یادداشتی از عمر المقداد خبرنگار سوری مقیم آمریکا درباره تحولات غزه
نمیدانم بخندم یا گریه کنم؟
بهاره محبی
«چطور جرات میکنید به جهان نشان دهید که اسراییل غیرنظامیان را میکشد و کودکان را هدف قرار میدهد؟ کار شما فقط این است که بر موشکپراکنیهای حماس تمرکز کنید و نشان دهید که اسراییلیها در معرض خطر موشکهای حماس هستند. کار شما این است که به اسراییلیها کمک کنید تا تجاوز خود را به غزه توجیه کنند. فقط باید نشان دهید که آنها حق دفاع از خود را دارند. همه چیزهایی را که درباره کار حرفهای خبرنگاری و روزنامهنگاری شنیدهاید و به ذهن سپردهاید فراموش کنید. این اصول برای دنیای خبری دیگری کاربرد دارد نه حمله اسراییل به غزه.»
روزهایی را به یاد میآورم که چطور درباره اینکه روزنامهنگار خوبی باشیم برایمان سخنرانی میکردند. این جملات را به یاد میآورم: متعصب نباشید، با مسایل عاقلانه برخورد کنید، مستقیما به موضوع بپردازید، بهدنبال تمام جزییات باشید، سرتان به کار خودتان باشد و با هیچکس همدردی یا همفکری نکنید… اینها اصولی بود که در مدت همکاری من با سیانان بارها بر آن تاکید میشد. امروز اما وقتی به جریان رسانهای نگاه میکنم از آنچه بهعنوان تیتر یک رسانهها منتشر میشود سرخورده میشوم. متوجه شدهام که گزارشگران و خبرنگاران ما برای اینکه به جهان بگویند در غزه واقعا چه میگذرد بهسختی مبارزه میکنند. اغلب تیترها درباره وقایع غزه است اما متوجه شدهام که تعصبی خاص و جریان رسانهای نادرستی نسبت به حقایق، درباره قربانیان و رویکرد تحولات مناقشه اسراییل و فلسطینیها وجود دارد. به همین دلیل است که در هفتههای گذشته برخی خبرنگاران متهور و جسور تنها به این دلیل که کار خود را درست انجام دادهاند به دردسر افتادهاند. دایانا ماگنی، خبرنگار سیانان، بهدلیل گزارشش از خوشحالی شهرکنشینها از بمباران غزه، از تلآویو اخراج و به مسکو فرستاده شد. ایمن محیالدین، خبرنگار دیگری از شبکه خبری انبیسی، پس از اینکه گزارش بسیار تاثرانگیزش از کشتهشدن چهارکودک فلسطینی توسط جنگندههای اسراییلی را منتشر کرد از غزه اخراج شد. محیالدین خود شاهد کشتهشدن این چهار کودک، که بهگفته او در ساحل فوتبال بازی میکردند، بوده است. دیگر رسانههای خبری اغلب به داستانهایی که از غزه شنیده میشود یا توجه بسیار کمی دارند یا تماما آنها را نادیده میگیرند. بهعنوان مثال، روزنامه واشنگتنپست یکشنبه ۲۰جولای، پس از کشتهشدن بیش از ۴۰۰ فلسطینی که اغلب غیرنظامی بودند، ستونی در صفحه نخست به تحولات غزه پرداخته و تیتر گزارش را به کشتهشدن دو اسراییلی در این درگیریها اختصاص داده و در خط دوم گزارش اشارهای هم به کشتهشدن ۴۰۰ فلسطینی کرده است. پس از خواندن تیتر این گزارش احساسات متضادی داشتم. مطمئن نبودم و نمیدانستم که میخواهم بخندم، گریه کنم یا استفراغ کنم. احساس میکردم میتوانم به پستوی ذهن و فکر روسای رسانههایی از این دست بروم و تصور کنم که به خبرنگاران خود چه میگویند؛ «چطور جرات میکنید به جهان نشان دهید که اسراییل غیرنظامیان را میکشد و کودکان را هدف قرار میدهد؟ کار شما فقط این است که بر موشکپراکنیهای حماس تمرکز کنید و نشان دهید که اسراییلیها در معرض خطر موشکهای حماس هستند. کار شما این است که به اسراییلیها کمک کنید تا تجاوز خود را به غزه توجیه کنند. فقط باید نشان دهید که آنها حق دفاع از خود را دارند. همه چیزهایی را که درباره کار حرفهای خبرنگاری و روزنامهنگاری شنیدهاید و به ذهن سپردهاید فراموش کنید. این اصول برای دنیای خبری دیگری کاربرد دارد نه حمله اسراییل به غزه.»
البته وقتی پای مناقشه اسراییل و فلسطین به میان میآید، این نخستینبار نیست که جریان رسانهای حقایق مربوط به جنایتهای صورتگرفته را قلب میکند. از همینرو است که وقتی به رفتار حرفهای و شأن روزنامهنگاری میاندیشم شرمنده شده و بار سنگینی را روی شانههای خود احساس میکنم. اساسا فکر میکنم به روزنامهنگاری تجاوز شده است. احساس میکنم که در میان ما خبرنگاران و روزنامهنگاران هیولاهایی وجود دارند که این حرفه را بسیاربسیار بدنام کردهاند؛ کسانی که وقتی کلمه انسانیت از دهانشان خارج میشود برایشان شبیه یک جوک است.
چه انتظاری از غولهای رسانهای داریم وقتی به ما قبولاندهاند و اینطور وانمود کردهاند که اسراییل با حداقل ۳۰۰ کلاهک هستهای و با یکی از پیشرفتهترین نیروهای هوایی و سیستم دفاع ضدموشکی روی زمین از خود در برابر مبارزان مقاومت فلسطینی و موشکپراکنیهای آنان حفاظت میکند. برخی از این تسلیحاتی که اسراییلِتا بنِ دندان مسلح ادعا میکند باید در برابر آنها از خود دفاع کند، دستساز هستند و در خانههایی ساخته شدهاند که سالهاست در محاصرهاند. با این حال جریان رسانهای غالب میخواهد شما این را باور کنید که (رژیم) اسراییل حق دارد از خود دفاع کند. چیزی که همیشه میخواستهام بدانم این است که این افراد از کجا چنین حقی را به دست آوردهاند که میتوانند حقایق را مستقیم یا غیرمستقیم دستکاری کنند؟ آنها چطور توانستند ما را قانع کنند که مردم محصور در سرزمینی زندانگونه، تروریستهایی هستند که میتوانند موجودیت اسراییل را تهدید کنند؟
شاید پاسخ را یافته باشم. اینکه یک دروغ را مرتبا تکرار کنید کافی است، مردم سرانجام آن را باور خواهند کرد. بمبارانهای غزه ادامه دارد و هر روز بر شمار بیگناهانی که در سکوت خبری کشته میشوند، افزوده میشود و من حدس میزنم باید در انتظار دروغهای بزرگتری باشیم که بهعنوان سرخط خبرها منتشر میشود!
منبع: Morocco World News
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.