دیر زمانی نیست که ایرانی، کشورش را حبس میکند در قلبش و کولهبارش را بر دوشش میگذارد و روانهی دیارهایی میشود که نامشان را میگذاردغربت. داستان مهاجرت، چنان صدای دهلیست که هرچند از دور خوش است، قصهای پر غصه است.
“امین انصاری”، داستان نویس ایرانی است که عموما آثارش، از زیر تیغ ارشاد جان سالم بدر نمیبرند. انصاری در این باره گفته است:
“بعد ازغیرمجاز اعلام شدن یکی از داستانهای بلندم و متعاقبا سانسورشدن دوکتاب دیگر، درست بعد از انتخابات سال ۸۸ بود که تصمیم گرفتم کلمهای راحتی به سلاخخانهی ارشاد نسپرم. این شد که «شکار» را به عباس معروفی و«نشر گردون»اش سپردم و حالا با «نوگام» تجربهی جدیدی را آغاز میکنم؛امید که طعماش شیرین باشد”.
اثری که انصاری به نشر نوگام سپرده است، داستانیست در بارهی مهاجرت. “والس با آبهای تاریک”، خاطرات مرد ایرانی مهاجر است در قایقو متعاقبا آنچه که این روزها بر او میگذرد. مرد از دردهایی میگوید که هرگز پایانی برایشان نیست. قایقی که داوود و دیگران را از ساحل اندونزی دور میکند، قایقی که شبیه به تخته پاره است، فرسنگها دور از مقصد، درست جایی که مسافران، آبهای سیاه زیر پایشان میبیند، خراب میشود و بعد هم غرق. داوود، اما جان سالم بدر میبرد. حالا، هنوز درگیر صحنهای است که میتوانست لحظات آخر عمرش باشد. لحظاتی که حبابهای آب را میدید. حبابها، گهگاه به سراغش میآیند و زندگیاش را مخدوش میکنند. “میدانم باید چشمانم را باز کنم. باورم نمیشود، دوباره افتادهام میان حبابها، حبابهایی کوچک و گرد و مهربان که با خودشان اکسیژن را به سطح آب میآورند. حالا درست از پیش صورتم میگذرند. کار خودشان را میکنند حبابها. به آدم کاری ندارند”.
داوود، به امید زندگی بهتر، هویت خودش را تغییر داده و داستانی محکمه پسند برای ادارهی مهاجرت و پناهندگی استرالیا ساخته و این داستان را گاهی مرور میکند. همسفران داوود نیز، هر یک داستان خودشان را دارند.فردی که مثل داوود، داستانی از زندانهای خیالیای که رفته است، ساخته.زنی که برای جمع کردن پول و پرداخت هزینهی مهاجرت، مدتی به تن فروشی مشغول بوده. مردی کهن سال که چیز زیادی از خودش نمیگوید و آخر سر هم روی عرشهی قایق، جان میبازد و تنش به آبها سپرده میشود. مسلمانان عرب زبانی که ایرانیهای بینماز را مسبب خرابی قایق و بدبختیهایشان میدانند و دیگرانی که یا داستانهایشان واقعیست و یا ساختگی.
امین انصاری که خود ساکن استرالیا است، در بارهی چرایی نوشتن داستان بلندش، “والس با آبهای تاریک”، به نوگام گفته است: “استرالیا ماجراهایعجیب نشنیدهی زیادی دارد. از رسم و رسومات مردمش گرفته تا تاریخی کهپشت سر گذاشته. برایم بسیار تکاندهنده بود که یک نقطهی تاریک تاریخمعاصر این کشور، به هموطنان من مربوط باشد. با کنجکاوی زیاد خبرهایمربوط به مهاجرین غیر قانونی ایرانی، افغانی و عربی را که توسط قایقخودشان را به آبهای استرالیا میرساندند، پیگیری کردم. تا به خودم بیایمپایم به بازداشتگاهشان در اطراف شهر باز شده بود. یک سالی نشستم پایداستان آدمهایی که به قول خودشان جهنم را به قصد بهشت ترک کرده بودندو داستان خودم را ذرهذره ساختم.”
قلم روان و نثر خوب نویسنده، از ویژگیهای این اثر است. به علاوه، صداقت و توانایی عدم قضاوت نویسنده در این اثر آشکار است؛ از دیگر سو، اثری به زبان فارسی که با این جزئیات، به آنچه که بر مهاجران و در جریان سفرشان، خصوصا مسافران پس از اتفاقات سال ۸۸، رفته است پرداخته باشد، کمیاب است و همین امر نیز بر ارزش این کتاب میافزاید.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.