چیز دهشتناک در باره «دو دقیقه نفرت»* این نبود که شخص ملزم به شرکت در آن بود، بلکه این بود که اجتناب از پیوستن به آن غیرممکن بود… به نظر میرسید یک خَلسه کریه از ترس و کینهتوزی، تمایل به کشتن، شکنجهدادن، خردکردن صورتها با پُتک، در کل گروه مردم مانند جریان برق جاری بود، که شخص را حتا برخلاف اراده خود به یک دیوانه اخمو و جیغجیغو مبدل میکرد. (جورج اورول، ١۹۴۸).
اینچنین اوباما، مرکل، کامرون، اولاند و ماتئو رنزی نخستوزیر ایتالیا- اجازه بدهید آنها را «پنج نخاله» بنامیم- از یک کنفرانس ویدئویی استفاده کردند تا جرأت خود را رویهم بریزند و «فشار را بیشتر کنند» خواهان آتشبس در غزه بشوند. کمی بعد، در همان روز، بنجامین «بیبی» نتانیاهو پاسخ خود را، به زبان ساده، فرستاد: او قصد دارد نسخه خود از «راهحل نهایی برای غزه» را با «فشار» یا بدون «فشار» عملی کند.١
بنابراین «پنج نخاله» پس از آنکه جمع غربی مشعشع آنها اُردنگی محکمی خورد چه میتوانستند بکنند؟ آنها تصمیم گرفتند غزه را کنار بگذارند و بجای آن روسیه را-دوباره- تحریم کنند! چه استراتژی خروج درخشانی؟
تونی بلینکن، فرد آشکارا بیهویتی که بَدَل مشاور امنیت ملی باراک اوباما را بازی میکند آنقدر تیزبین بود که به رسانههای سرمایهداری بزرگ بگوید اوباش بی سر و پای اروپا اکنون «مصمم به عمل هستند.» خیر، نه علیه اسراییل به دلیل غزه، بلکه علیه روسیه به دلیل اوکرائین. چه شباهت دوستداشتنی با روایت اورول: «دو دقیقه نفرت» گسترده اسراییل نسبت به مردم غزه به «دو دقیقه نفرت» گسترده «غرب» نسبت به روسیه، که شبیه «دو دقیقه نفرت» گسترده کیف نسبت به مردم شرق اوکرائین است، دگردیسی یافت.
حتا هالیوود نمیتوانست چنین داستانی را ارایه نماید؛ اسراییل از [مسؤلیت] کشتار جمعی عامدانه غیرنظامیان فرار میکند، و روسیه برای یک کشتار جمعی هوایی غیرنظامیان (در مقیاس کوچکتر) که همه نشانههای یک توطئه توسط نوکران «شرکای» غربی روسیه در کیف را دارد، مقصر معرفی میشود.
در اینجا من افشاء کردهام که تحریم، تحریم، تحریم تنها «سیاست» رسمی دولت اوباما نسبت به روسیه است. بر روی تحریمهای بعدی اتحادیۀ اروپایی، که بزودی اعلام خواهند شد، ایالات متحده تحریمهای بیشتری وضع خواهد کرد. هر چه باشد، واشنگتن «نگران» است که مسکو دیر یا زود به اوکرائین حمله خواهد کرد؛ آن مطمئناً، و سرانجام پاسخ به همه دعاهای «توکل ما به خداست»** خواهد بود.
اکنون کجا ایستادهایم
اجازه بدهید فاکتها را دنبال کنیم. واشنگتن از ابتدا گفت که موشک ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه بود که MH17 را سرنگون کرد. آنها قسم میخورند که مدرک دارند. شبیه «ما میدانیم. به ما اعتماد کنید.» سابقه تاریخی حداقل طی ۶٠ سال نشان میدهد که نمیتوان به آنها اعتماد کرد. هرگز مدرکی وجود نداشت. فقط فریبکاری بود.
مسکو، از طریق وزیر امورخارجه مدارک معتبری ارایه نمود. و خواهان یک تحقیق بینالمللی بیطرفانه شد. واشنگتن این خواست و مدارک معتبر را نادیده گرفت.
