زنده نگه داشتن کسی با کشتن دیگری معنا نمی شود، همانگونه که این حق نیست که از طریق تروریسم حاصل می شود، بلکه تنها جنایت است!
رو در رویی دو دیدگاه افراطی مذهبی صاحب قدرت و نفوذ در اسراییل و فلسطین باعث می شود محافظه کارانه تر و تا جای ممکن کمتر بخواهم در زمینه رودرویی این دو گروه ورود کنم و در این زمینه صحبت کنم! اما چند حس وادارکننده و تحریک کننده قوی مانع از سکوت یا خودداری ام از بیان حقایقی می شود!
۱- وجود یک دولت سرکوبگر و قلدر که بزرگترین بنگاه های خبرپراکنی و دولت هامسلط امروز با همه سرپیچی هایی که از قوانین و حقوق بین الملل انجام می دهد، حمایت و به توجیه، اعمالش به صورت تراژدی-کمدی اهتمام می ورزند.
وجود این یک طرفه گی چون گزنه ای بر روی اعصاب و روان بشری حرکت می کند!
۲- اسراییل تنها سرزمینی است که اگر بخواهی به رفتار دولتش اعتراض کنی، اعتراض به عملکرد و رفتار دولت همسنگ ضدیت با مردم و دینشان قلمداد می شود، در صورتی که هر روز با شیپور رسانه ای مبتنی بر اینکه اسراییل دولتی سکولار و دموکراتیک است بیدار شده و به خواب می رویم(حتما دوستان و همراهان سکولار تایید می کنند که سکولاریسم لازمه دموکراسی است هرچند کفایت آن نیست)!
اگر اسراییل را دولت یهود بدانیم لاجرم بر دموکراتیک بودن آن مهر باطل زده ایم! در صورتیکه از کره شمالی تا آرژانتین و از آلاسکا ایالات متحده آمریکا تا استرالیا ضدیت با رفتار و عملکرد یک دولت به معنای ضدیت با آن ملت و دین یا دیدگاه تلقی نمی شود!
این انگ زنی بی شرمانه به معترضان باعث می شود فرد بخواهد بجای مرعوب شدن بلندتر فریاد بزند!
۳- اسراییل تنها جایی است که زمانی حق داری به رفتارش اعتراض کنی که همه نوع سابقه در اعتراض به همه چیز و همه کس حتی زلزله هاییتی هم داشته باشی و مدارک و شواهد معتبر و قابل وثوق ارائه داده باشی، و الا یهود ستیز خواهی بود.
هر چند که از جنگ و کشتن متنفر باشی و مبارزه خشونت پرهیزی برای پایان یافتن و پایان دادن به کشتن و کشتار آغاز کرده باشی، و الا اعتراض به هر جا و هر چیز دیگر نشانه آزادگی و نه ضدیت با یک قوم و آیین است.
۴- مدافعان رفتار دولت اسراییل به همه چیز ارجاع می دهند جز اینکه اسراییل فرای مرزهای مشخص شده ۱۹۶۷ ایستاده، و از ۱۹۴۸ به هر زبانی و به هر وسیله ای و به هر روشی برای بازگشت به مرزهای قانونی، نه گفته و هر چیزی را بهانه کرده و می کند تا پوششی باشد در طول ده ها سال فقط برای توجیه اشغال و زمان خریدن برای تداوم شهرک سازی های غیر قانونی اش برای تغییر بافت جمعیتی.
هر معترضی را به هر چیزی حواله می دهند جز اینکه بگویند آیا این مریض احوالی معترضین است که باعث اعتراض شده، یا رفتار نابخردانه، تجاوزکارانه و جنایتکارانه و ضدانسانی اسراییل دلیل این اعتراض است!
که اگر دومی دلیل است به درمان دومی باید پرداخته شود بجای آنکه دستگاه انگیزاسیون راه بیاندازند، همانطور که برای هیچ اعتراض دیگری درخواست گواهی نمی کنید و تشویق هم می کنید و نامعترضان و سکوت شان را حتی تا خیانت و همراهی با جنایت متهم می کنید.
و این چون این سمباده ای شعور و روان آدمیزاد را مستهلک و سوده می کند!

