واژه پورنوگرافی (pornography) از کلمههای یونانی پورن (pornē) و گرافوس (graphos)به معنای «نوشتاری درباره فاحشهها» مشتق شده است. پورن به معنای فاحشه (whore)، بهطور خاص و فقط، به پایینترین طبقه روسپیها اطلاق میشد، که در یونان قدیم در روسپیخانهها در اختیار تمام شهروندان مذکر قرار داشتند.
پورن (فاحشه)، به معنای واقعی کلمه، ارزانترین، بیحرمتترین، و بیدفاعترینِ زنان بهشمار میرفت؛ حتی در مقایسه با بردگان. فاحشه، کاملا، آشکارا و مطلقا، بردهای جنسی بهشمار میآمد. واژه گرافوس به معنی نوشتن، حکاکی یا نقاشی است.
پورنوگرافی (هرزهنگاری) به معنای «نوشتن درباره رابطه جنسی»، «ترسیم شهوت» یا «ترسیم اعمال جنسی» یا «ترسیم بدنهای عریان» یا « نمایش جنسی» و یا هرگونه حُسنِ تعبیر دیگری نیست. پورنوگرافی به معنای ترسیم آشکار زنان در مقام فاحشههایی فرومایه است. در یونان قدیم، تنها فاحشهها بودند که فرومایه قلمداد میشدند، نه تمامی روسپیها.
پورنوگرافی (هرزهنگاری) معاصر، کاملا و دقیقا، با معنای ریشه این کلمه مطابقت دارد: ترسیمِ گرافیکیِ فاحشههای فرومایه، یا به بیان عامیانه، جنده (slut)، ماده گاو (یعنی حیواناتی که مورد استفاده جنسی قرار میگیرند، و یا یک کالای جنسی تلقی میشوند) و کُس (cunt). معنای این واژه تغییر نکرده است و این گونه [ژانر] نامی بیمُسمٌاست. تنها تغییری که در معنای آن بهچشم میخورد، در قسمت دوم آن، یعنی گرافوس [نوشتار] است: امروزه دوربین وجود دارد؛ عکس، فیلمبرداری و ویدئو. روشهای ترسیم تصویری از نظر تعداد و نوع، افزایش یافتهاست: محتوا همان است، معنا همان است، هدف همان است، جایگاه زنان ترسیمشده همان است، ارزش زنان ترسیمشده نیز همان است. با روشهای تکنیکی پیشرفته در ترسیم تصویری، زنان واقعی، برای آنکه موجودیت داشته باشند، باید تن به این نوع ترسیمشدن بدهند.
واژه پورنوگرافی، (هرزهنگاری) معنی دیگری به جز آنچه در اینجا گفته شد ـ یعنی ترسیم پستترین فاحشههاـ ندارد. موجودیت فاحشهها برای آن است که از نظر جنسی به مردان خدمت کنند. موجودیت فاحشهها در چارچوب سلطه جنسی مردان است. معنای فاحشه تنها در صورتی قابل درک است که فرد به کُنهِ واژه سلطه جنس مذکر پیببرد. این مردان هستند که این گروه، این نوع، این مفهوم، این لقب، این اهانت، این صنعت، این تجارت، این کالا، و این واقعیت را از زن ـ به عنوان فاحشه ـ خلق کردهاند. زن، در مقام فاحشه، در چارچوب نظام عینی و واقعی برتری جنسی مردانه موجودیت مییابد. خودِ پورنوگرافی (هرزهنگاری) در نظام جنسی مردانه پدیدهای عینی و واقعی و بنیادین است. ارزشگذاری تمایلات زنان در پورنوگرافی عینی و واقعی است زیرا زنان اینگونه نگریسته و ارزشگذاری میشوند. اِعمال زوری که در آثار پورنوگرافی به نمایش درمیآید، عینی و واقعی است زیرا به زنان واقعا زور اِعمال میشود. خواری زنانی که در پورنوگرافی به تصویر کشیده می شوند، عینی و واقعی است زیرا آنها بسیار خوارهستند. استفاده از زنانی که در پورنوگرافی به تصویر کشیده شدهاند، عینی و واقعی است چون از زنان بهشدت استفاده شده است. زنانی که در پورنوگرافی استفاده میشوند، در پورنوگرافی مورد استفاده قرار میگیرند. تعریفی که از زنان، بهطور حساب شده و مدام، در پورنوگرافی ارائه می شود، عینی و واقعی است؛ به این معنی که زنان واقعی در محدوده چنین تعریفی موجودیت مییابند و باید با توجه مدام به مرزهای این تعریف زندگی کنند. این واقعیت که پورنوگرافی، به اعتقاد تعداد کثیری، «نمایش جنسی» یا «ترسیم رابطه جنسی» است، صرفا موکد این امر است که ارزشگذاری زنان به عنوان فاحشههایی پست بسیار فراگیر است و اینکه خودِ تمایلات جنسی زنان همواره پست و هرزه شمرده میشود. این واقعیت که پورنوگرافی، به اعتقاد تعداد کثیری، «ترسیم شهوت» است، به آن معناست که خوار کردن زنان، لازمه لذت واقعی از رابطه جنسی انگاشته میشود. همانطور که کیت میلت میگوید، تمایلات جنسی زنان به یک شالوده تقلیل پیدا کرده است: «کُس…. گوهر ما، گناه ما.»۱ این تفکر که پورنوگرافی «کثیف» است، از این حکم نشات میگیرد که تمایلات جنسی زنان کثیف است و درواقع، در پورنوگرافی به تصویر کشیده میشود؛ اینکه بدنهای زنان (خصوصاً اعضای جنسیشان) ذاتا کثیف و هرزه است. پورنوگرافی – آنگونه که برخی مدعیاند- این ایده را تکذیب نمیکند که تمایلات جنسی زنان کثیف است: برعکس، پورنوگرافی چنین ایدهای را تجسم میبخشد و از آن بهره میبرد؛ پورنوگرافی این ایده را عرضه می کند و رواجش میدهد.