نیروی دریایی ایالات متحده، مجهز به پیشرفتهترین رادارهای دفاع موشکی، اکنون هفتهها است که در دریای سیاه بودهاند. آنها، مانند روسها، هر ذرۀ پرنده بر فراز خاک اوکرائین را دنبال کردهاند. «آژانس امنیت ملی» دنبال علایم اطلاعاتی میگردد؛ «آژانس ملی اطلاعات زمینی-فضایی» دنبال پدیدهها در حوزه تجسمی میگردد؛ «آژانس اطلاعاتی وزارت دفاع» اطلاعات انسانی را اضافه میکند؛ «سیا» وجود دارد؛ و «مدیر اطلاعات ملی» که همه چیز را میبیند و همه چیر را میداند وجود دارد. چگونه همه این دستگاه تریلیون دلاری «سلطه همه جانیه» نمیتواند حتا یک مدرک قانعکننده ارایه کنند؟
تنها «مدرک» خندهداری که تاکنون ارایه شده تصاویر مخلوط خلاصه شده آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده است که وقت خود را به خواندن وبلاگها و صفحات توئیتر میگذرانند. شبیه سرپرست وزارت امورخارجه در کیف که تصویر ماهوارهای را که نیویورک تایمز طوطیوار بعنوان «مدرک» بمباران اوکرائین توسط روسیه چاپ کرد، توئیت میکند. حتا منبع موسوم به «مقامات بلندپایه ایالات متحده» مجبور شد رسماً به اختصار اذعان نماید هیچ «مدرکی» درباره موشک پوتین وجود ندارد. اگر آنها مدرکی داشتند، ناتو آماده بود در میدان سرخ همبرگر بپزد.
براساس اطلاعات زیادی که علناً وجود دارد، به احتمال قوی چیزی که باعث تراژدی MH17 شد یک موشک هوا-به-هوای R-60M بود که از یک هواپیمای جنگنده Su-25 اوکرائین شلیک شد، نه یک موشک BUK (احتمال شلیک دوگانه نیز وجود دارد؛ ابتدا R-60M و بعد BUK). R-60M بسیار سریع است، و فاصله پرتاب ایدهال پنج کیلومتری را دارد. روسها جنگنده Su-25 اوکرائین را در این فاصله از پرواز MH17 نشان دادند (و منحنیهای آن را ارایه نمودند).
سازمان اطلاعاتی اوکرائین نوار مکالمات برج کنترل با MH17 را گرفته است. آن نوار مطمئناً نشان خواهد داد که MH17 برفراز یک منطقه جنگی در پرواز بود (هواپیمایی مالزی اعلام کرد که آنها را مجبور کردند). میتوان شرط بست که نوارها اکنون «دستکاری» میشوند.
جعبههای سیاه نیز وجود دارند، که نه توسط مالزیاییها یا هلندیها بلکه به فرمان واشنگتن توسط انگلیسیها بررسی خواهند شد. همانطور که وبلاگنویس Saker نظر کارشناسان ارشد روسیه را خلاصه کرد «انگلیسیها اکنون میگذارند آژانس امنیت ملی دادهها را دستکاری کند و آن دستکاری با هماهنگی سازمان اطلاعات اوکرائین در کیف صورت خواهد گرفت و نهایتاً نواری را منتشر خواهند کرد که کاملاً «صحت» نوارهای بررسی شده توسط آژانس امنیت ملی در بریتانیا را «تأیید» خواهد کرد. برای قابل قبول کردن بیشتر آن، و از بین بردن سوءظن درباره دستکاری آنگلو-آمریکایی، هلند آنرا اعلام خواهد کرد. همه باید هشیار باشیم.
سران ناتو، به نوبه خود، دهانشان آب افتاده است. نیروها/میلیشاهای اوکرائین در کمی بیش از یک ماه دیگر، در اول سپتامبر، با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی «مانورهای مشترک» خواهند داشت؛ اعلام خطر لازم است، زیرا این زمانی است که پترو پوروشنکو رییسجمهور اوکرائین گفت پاکسازی قومی آهسته دونباس کامل خواهد شد.
در ارتباط با زاویه R2P (مسؤلیت برای حمایت)، این کاملاً بعید بهنظر میرسد. مسکو همیشه میتواند بگوید اگر حرکت آهسته پاکسازی قومی دونباس متوقف نشود آنها جمهوریهای دونتسک و لوهانسک را برسمیت خواهند شناخت. اگر چنین شود، مسکو آبخازی و اوستیای جنوبی را- یک «مسؤلیت برای حمایت» دفاکتو با حمایت از توان نظامی- تکرار خواهد کرد.
