تفریحسالهاست تصویر تعطیلات تابستان و تفریحات تابستانی٬ برابر شده با تصویر پسربچه‌هایی که به دنبال توپ در کوچه پس کوچه‌ها یا زمین‌های ورزشی سطح شهر دوانند یا درحال آب تنی در رودخانه‌ها و دریای شمال و جنوب. دختران از این صحنه‌ها غایبند٬ آنها یا در خانه در حال یادگیری آشپزی و خیاطی و گوبلن دوزی‌اند تا برای وظایف آینده‌شان آماده شوند یا در کلاس‌های آموزشی و کمک درسی به سر می‌برند. 
تفریح در ایران مفهومی جنسیتی به خود گرفته و به دو نوع تفریح زنانه و مردانه تقسیم شده است. با گذشت سال‌ها از انقلاب٬ همچنان در کنار تمام پارک‌ها و کوچه خیابان‌های شهر٬ اغلب مراکز ورزشی و تفریحی مختص مردان باقی مانده است و به جز چند پارک مخصوص زنان با دیوارهای بلند٬ زنان عمدتا محدود به فضاهای سربستۀ سالن‌های ورزشی هستند.

شاید بتوان گفت مهم‌ترین چیزی که زنان با وقوع انقلاب اسلامی از دست دادند حضور در فضای عمومی بود. اسلامی سازی جامعه و تفکیک جنسیتی در ظاهر هر دو جنس زن و مرد را تحت تاثیر قرار داد ولی درواقع فضای عمومی را به مردان تقدیم کرد و زنان را به خانه یا حداکثر فضاهای مسقف و محدود راند.

شاید بتوان گفت مهم‌ترین چیزی که زنان با وقوع انقلاب اسلامی از دست دادند حضور در فضای عمومی بود. اسلامی سازی جامعه و تفکیک جنسیتی در ظاهر هر دو جنس زن و مرد را تحت تاثیر قرار داد ولی درواقع فضای عمومی را به مردان تقدیم کرد و زنان را به خانه یا حداکثر فضاهای مسقف و محدود راند. اندکی پس از استقرار نظام اسلامی حجاب اجباری شد٬ مراکز تفریحی و ورزشی٬ دریا و استخر‌ها به روی زنان بسته شد٬ و دوچرخه سواری زنان ممنوع شد.
حال مدتهاست زنان سعی دارند تا اندک اندک٬ آن فضا را به دست آورند و سهم خود را به عنوان شهروند از فضای شهری بازپس گیرند٬ خواسته‌ای که با مقاومت و ممانعت زیاد حکومت مواجه و‌گاه با توسل به نیروی قهریه سرکوب شده است.

طبق نتایج تحقیق ملی “بررسی مطالبات زنان ایرانی” که در سال ۱۳۸۱ توسط دفتر امور بانوان وزارت کشور و از ۲۴ هزار نفر نمونه آماری جمعیت ۱۵ سال به بالای زنان مجرد، متأهل، زنان شهری و روستایی انجام گرفت٬ دسترسی به مراکز فرهنگی و رفاهی٬ دومین مطالبه زنان ایرانی پس از اشتغال است. جالب آنکه عبارت محافظه کارانه “دسترسی به مراکز فرهنگی و رفاهی” که سعی دارد مفهوم “تفریح” را حذف و کمرنگ کند، نشان دهنده رویکرد حاکمیت (حتا دولت اصلاحات) در ارتباط با تفریح زنان است٬ رویکردی که تفریح زنان را تا آن حدی به رسمیت بشناسد که در کنار خانواده باشد و از سطح فعالیت‌هایی مانند سفر٬ پیک نیک٬ و سیزده به در فرا‌تر نرود.

شنا-16
دوچرخه سواری که در بسیاری از کشورهای دنیا با اغاز فصل تابستان رونق زیادی می‌گیرد و وسیله مناسبی برای تفریح٬ ورزش و حتا سفر تلقی می‌شود برای زنان ممنوع است و تسهیلات دولتی برای دوچرخه سواری٬ زنان را از شمول کاربران آن حذف کرده است. بخش خصوصی نیز به دستور مقامات مسئول تحت هیچ شرایطی حق ارائه امکانات دوچرخه سواری به زنان را ندارند و در صورت تخلف جریمه و مجازات می‌شوند. مهراوه می‌گوید: “کلاسی می‌روم در خیابانی که هیچ وسیله حمل و نقل عمومی از آن نمی‌گذرد. یک خیابان دراز، سربالا و نفس گیر. گاهی ناچار می‌شوم سوار ماشین‌های شخصی مسیر بشوم وقتی دیرم می‌شود. نزدیکی‌های این خیابان یک دکه کرایه دوچرخه شهرداری است. با وجود اطلاعیه‌های روی در که دوچرخه فقط به آقایان کرایه داده می‌شود، ‌ چند بار خواهش کردم که برای طی این خیابان و رسیدن به کلاسم هفته‌ای یک روز دو ساعت به من دوچرخه کرایه بدهند. دشواری‌های مسیر و دیر رسیدنهای همیشگی را هم براشان توضیح دادم، اما نپذیرفتند. یعنی فقط برای تفریح که نبود، حتا برای کار هم به من دوچرخه ندادند. ”
تنها در فضا‌های محدود‌تر که جزو معابر عمومی محسوب نمی‌شود این ممنوعیت کم می‌شود مثل برج میلاد٬ یا فضاهای محصور و مخصوص دوچرخه سواری مثل پارک چیتگر٬ زنان نیز می‌توانند دوچرخه کرایه و استفاده کنند.
کلاس‌های تابستانی نیز تسهیلات خود را بسته به جنسیت متقاضی در زمان‌ها و کیفیت‌های متفاوتی ارائه می‌کنند. طبق مقررات اغلب سازمان موظفند کلاس‌های خود را به طور جداگانه برای دختران و پسران برگزار کنند. این فقط شامل تفکیک فضا نمی‌شود بلکه نوع کلاس‌های ارائه شده و زمان آن نیز متفاوت است. پسران سهم بیشتری در آموزش‌های فنی و کاربردی دارند و دختران سهم بیشتری در صنایع دستی و آموزش‌های غیرکاربردی و اشتغال‌زا. درباره ورزش‌ها نیز سهم پسران در ورزش‌های آبی و رزمی بیشتر است و سهم دختران در ورزش‌های داخل سالن٬ سرپوشیده و کم تحرک بیشتر.
طبق اطلاعات موجود در پورتال جامع اوقات فراغت کشور، که توسط ستاد ملی ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان منتشر شده٬ در مجموع پسران سهمی بیش از دختران در تسهیلات اوقات فراغت دارند و این تفاوت به ویژه در خصوص اردوهای تفریحی و سفرهای زیارتی- سیاحتی مشهود‌تر است.


