تبعیضگرایانهتر شدند.[۲۱] علیرغم فشار دولت، او و یاران فعالش به تلاشهای خود برای برابری جنسیتی ادامه دادند و از حقوق زنان و منافع آنها در رویارویی با سرکوبها دفاع کردند. بستن مرکز فرهنگی زنان درسال ۱۳۸۶ به تشکیل مدرسه فمینیستی توسط آنها انجامید. ماخذی آنلاین برای مسائل زنان که اکنون احمدی خراسانی سردبیر آن است. این سایت اخبار، نظرات و تحلیلهایی درباره مسائل زنان عرضه میکند و به کمپین یک میلیون امضا نزدیک باقی مانده است و بازدیدکنندگان از سایت را از کوششهای آنها آگاه میسازد.[۲۲]
دستاوردها
نوشین احمدی خراسانی نویسندهای پرکار، ناشر و مترجم کتاب و نشریات مرتبط با مسائل زنان است، در اوایل دهه ۷۰، احمدی خراسانی برای چند مجله از جمله «فرهنگ و توسعه» مطلب مینوشت. او با موافقت سردبیر یکی از شمارههای فرهنگ و توسعه را به بزرگداشت روز بینالمللی زن(۸ مارس) اختصاص داد.[۲۳] استقبال مثبت از آن شماره، او را تشویق کرد که سلسله مقالاتی درباره مسائل زنان، مستقل از آن نشریه منتشر کند. این کوششها نهایتا به انتشار فصلنامهای به نام «جنس دوم» انجامید که حاوی مجموعه مقالاتی درباره فمینیسم و مسائل زنان بود و بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹منتشر میشد.[۲۴] در مصاحبهای در سال ۱۳۸۹، چالشهایی را تشریح کرد که برای انتشار این مجموعه در فضای محدود ایران با آن روبرو بود و گفت که فشار دولت بسیاری از ناشران را از موافقت با اجرای پروژه باز داشت و تهدیدی که از بخشهای مختلف دولت متوجه آنها بود، سبب شد که نشریات خود را در معرض خطر قرار ندهند. این فشارها همراه با تاخیرهای طولانی صدور مجوز از وزارت ارشاد، پروژه را چند سالی عقب انداخت.[۲۵] زمانی که دولت اصلاحطلب محمد خاتمی روی کار آمد، سرانجام نشریه جنس دوم منتشر شد و به صورت یکی از برجستهترین نشریات برای زنان سکولار درآمد که همزمان با ظهور دوباره جنبش فمینیستی درجامعه مدنی ایران بود.[۲۶] از آن زمان به بعد، نوشین احمدی خراسانی در زمینه نشر و نویسندگی بسیار پرکار شد. به دنبال جنس دوم، فصل نامه دیگری به نام «فصل زنان» نیز با همکاری او و «فیروزه مهاجر» و همکار قدیمیاش پروین اردلان بین سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ منتشر شد.[۲۷] پروژه دیگری که آنها به اجرا گذاشتند، انتشار منظم «سالنمای زنان ایران» بود که بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱ منتشر میشد.[۲۸]
غیر از انتشار این نشریات، احمدی خراسانی تعداد زیادی کتاب و مقاله نوشت و یا ترجمه کرد. در سال ۱۳۷۷، کتاب او «زنان بیگذشته» که شامل چهار داستان کوتاه بود، به زیر چاپ رفت.[۲۹] درسال ۱۳۸۰ او کتاب «زنان زیرسایه پدرخواندهها» را منتشر کرد که تا سال ۱۳۸۳ به چاپ پنجم رسید.[۳۰] احمدی خراسانی و پروین اردلان بعدا به طور مشترک کتاب «سناتور» را در سال ۱۳۸۲ چاپ کردند که به زندگینامه «مهرانگیزمنوچهریان»، حقوقدان و نماینده مجلس سنا در زمان شاه میپرداخت.[۳۱] علاوه بر اینها، او اخیرا کتابهای «دفترچه خاطرات شانزده زن» و همچنین «حجاب و روشنفکران» را منتشر کرده است که شامل مروری بر برداشتهای متفاوت از حجاب در دورههای مختلف از تاریخ ایران است.۳۲] احمدی خراسانی همچنین یک کتاب نقاشی برای کودکان به نام «بله من میتوانم، خواهید دید» منتشر کرده و در آن به پنجاهمین سالگرد حق رای زنان ایران را گرامی پرداخته است.[۳۳] نوشین همچنین کتاب خاطرات خود را با عنوان «بهارجنبش زنان: روایتی ازاشکها ولبخندها» در سال ۱۳۹۱ به چاپ رساند. در این کتاب به جای روایت زندگی خود، بر دو دهه عضویت خود در جنبش زنان تمرکز میکند و جزئیات گسترش، موفقیتها و عقب نشینیها و ابتکارات مهم جنبش را تشریح میکند. «منصوره شجاعی» یکی از فعالان حقوق زنان و از رهبران کمپین یک میلیون امضا در بی بی سی بیان کرد که بهارجنبش زنان، روایت پشت صحنهای از کل تجربیات جنبش زنان ایران است.[۳۴]
اکنون کجاست؟
نوشین احمدی خراسانی در دوران فعالیتش و به خصوص در رابطه با مشارکتش درکمپین یک میلیون امضا، با دستگیری و تعقیب قانونی قوهقضاییه ایران مواجه شد. اگرچه او مانند بسیاری از فعالان برجسته دیگر به حبس طولانی مدت و یا تبعید محکوم نشد و توانست به فعالیتهای خود در داخل کشو را ادامه دهد اما بارها با برخورد نیروهای امنیتی و احضار به دادگاههای انقلاب روبرو شد.