۵- اصرار دولت اسراییل و حامیانش به مارک ضد یهود زدن به هر نقد و اعتراضی و ایجاد خفقان رسانه ای و خودسانسوری افراد را فراهم آوردن و طرح مرعوب سازی و خاموش کردن مخالفین جنایت است، که نبود و کمبود رسانه های مدعی استقلال و بی طرفی، فریاد افکار عمومی بلندتر می شود!
پی نوشت: در میان ایرانیان و پارسی زبانان دو گروه افراطی و دست راستی بیشتر بر طبل تعیین صلاحیت (شورای نگهبانی) و احراز صلاحیت ها کنکورهای سال های اولیه انقلاب و پاکسازی های انقلاب فرهنگی شباهت می برند، یکی تعدادی از گروه افراد شوونیست که برای استقلال گروهی دیگر از دیگر از همزبانانشان تنها دولتی که چراغ سبز نشان داده، اسراییل است و دیگری دوستان (و نه صد البته همه) متلذذ از سلطنت. هرچند متاسفانه هستند گروه دیگری از دوستان و بزرگوارانی رسانه ای و البته نه همه که در رسانه هایی کار می کنند که خط قرمز شان اسراییل است!
این بزگواران به هر صحرای کربلایی می زنند و تنها سخنان سخنگویان دولت اسراییل را تکرار می کنند! که این خود بر تراژدی-کمدی می افزاید.
مثلا، چرا زوم کرده اید روی اتفاقات غزه؟ اگر به غزه توجه داری چرا به ما توجه نمی کنید؟ اگر می خواهید راست گو باشید، باید پتیشن استقلال مرا هم امضا کرده باشید! آیا به آفریقا سفر کرده اید؟ چند قطره اشک برای دزدیده شدن دختران توسط بوکوحرام ریخته اید( این مورد آخر پیش بینی من است در ادامه استدلا های بزرگواران)، در چند مجلس بزرگداشت خاطره دختری که در هند به او تجاوز جنسی گروهی در اتوبوس شد شرکت کرده ای؟ در مورد این پلنگ و بزمجه ای که کشته شد، اگر واقعا طرفدار حقوق انسانی هستی اعتراض کرده ای؟ به حجاب اجباری اعتراض کرده ای یا فقط یک عکس دو ثانیه ای گرفته ای برای آزادی های یواشکی فرستاده ای؟ خاک بر سرتان گیج شده اید و نمی دانید در سوریه در جنگ داخلی به چه کسی اعتراض کنید به سلفی های القاعده یا وهابی های داعش یا علوی های حکومت فاسد بشار اسد، پس چرا نسبت به حوادث غزه می توانی عکس العمل نشان دهی؟!

پی نوشت ۲: کشته شدن یک باره حدود سیصد انسان بی گناه و نخبه و خدوم انگار عده ای از مدافعان دولت اسراییل را از اینکه رکورد آنها را جابجا کرده انگار به وجد آورده است و یخ هایشان ترک برداشته چرا که سنگر دیگر برای پنهان کردن جنایاتشان انگار یافته اند.
پی نوشت۳: مایه تعجب دیگرم این است که این مدل دوستان از قضا نام اپوزیسیون هم دارند، چرا دوقلوی تک یاخته ای رفتار و مرام و سخنان جمهوری اسلامی اند؟
زمانی که هر صدای اعتراضی به جنایات ضد بشری بلند می شود شرح سوابق می خواهند بجای درخواست مجازات برای آمران و عاملان و برگزاری دادگاهی صالح و پایان بخشیدن سریع خشونت و اراده همگانی برای وادار کردن متجاوزین به تمکین قطعنامه ها و موازین بنیادین و اساسی و جهانشمول بشر، در حال توجیه و استشهادنامه و رزومه حقوق بشری خواستن و سپس ارزشیابی آن توسط خود متهم هستند!

این ها دلایلی است که بعلت حضور حماس و جکومت اسلامی ایران و دول استبدادی و تروریست پرور عربی که تروریست و حامی تروریسم هستند در یک روی سکه و تروریسم دولتی اسراییل به اتفاق سرمایه داری منفعت پرست در روی دیگر سکه ترجیح شخصی ام با سکوت روزه گرفتن است، ولی این کشتار کودکان و غیرنظامیان و عذر بدتر از گناه آوردن و عقل و خرد و منطق آدمیزاد را همزاد مترسک گرفتن و جانبداری های وقیحانه از حق کشتار یک طرف، این بخیه های دهان آدمیزاد را پاره می کند و درد واژه ها، رنگ فریاد می گیرند، واکنش قاطبه ی این اعتراض ها اگر وجود می داشت رسانه های جهانی بی طرف که در زمانی که داشتیم و می خواستیم بی طرفی شان باور کنیم به عروسک بوقی تبدیل شدند، سکوت بود. چراکه در حضور وجدان بیدار رسانه و مطبوعات خفتن و سکوت من و امثال من در این دنیای مجازی مختمل تر و نیاز به فریاد کشیدن از ما می گرفت! وقتی رسانه ها بلندگوی تبلیغاتی حاکمان می شوند، نه آیینه مردم و بازتاب صدا و خواست آنها، این می شود که وجدان درد باعث می شود خود یک رسانه شویم!
امیدوارم پیش از نیاز به نوشتار و دردنامه ای دیگر هر دو طرف حق حیات و حقوق انسانی یکدیگر را برسمیت بشناسند و بجای نفرت، عشق و زندگی را ترویج کنند!

شهریار
۱۹ ژوئیه ۲۰۱۴

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com