به گزارش ایسنا، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از انقلاب فعالیت خود را با عنوان مرکز سرود و آهنگهای انقلابی آغاز کرد و در سال ۷۶ به مرکز موسیقی تغییر نام داد.
در سال ۸۴ عنوان این مرکز به دفتر موسیقی تقلیل پیدا کرد. از این فراز و فرودها که بگذریم، دفتر موسیقی پس از ۳۶ سال فعالیت هنوز آییننامهای را به صورت رسمی منتشر نکرده است تا مراجعهکنندگان این دفتر بدانند، از کدام قانون نوشته شده، اطاعت میکنند؟
با این حال، پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی در دولت تدبیر و امید قوانین جدیدی را خطاب به مدیرعاملان موسسات، شرکتها و مراکز تهیه، تولید و تکثیر آثار صوتی نوشته است که گویا به مذاق این صنف خوش نیامده است.
دست موسیقی بسته شد
بابک چمنآرا مدیر موسسه موسیقی بهتوون در یادداشتی در اینباره نوشته است وقتی که دستورالعملی ۸مادهای روی سربرگ و معاونت هنری وزارت ارشاد به ناشرین ابلاغ میشود، به این معنی است که روی آن کار کارشناسی شده و مورد تایید صاحب سربرگ و صاحب امضا است. و حالا یک سوال خیلی مهم: ممکنه آییننامه دفتر موسیقی را منتشر کنید؟ همان قوانینی که «همه» باید به آن متعهد باشیم و به آن عمل کنیم «. همان آییننامهای که» چهارچوب نظارت دفترموسیقی را بر مشخص میکند «. همان آییننامهای که اجازه نمیدهد دو اثر به یک نام مجوز بگیرند! مگر به صدور مجوز نشر کسی صاحب آن» کلمه «میشود؟ همان آییننامهای که اجازه تغییر نام اثر را نمیدهد. همان آییننامهای که میگوید یک موسسه در یک شب نمیتواند دو اجرای زنده در دو محل مختلف داشته باشد! تصور من این بود که آییننامه خیالی که سالهاست به آن متعهد میشوم و تاکنون آن را ندیدم، با حضور و وجود شما مدون و منتشر خواهد شد و نه اینکه به لکهگیری و بتونه کردن قوانین شفاهی و هوایی بپردازیم و گره کور مشکلات را محکمتر کنیم.
فکر میکردم نظارت سادهتر و قید و بند کمتری خواهیم داشت نه اینکه در این شرایط که مشکلات نشر به هیولای هزار سر شبیه شده با دستوراتی این چنینی دست بستهتر شویم. آمار استفاده از موسیقیهای غیر رسمی را میدانید؟ در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی و به خاطر قید و بندها و قوانین غیر کارشناسی سالهای گذشته، هماینک-از سر بیتدبیری و تعصبات بیهوده- تبدیل به صادر کننده کالایی شدیم که صدها برابر تولیدات مجاز و رسمی در داخل و خارج کشور شنیده میشوند.
