تعدادی از سازمانهای غیردولتی در نامه سرگشادهای خطاب به معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کردند باوجود رویکرد بیان شدهی دولت در حفظ محیطزیست، تغییر عملی محسوسی در رویکردها و اقدامهای اجرایی که بیانگر اصلاح شیوههای “توسعه”ای مخرب باشد، به چشم نمیخورد.
در این نامه آمده است، حضور سازمان محیطزیست، و بهطورکلی رویکرد زیستمحیطی در “ستاد احیای دریاچهی ارومیه” تاکنون بسیار ضعیف بوده است. نزدیک به یک سال از فعالیت این ستاد میگذرد، و متأسفانه به نظر میرسد که همان مدیران و “متخصصان” و همان شیوههای تخصیص بودجه که موجب رو به مرگ رفتن دریاچه شده، برای “احیای” آن در نظر گرفته شدهاند!
همچنین در بخش دیگری از این نامه از تلاش سازمان حفاظت محیطزیست در جلوگیری از توزیع بنزین غیر استاندارد در کشور قدردانی شده است.
در پایان این نامه سازمانهای امضا کننده درخواست نمودهاند تا سازمان حفاظت محیطزیست در موضوع احیای دریاچهی ارومیه، بااقتدار بیشتر وارد موضوع شود و بکوشد که بهجای روشهای انتقال آب از حوضههای بیرون از منطقه که قطعاً مشکلاتی را برای حوضههای مبدأ پدید خواهد آورد و هزینههای بسیار سنگینی هم بر کشور تحمیل خواهد کرد، شیوههای احیای اکولولوژیکی، با کاستن از فشار غیرمتعارف و آسیبزا بر منابع آب منطقه، به کار گرفته شود.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
سرکار خانم ابتکار
رییس گرامی سازمان حفاظت محیطزیست
با سلام و احترام؛
ضمن سپاسگزاری از اینکه یکبار دیگر وقت گذاشته و نشستی با نمایندگان سازمانهای مردمنهاد برگزار کردهاید، و با قدردانی از مجموعه فعالیتهای سازمان حفاظت محیطزیست که سبب رسانهای شدن موضوع محیطزیست و افزایش حساسیت همگانی به این امر حیاتی شده است، و با آگاهی از اینکه دولت بهتنهایی مسئول بسیاری از تصمیمگیریها و اقدامها نیست، وظیفهی خود میدانیم که همچون گذشته چشم بر روی تخریب و آلودهسازی محیطزیست کشور نبندیم و نکتههایی را بیان کنیم. در این فرصت، دو انتقاد و دو پیشنهاد را به عرض میرسانیم:
نخست، انتقادها:
۱- باوجود رویکرد اعلام شدهی دولت در حفظ محیطزیست، تغییر عملی محسوسی در رویکردها و اقدامهای اجرایی که بیانگر اصلاح شیوههای “توسعه”ای مخرب باشد، به چشم نمیخورد. برای مثال، در کوهستانها که تأمین کنندهی مهمترین مادهی حیاتی یعنی آب هستند، تمامی عاملهای تخریب و آلودهسازی، شاید فقط با اندکی تخفیف در یکی دو نقطه، همچنان در کارند. چرای خارج از ظرفیت برد، بوتهکنی و جنگلزدایی، ساختن سد و راه و ساختمان بدون کمترین ملاحظهی زیستمحیطی، و دفع انواع پسماند در محیطهای حساس کوهستانی همچنان ادامه دارد. از این میان، فقط به موضوع سدسازی و مدیریت منابع آب، و در این مورد به موضوع دریاچهی ارومیه که مورد توجه خاص رییسجمهور محترم هم بوده، اشاره میکنیم:
حضور سازمان محیطزیست، و بهطورکلی رویکرد زیستمحیطی در “ستاد احیای دریاچهی ارومیه” تاکنون بسیار ضعیف بوده است. نزدیک به یک سال از فعالیت این ستاد میگذرد، و متأسفانه به نظر میرسد که همان مدیران و “متخصصان” و همان شیوههای تخصیص بودجه که موجب رو به مرگ رفتن دریاچه شده، برای “احیای” آن در نظر گرفته شدهاند! در این مورد فقط یادآور میشود که بودجهی قابل توجه تخصیص یافته برای “احیای” دریاچه ظاهراً قرار است که بیش از هر چیز، برای انتقال بینحوزهای آب مورد استفاده قرار گیرد. تردیدی نیست که باز هم لابیهای ساختوساز اثرگذاری خود را داشتهاند… .
۲- در موضوع محیطزیست شهری، ضمن قدردانی از تلاش سازمان حفاظت محیطزیست در جلوگیری از توزیع بنزین غیر استاندارد، لازم است بگوییم که شیوههای هزینهبر و ساخت و ساز گرا مانند بزرگراهسازی، تغییر دادن پیدرپی پیادهروها به قیمت نابودسازی درختان حاشیه، بیاعتنایی به حفظ حریم شهرها، تجاوز به باغها و فضاهای طبیعی اطراف و داخل شهر و حتی تخریب بوستانها… که غالباً از تهران الگو گرفته و به شهرهای دیگر هم تسری مییابد، همچنان رفتار غالب شهرداریها است.
دوم، پیشنهادها:
۱- در موضوع احیای دریاچهی ارومیه، سازمان حفاظت محیطزیست بااقتدار بیشتر وارد موضوع شود و بکوشد که بهجای روشهای انتقال آب از حوضههای بیرون از منطقه که قطعاً مشکلاتی را برای حوضههای مبدأ پدید خواهد آورد و هزینههای بسیار سنگینی هم بر کشور تحمیل خواهد کرد، شیوههای احیای اکولولوژیکی، با کاستن از فشار غیرمتعارف و آسیبزا بر منابع آب منطقه، به کار گرفته شود. بهویژه بهتر است بهجای تخصیص بودجه برای طرحهای انتقال آب از رودخانههای زاب و ارس، برای کاستن از مصرف آب در حوضهی ارومیه چارهاندیشی شود. اگر سازمان بتواند در موضوع دریاچهی ارومیه، دیدگاه زیستمحیطی را پیش ببرد، قطعاً در بسیاری زمینههای دیگر هم خواهد توانست الگوهای زیست پایدار را معرفی کند و به اجرا برساند.
۲- در محیطهای شهری، سازمان حفاظت محیطزیست میتواند تأثیرگذاری بیشتری بر شهرداریها داشته باشد؛ این کار باید از تهران، با جلوگیری از “شهریسازی” دامنههای کوهستانی و پارکهای جنگلی و پارک پردیسان و کشتزارها و باغها و باغچههای داخل و اطراف شهر آغاز شود. موفقیت سازمان حفاظت محیطزیست در این اقدام، جایگاه آن را در حوزهی تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای مربوط به محیطهای شهری ارتقا خواهد داد.
* انجمن کوهنوردان ایران، گروه دیدهبان کوهستان، انجمن غارنوردان ایران، انجمن دروازههای سبز پارس، انجمن پایشگران محیطزیست، گروه بچههای
آب، جمعیت حامیان زمین، و انجمن دوستداران دماوند، این نامه را امضا کردند. همچنین دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران نیز موافقت خود را با مفاد این نامه اعلام کردند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.