در ایالات متحده آمریکا، صنعت پورنوگرافی از مجموع صنعتهای موسیقی و فیلم عظیمتر است. در دوران بحران اقتصادی فراگیر، این صنعت همچنان در حال رشد است: هر روز تعداد بیشتری از مشتریان مذکرمشتاق هستند که هر چه بیشتر پول خود را برای پورنوگرافی- یعنی ترسیم زنان به عنوان فاحشههایی پست- صرف کنند. اکنون پورنوگرافی در تلویزیونِ کابلی نشان داده میشود، و برای دستگاههای ویدیویی خانگی بازاریابی میشود. این فنآوری، هر روز به پورنها ـ یا فاحشههای – بیشتری نیاز دارد تا تقاضای بازاری را که خودش ایجاد کرده، رفع کند. زنان واقعی، دست و پایشان بسته میشوده، کشیده میشوند، آویزان میشوند، گاییده میشوند، شلاق میخورند، کتک میخورند و هنوز التماس میکنند که بیشترمیخواهند. در چنین عکسها و فیلمهایی، زنان واقعی به عنوان فاحشه مورد استفاده قرار میگیرند و به عنوان فاحشه ترسیم میشوند. به موازات آنکه بازار مصرف بصری زنانی که مورد خشونت قرار می گیرند و از این کار خوششان میآید، گسترش مییابد، قوادان، برای سودجویی هرچه بیشتر، باید فاحشههای بیشتری عرضه کنند. ارزش یک تصویر از هزاران کلمه بیشتر است. تعداد تصاویر مورد نیاز برای پاسخگویی به تقاضای بازار، تعیینکننده تعداد فاحشههای مورد نیاز برای این چنین نمایشهایی است. این تعداد رو به افزایش است، چون فن آوری در حال گسترش است و دسترسی سهلتر شده است. فنآوری، به دلیل ماهیتش، تمایل منفعلانه به این نمایشهای تصویری را بیشتر و بیشتر دامن میزند. انفعالی که مشتریان سادهلوح را سادهلوحتر میکند. او [مرد] به هرزهنگاری عادت میکند وبعد هم مُبلغ آن میشود. این خودِ فنآوری است که استفاده از زنان عرضه شده توسط خودش را مشروع جلوه میدهد.
در نظام مردانه، زن، سکس است؛ سکس، فاحشه (whore) است. فاحشه، پورن است، پستترین فاحشه؛ کسی که به تمام شهروندان مرد تعلق دارد: جنده (slut)، کُس(cunt). خریدنِ او همان خریدن پورنوگرافی است. داشتنِ او همان داشتنِ پورنوگرافی است. دیدنِ او همان دیدنِ پورنوگرافی است. دیدن او در حال رابطه جنسی، به خصوص دیدن شرمگاهش، یعنی دیدن پورنوگرافی. دیدن او در حال رابطه جنسی یعنی دیدن یک فاحشه در حال رابطه جنسی. استفاده از او یعنی استفاده از پورنوگرافی. خواستن او یعنی خواستن پورنوگرافی. زن بودن یعنی پورنوگرافی بودن.
۱. Kate Millet, The Prostitution Papers, New York: Avon Books, p.95
Dworkin, Andrea. “۴.۲ Pornography.” Feminism and Sexuality: A Reader. Columbia University Press, 1996.
Andrea Dworkin (1946 – 2005) graduated from Bennington College with a BA in literature. During her lifetime she gained national fame as a spokeswoman for the feminist anti-pornography movement, and for her writing on pornography and sexuality. This article is an excerpt originally taken from Dworkin’s book Pornography: Men Possessing Women, published in 1981.
In defining pornography, Andrea Dworkin makes explicit the connections with prostitution which are intrinsic to the etymology of the term. In this powerful polemic she asserts the aptness of the term pornography since it effectively transforms women into whores, into objects to be used by men.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
مطلب خیلی جالبی بود. متشکرم
واقعیت بود به نظرم. اینکه پورنوگرافی یعنی به تصویر کشیدن زن در مقام پست ترین فاحشه ها و این تبعیض رو نشون میده و سالار بودن مرد
فاجعه است
پنجشنبه, ۵ام تیر, ۱۳۹۳
فوق العاده ضعیف. بهتره بگم افتضاح.
تحلیل اونقدر ضعیف و پیش پا افتاده ست که آدم گاهی خنده ش میگیره.
جمعه, ۱۳ام تیر, ۱۳۹۳