وی در پایان مینویسد در انتظار وعده بازدید آرشیو و رویت آییننامه دفتر موسیقی خواهم ماند. راستی دفتر موسیقی چرا سربرگ ندارد؟
ادامه سیاستهای دولت دهم
گفتنی است نارضایتی از عملکرد خانه موسیقی و نگاه وزارت ارشاد دولت یازدهم به مقوله موسیقی تازگی ندارد و پیشتر نیز نسبت به آن واکنشهایی نشان داده شده است. به طور مثال در دی ماه سال گذشته حسین زمان، خواننده موسیقی پاپ، در فیس بوک خود از تایید یک ترانه خود و رد یا مشروط شدن ۴ ترانهاش از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد خبر داد و در اینباره در فیس بوک شخصی خود نوشت: بالاخره بعد از مدتها پیگیری امروز نتیجه ممیزی ترانههایی که برای اخذ مجوز اجرای زنده به دفتر موسیقی وزارت ارشاد داده بودم مشخص شد. از مجموع پنج ترانه جدیدم تنها یک ترانه تصویب شد و بقیه هر کدام به دلایل واهی مردود و یا مشروط شدند. ترانه» زندونی» مردود شده به دلیل اینکه کلمات» آغوش» و» بوسیدنت» در آن بکار رفته! بیت آخر ترانه» کی دنیاتو خط خطی کرد» یعنی بیت «چی شد که دنیامون پر از جنگ و پر از جنازه شد / خندیدی و لبات پر از باغ انار تازه شده» را باید حذف کنم و الا حق ندارم اجرا کنم و البته موارد دیگری که همه حاکی از همان تفکر غلط و مغرضانه دولت قبلی است که کماکان در بخش موسیقی ارشاد وجود دارد. همانطور که قبلا هم به مسئولین معاونت فرهنگی ارشاد اعلام کرده بودم چنانچه قرار باشد مثل گذشته ترانهها سلاخی شوند حاضر به فعالیت نیستم. با وجود اینکه بر این باورم که این کارشکنیها خود برای منصرف ساختن من است ولی حاضر نیستم پای بر آرمانهایم بگذارم. سالهاست این شرایط دردناک را تحمل کردهام و باز هم خواهم کرد. من به هنر آزاد میاندیشم نه به برگزاری کنسرت و کسب درآمد آن هم به هر قیمتی.
مشکلات با جایگزینی فرم حل نمیشود
از سوی دیگر در چند روز پایانی سال ۹۲ مدیر دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت ارشاد در پایان صحبتهای خود که در خصوص علل لغو برنامهٔ محسن شریفیان -نوازنده و پژوهشگر موسیقی- بود اعلام کرد که لیستی تهیه شده است که بر اساس آن تعدادی از موسیقی دانان کشور دیگر نیازی به دریافت مجوز اجرا ندارند.
به گزارش وب سایت موسیقی ایرانیان:» ارجمند در پایان سخنانش از انتشار لیست استادان موسیقی که نیاز به مجوز برای اجرا ندارند، خبر داد و گفت: این لیست به زودی منتشر میشود و آثار استادان و هنرمندان فعال موسیقی نواحی دیگر در شوراهای تخصصی بررسی نمیشود تا شأن هنرمندان حفظ شود».
از دید برخی اهالی موسیقی این موضوع به تنهایی جای بسی امیدواری و خوشوقتی بود و آنان همان زمان اعلام کردند خواهان آن هستند که روزی شاهد اجرای این قول و چنین اقداماتی باشیم و این نیز بر کسی پوشیده نیست که چنین بحثی سالهاست توسط موسیقیدانان برجستهٔ کشور مطرح بود ولی انگار این سخنان هیچگاه مخاطبی و شنوندهیی نداشت و هرگز کسی به این صحبتها توجهی نداشت. پرسش ما هنوز این است که با حذف برخی اقدامات غلط و نسنجیده و در بسیاری موارد توهین آمیز، قرار است چه قواعد و قوانینی جایگزین شود؟ آیا با حذف برخی فرمها و جایگزینی تعدادی فرم دیگر قرار است کل مشکلات موسیقی کشور بر طرف شوند؟ آیا ایجاد تغییراتی در شیوهٔ دریافت مجوزهای شعر و اجرا و انتشار آلبوم به منزلهٔ حل شدن همهٔ گرفتاریهای خانوادهٔ موسیقی ایران است!
فراخوانی با ایراد املایی و حقوقی
یکی دیگر از مسائلی که پیرامون فعالیت دفتر موسیقی در چند ماه اخیر مورد انتقاد قرار گرفته است فراخوانى بود که براى جذب نوازنده ارکستر در سایت دفتر موسیقى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى منتشر شد و از دید بسیاری از اهالی فن، ایرادات فاحشى چه از نظر تخصصى و چه از نظر حقوقى بر آن وارد بود.