اولین برخورد نیروهای امنیتی با وی در تاریخ بیست و دوم خردادماه ۱۳۸۵ و در جریان تظاهرات فعالان حقوق زنان درمیدان هفت تیر تهران صورت گرفت. این اعتراض که صدها زن و مرد در آن مشارکت کرده بودند، برای اصلاح قوانین تبعیضگرایانه علیه زنان بود؛ خواستهای که به زودی توسط بسیاری از مشارکتکنندگان درکمپین یک میلیون امضا مطرح گردید. نیروهای انتظامی ایران با زور تجمعکنندگان را متفرق و ۴۲ زن و ۲۸ مرد را به اتهام برگزاری تجمع غیرقانونی دستگیر کردند. احمدی خراسانی و دیگر فعالان پس از دستگیری در جریان تظاهرات، توسط قوهقضائیه مورد بازجویی قرار گرفتند. پس از آن تظاهرات، در مردادماه همان سال فعالیت خود را برای راهاندازی کمپین آغاز و اقدام به جمعآوری امضا کردند.[۳۵]
همزمان با نیروگیری کمپین و جمعآوری امضا،در اسفند ماه ۱۳۸۵ نیروهای امنیتی نوشین و ۳۲ نفر از یاران فعالش را در اسفندماه ۱۳۸۵ به اتهام شرکت در تجمع غیرقانونی بازداشت کردند. آنها در اعتراض به بازداشت چهار نفر از فعالان زن روبروی دادگاه انقلاب دست به تظاهرات خاموش زده بودند. اتهام احمدی خراسانی «به خطرانداختن امنیت ملی» و «اخلال درنظم عمومی» عنوان شده بود.[۳۶] با آنکه فشار بینالمللی سبب آزادی بقیه زندانیان زن شد، احمدی خراسانی، پروین اردلان و شهلا انتصاری به سه سال حبس محکوم شدند. اتهام آنها مشارکت در تظاهرات خرداد ۱۳۸۵ بود. این محکومیتها البته بعدا به صورت تعلیقی درآمد.[۳۷] در سال ۱۳۸۷ او بار دیگر به خاطر حوادث روز جهانی زن محاکمه شد و همراه وکیلش نسرین ستوده در شعبه ۱۳دادگاه انقلاب حضور یافت.[۳۸]
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، سرکوب دولتی در ایران شدت گرفت و تنش بین ایران و جامعه بینالمللی نیز افزایش یافت؛ این رویدادها دست به دست هم داد تا فشارها بر جامعه ایران و به خصوص زنان ایرانی بیشتر شود. در شهریور ۱۳۸۹، او برای ادای توضیحات به دادسرای زندان اوین در تهران که یکی از بدنام ترین زندانهای کشور است، احضار شد. روز بعد او دوباره به دادگاه بازگشت و اتهامات «تبلیغ علیه نظام» از طریق مدرسه فمینیستی و همچنین «مشارکت در تظاهرات غیرقانونی پس ازانتخابات در سال ۱۳۸۸» به او تفهیم شد. احمدی خراسانی تا زمان برگزاری جلسه دادگاه به قید کفالت آزاد شد.[۳۹]
محاکمه نوشین سرانجام در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب صورت گرفت و در خرداد ۱۳۹۱ حکم یک سال حبس به مدت پنج سال تعلیق به وکیل او «فریده غیرت» ابلاغ شد.[۴۰] او در اسفند ۱۳۹۲ به «نیو اینترناسیونالیست» گفت:«میتوانم بگویم که زندان مانند “شمشیردموکلنس” روی سر من است. اما مهمتر از آن، بحران سیاسی و اقتصادی(ترس ازجنگ و تحریم و بدترشدن اوضاع اقتصادی) است که بدون شک بر فعالیتها و برنامههای من سنگینی میکند».[۴۱] علیرغم این موانع، او صراحتا میگوید که تلاشهایش برای زنان ایرانی متوقف نخواهد شد: «برای من مبارزه برای حقوق زنان اصل زندگی است. به همین دلیل، مانند بقیه فعالان حقوق زنان، دست بر داشتن از این گونه تلاشها برای من امکانپذیر نیست، تا زمانی که زنان هموطن من از تبعیض و تعصب رنج میبرند، مبارزه من علیه نابرابری، از ارکان زندگی من است».[۴۲]
منابع برای استفاده بیشتر
Noushin Ahmadi Khorasani’s Wikipedia Page (in English)
Noushin Ahmadi Khorasani’s Facebook page (in Persian)
Noushin Ahmadi Khorasani’s YouTube Channel (in Persian)
Campaign for Equality: the Inside Story (Noushin Ahmadi Khorasani’s book on the One Million Signatures campaign) (in English)
Zanestan (The Women’s Cultural Center) Official Website (in Persian)