تفریحات جمعی

تابستان فصل جشنواره‌ها و برنامه‌های خیابانی است٬ که با مشارکت مردم در بازی٬ رقص و نمایش همراه است. شرکت‌های خصوصی معمولا حامی مالی این جشن‌ها هستند و سعی می‌کنند در کنار تبلیع شرکت خود٬ زمینه تفریح و شادی شهروندان را نیز فراهم کنند. در ایران اما اینگونه جشن‌ها به دلیل فراهم آوردن امکان اختلاط و زیرپاگذاشتن معیارهای اخلاقی حکومت٬ به ندرت برگزار می‌شود.

با گسترش شبکه‌های اجتماعی مجازی٬ شهروندان تلاش کردند تا جای خالی جشن‌های سازمان دهی شده را با فراخوان‌های فیس بوکی و گوگل پلاسی پر کنند و با تعریف “ایونت” یا “رویداد” ٬ فرصتی را برای شادی دسته جمعی خلق کنند.

با گسترش شبکه‌های اجتماعی مجازی٬ شهروندان تلاش کردند تا جای خالی جشن‌های سازمان دهی شده را با فراخوان‌های فیس بوکی و گوگل پلاسی پر کنند و با تعریف “ایونت” یا “رویداد” ٬ فرصتی را برای شادی دسته جمعی خلق کنند. قرارهایی مثل بادبادک هواکنی٬ آب بازی٬ و خزبازی که اغلب در تهران اعلام می‌شد٬ از جمله قرارهای تفریحات تابستانی بود که با استقبال خوبی روبرو شد اما با برخورد نیروی انتظامی و دستگیری تعدادی از افراد دعوت کننده و شرکت کننده به فراموشی سپرده شد و جای خود را به قرارهای کم خطر‌تر داد.
ef6ac6964f80082695664614b5339c24

قرارهای قهوه خانه‌ای و رستورانی٬ اکنون جایگزین آب بازی و بادبادک هواکنی شده است٬ زیرا اگرچه نظارت بر اختلاط زن و مرد در کافه و رستوران‌ها نیز وجود دارد اما از نظر حکومت خطر دورهم نشستن و حرف زدن شهروندان در یک فضای بسته کمتر از جیغ و فریاد دختران و پسران جوانی است که با تفنگِ آب‌پاش به دنبال یکدیگر می‌دوند.
شهروندان ایرانی سعی می‌کنند در همین فضای محدود٬ امکان فعالیت‌های فرا‌تر از نوشیدن و خوردن را فراهم کنند. مریم٬ ادمین صفحه “قهوه نوش‌های مقیم مرکز” می‌نویسد: “قرار دیروز کافه وایت‌باکس خیلی خوش گذشت. بعد از مدت‌ها قهوه‌نوش‌ها دور هم جمع شدیم و یک عالمه آدم جدید هم دیدیم. اعضای جدید با ایده‌های تازه اومدن. مثلاً این‌که کنار قهوه خوردن توی کافه‌ها برنامه‌های دست‌جمعی بیشتری هم داشته باشیم و کافه‌هایی بریم که حتی بشه توشون فیلم دست‌جمعی دید و بیشتر لذت برد. یک عالمه اتفاق خوب دیگه هم قراره بیفته.”
در این مجال کوتاه٬ تلاش شد تا به سیاست‌های بخش رسمی و دولتی درخصوص اوقات فراغت زنان و تفریحات پرداخته شود ولی٬ چنان که سالهاست روند معمول زندگی شهروندان ایران است٬ تفریحات و ابتکارات یواشکی زیادی به قوت خود باقی‌اند و روز به روز گسترده‌تر و متنوع‌تر می‌شوند که نیازمند بررسی و تحلیلی جداگانه‌اند.

پانوشت: نام این مطلب الهام گرفته از فیلم مستندی است به نام «فوتبال سربسته» ساخته آیت نجفی٬ که کنایه از ورزش زیر حجاب و نیز پرابهام و تناقض بودن ورزش زنان در ایران است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com