در همین زمینه آرش امینی، کارشناس و منتقد موسیقی معتقد است در این فراخوان غلط املایی وجود داشته است و از غلط املایى که بگذریم؛ محتواى آزمون به طور نادرستى از آزمون هاى ارکسترهاى خارجى استخراج شده و این کپى بدون توجه به سطح آموزش موسیقى در کشور به این فراخوان چسبانده شده است.
وی در ادامه توضیح میدهد اولا در مورد کنسرتو هاى موزارت فقط از یک موومان هر کنسرتو با کادانس آن امتحان گرفته مى شود نه تمام کنسرتو و ثانیا تصور طراحان از وضعیت آموزش موسیقى در کشور چیست که تصور مى کنند عده کثیرى ویولنیست قادر به اجراى یک کنسرتو کامل موزارت هستند و حالا مشکل فقط انتخاب تعدادى از میان آنهاست. تمام این مسائل در مورد اجراى یک کنسرتو کامل رومانتیک نیز صدق مى کند.
از دید بسیاری از اهالی موسیقی همچنین ماهیت حقوقى این فراخوان نیز داراى ایرادات خاص خود است. به عنوان مثال، اصولا یک داوطلب بى آنکه بداند اساسنامه ارکستر بر مبناى چه تعداد مشخصى از نوازندگان، چه تعداد کنسرت در طول سال یا فصل و با چه حقوق و مزایایى با چند تمرین و چه مدت تمرین در هر جلسه تنظیم شده و چه نوع قرارداد استخدامى را در طول چه مدت و با چه نوع بیمه اى براى نوازندگان خود در نظر گرفته، با چه انگیزه اى باید با صرف وقت و تمرین مضاعف؛ سختى یک آزمون را تحمل کند. چگونه ممکن است داوطلبى در آزمونى شرکت کند که از شرایط خود در صورت موفقیت کاملا بى اطلاع باشد.
از طرفى هنوز نه به بار است و نه به بار؛ داوطلبان فرضى تهدید شدهاند که حق نوازندگى در ارکستر هاى دیگر را ندارند. اولا که از پایه و اساس در سال هاى اخیر چه کسى این قانون بى منطق نانوشته را مرسوم کرده که نوازنده ارکسترش حق نوازندگى در ارکسترهاى دیگر را ندارد؟ نوازندگى شغل یک نوازنده است و در صورتى که او به تعهدات خود به طور کامل در برابر کارفرمایان خود عمل کند، نه به لحاط هنرى و نه به لحاظ حقوقى هیچ مقامى حق سلب این حق را از وى ندارد.
آرش امینی همچنین در یادداشتش تاکید کرده است همان طور که سه سال پیش بر اساس تجربه و داشتههایم تعطیلى کامل ارکستر سمفونیک تهران را پیش بینى مى کردم اکنون نیز اعلام مى کنم با کپى کردن و چسباندن چند سطر مبهم و نادرست به عنوان فراخوان آزمون، ارکسترى پا نخواهد گرفت که اگر چنین بود تشکیل و اداره یک ارکستر براى مسئولان فرهنگى هر کشور تا به این حد حائز اهمیت نبود و اداره سازمان و تشکیلاتى به نام یک ارکستر سمفونیک به عنوان رشته اى مهم و مستقل در دانشگاهها تدریس نمى شد.
در پایان به نظر میرسد با روی کار آمدن سرپرست جدید دفتر موسیقی در چند ماه گذشته نه تنها تغییر اصولی و بنیادی برای بهبود وضعیت موسیقی ایجاد نشده، بلکه همان روند اعتراض برانگیز دولت پیشین ادامه دارد و اهالی موسیقی همچنان از سیاستهای نادرست وزارت ارشاد دولت یازدهم سرگردان و ناراضی هستند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.