Archive of Noushin Ahmadi Khorasani’s Writings, Articles, and Interviews (in Persian)
The Feminist School Official Website (in English)
The Feminist School Official Facebook Page (in Persian)
One Million Signatures Campaign Official Website (in English)
“Signed with an X,” Noushin Ahmadi Khorasani piece in the New Internationalist (۲۰۰۷) (in English)
New Internationalist Interview with Noushin Ahmadi Khorasani (۲۰۱۳) (in English)
پانوشت ها
[۱] http://www.ihrv.org/inf/?p=2339
[۲] http://newint.org/features/2013/03/01/noushin-ahamdi-khorasani/
[۳] Tavaana interview with Noushin Ahmadi Khorasani, August 2013.
[۵] http://www.wilsoncenter.org/sites/default/files/Goli%20Emami%20Presentation%20for%20Web%20Revised.pdf
[۶] http://www.iranhrdc.org/english/english/publications/reports/3007-silencing-the-women-s-rights-movement-in-iran.html?p=9#.UfnFkpKG0ig
[۷] http://www.wilsoncenter.org/sites/default/files/Goli%20Emami%20Presentation%20for%20Web%20Revised.pdf
[۸] http://www.iranhrdc.org/english/english/publications/reports/3007-silencing-the-women-s-rights-movement-in-iran.html?p=9#.UfnFkpKG0ig
[۹] http://www.wilsoncenter.org/sites/default/files/Goli%20Emami%20Presentation%20for%20Web%20Revised.pdf
[۱۰] http://www.wilsoncenter.org/sites/default/files/Goli%20Emami%20Presentation%20for%20Web%20Revised.pdf
[۱۱] http://www.wilsoncenter.org/sites/default/files/Goli%20Emami%20Presentation%20for%20Web%20Revised.pdf
[۱۲] http://www.rferl.org/content/article/1079477.html
[۱۳] p. 21
[۱۴] p. 24
[۱۵] p. 40
[۱۶] http://newint.org/features/2007/03/01/womens_rights/#sthash.XahactGl.dpuf
[۱۷] http://newint.org/features/2007/03/01/womens_rights/
[۱۸] Campaign for Equality. p. 43.
[۱۹] http://www.iranianfeministschool.info/english/spip.php?article52
[۲۰] http://newint.org/features/2013/03/01/noushin-ahamdi-khorasani/
[۲۱] http://newint.org/features/2013/03/01/noushin-ahamdi-khorasani/
[۲۳] http://www.feministschool.com/english/spip.php?article6
[۲۵] http://www.zanestan.es/issue2/06,03,22,07,56,27/
[۲۷] http://www.zanestan.es/issue2/06,03,22,07,56,27/
[۳۱] http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2003/12/031202_pm-senator.shtml
[۳۲] http://www.radiofarda.com/content/f5_iran_book_on_women_hijab_and_feminism/24552843.html
[۳۳] http://www.feministschool.com/spip.php?article7252
[۳۴]http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/12/121203_l44_ahmadi_noushin_book_activist.shtml
[۳۵] http://www.humanrightsfirst.org/our-work/human-rights-defenders/iran/one-million-signature-campaign-timeline/
[۳۶] http://www.iranianfeministschool.info/english/spip.php?article52
[۳۷] http://www.humanrightsfirst.org/our-work/human-rights-defenders/iran/one-million-signature-campaign-timeline/
[۳۸] http://newint.org/features/2013/03/01/noushin-ahamdi-khorasani/
[۳۹] http://www.iranhumanrights.org/2010/09/khorasani-awaits-trial/
[۴۰] http://www.feministschool.com/english/spip.php?article52
[۴۱] http://newint.org/features/2013/03/01/noushin-ahamdi-khorasani/
[۴۲] http://newint.org/features/2013/03/01/noushin-ahamdi-khorasani/
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.