اول از همه این را بگویم که اهل بخیه میدانند طرفداری از تیم در روزهایی که افتضاح بازی کرده و طرفدارهای موسمیاش کمکم در حال انتخاب تیم جدید هستند، لذت خاصی دارد. البته طبعا از حذف اسپانیا ناراحتم، ولی چنین نتیجهای را (حالا گیرم نه اینقدر بد) پیشبینی میکردم و هیچ شانسی برای رسیدن اسپانیا به مرحلههای بالای جام نمیدیدم. از همان بازی اسپانیا – برزیل فینال جام کنفدراسیونها که درست یک سال پیش بود و همینطور از بازیهای اسپانیا در مقدماتی جام جهانی میشد دید که دیگر از آن اسپانیای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ چیزی نمانده.
اما اصل حرف:
اینجانب از سال ۱۹۹۵ تیم اولم اسپانیا بوده. یعنی از ۱۴ سالگی. نگاهی بیندازیم به عملکرد اسپانیا از آن زمان تا پیش از سال ۲۰۰۸ که شروع کرد قهرمان شدن:
جام ملتهای اروپا ۱۹۹۶: حذف در مرحله یکچهارم نهایی
جام جهانی ۱۹۹۸: حذف در مرحله گروهی
جام ملتهای اروپا ۲۰۰۰: حذف در مرحله یکچهارم نهایی
جام جهانی ۲۰۰۲: حذف در مرحله یکچهارم نهایی
جام ملتهای اروپا ۲۰۰۴: حذف در مرحله گروهی
جام جهانی ۲۰۰۶: حذف در مرحله یک هشتم نهایی
منظور اینکه حذف شدن اسپانیا برای کسانی که بعد از قهرمان شدن اسپانیا طرفدارش شدند عجیب یا غیرقابلتحمل است. من به عنوان یک طرفدار قدیمی به این حذفها عادت دارم. اما خیلی خوشحالم که وقتی تیم موردعلاقهام یک نسل طلایی از بازیکنان پیدا کرد (یا ساخت) کمال استفاده را ازشان کرد. هیچ تیمی در تاریخ دنیا نتوانسته در سه تورنمنت مهم پشت سر هم قهرمان شود. نه هلند دهه ۸۰، نه برزیل دهه ۶۰ (که نتوانست در کوپاآمریکا قهرمان شود)، نه آلمان اوایل دهه ۹۰، نه فرانسه اواخر دهه ۹۰، هیچکدام. اما این نسل طلایی اسپانیا وقتی به اوج رسید ۶ سال پادشاهی کرد. سه قهرمانی با اقتدار در یورو ۲۰۰۸، جام جهانی ۲۰۱۰ و یورو ۲۰۱۲. برای منِ طرفدار همین بس است و زیادی هم هست.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.