طبق حقوق بینالملل- که واشنگتن هرگز به آن احترام نمیگذارد- این مساوی با «تجاوز» به اوکرائین نیست. سامانتا پاور واقعاً ترسو، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحده حتماً برآشفته خواهد شد- اما این قدری از دارویی است که خود آنها تجویز میکنند. این در واقع با کاری که آمریکاییها بسود سلفیها-جهادیون در سوریه میکنند، و بهتر از آن، با کاری که ایالات متحده در کوزوو کرد قابل مقایسه است.
لاشخورهای ۵٠ میلیارد دلاری
و اکنون، علاوه بر تحریمها، مسکو همچنین باید با تلاش برای یک سرقت ۵٠ میلیارد دلاری مقابله کند. دیوان بینالمللی داوری در لاهه حکم داد که تعقیب یک دهه پیش [شرکت نفتی] یوکوس و سهامدار اصلی آن میخائیل خودورکوفسکی توسط مسکو، انگیزه سیاسی داشته است. مسکو نمیتواند فرجام بخواهد، اما میتواند همه راههای قانونی را دنبال کند و این حکم را «کنار بگذارد».
خوب، این خود تصمیم لاهه است که سیاسی است. خودورکوفسکی نه فقط از طرف نظام قضایی روسیه بلکه توسط دادگاه اروپایی حقوق بشر نیز مقصر شناخته شد. ملایم گفته باشیم، سهامداران یوکوس و منوتپ مشتی اولیگارش گانگستر بودند.
بدین طریق، امپراتوری هرجومرج یکبار دیگر دستبکار شده است، یک دادگاه هلندی را پس از سرقت طلای آلمان و جریمه کردن فرانسه بخاطر فروش کشتیهای جنگی به روسیه، بازی میدهد. گرچه در اینمورد، «غرب» بیشتر از سرمایهگذاری دولت روسیه در غرب، در روسیه سرمایهگذاری دارد. مقابله بهمثل مسکو، مانند بعنوان مثال مسدود کردن همه سرمایهگذاریهای ایالات متحده و اتحادیه اروپایی بویژه در سرحدات جدید بسیار سودآور میدانهای نفتی قطب شمال، بسیار دردناک خواهد بود. شرکتهای بزرگ نفتی غربی هرگز نخواهند گذاشت این اتفاق بیافتد.
این میتواند تا ابد ادامه یابد. خلاصه مطلب: دولت روسیه اجازه نخواهد داد توسط یک حکم حیلهگرانه بسود مشتی اولیگارش مورد سرقت قرار گیرد. موازی با این، میتوان گفت که نه فقط «بازگشت مردههای زنده» (نئوکانها)، بلکه بخشهای مهمی از دولت حقیقی در واشنگتن و حومه- و همچنین پولسالاران «غربی» میخواهند دیر یا زود، به نوعی جنگ ناتو علیه روسیه دامن بزنند.
و در یک خط موازی دیگر، در مسکو شایع است که کرملین این نبرد فرسایشی بعد از یوکوس را در مقایسه با جنگ اقتصادی که اروپا را خواهد لرزاند و نهایتاً اروپا را در مقابل روسیه قرار خواهد داد، یک واکنش ثانوی میبیند. این جنگ اقتصادی چیزی است که امپراتوری هرجومرج برای آن دعا و کار میکند. «دو دقیقه نفرت»؟ از ساعتها، روزها، هفتهها و سالهای نفرت بگویید.
١- «نتانیاهو: ما برای یک عملیات طولانی در غزه آمادهایم» اورشلیم پست، ٢۸ ژوئیه ٢٠١۴
———————————-
* «دو دقیقه نفرت» از رمان «١۹۴۸» جورج اورویل است که در آن اعضای حزب در کشور اقیانوسیه فیلمی از دشمنان را میدیدند و بمدت دو دقیقه نفرت خود را از آنها ابزار میکردند.
** شعار رسمی ایالات متحده آمریکا که بر روی اسکناسها و برخی سکههای رسمی آن تکرار میشود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.