دکتر محمد برقعى، استاد دانشگاه استرایر در ایالت مریلند امریکا مى گوید: «الان حرکتی در درون جامعه اتفاق افتاده که دولت آقای روحانی رهبر آن نیست و تنها آن را نمایندگی می کند؛ بنابراین زمانه تغییر کرده و تنها تغییر در درون دولت مطرح نیست».

حسن روحانی، رئیس جمهور روز گذشته پس از انتقادات تند امامان جمعه نسبت به اظهاراتش مبنی براینکه به زور نمی توان مردم را به بهشت برد با رد دخالت دولت در دین مردم، گفته است که برخی بیکار و دچار توهمات هستند و مدام غصه دین و آخرت مردم را می خورند، در حالیکه نه دین را می دانند چیست و نه می دانند آخرت چیست اما همیشه غصه آخرت را می خورند.

روز جمعه احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد در واکنش به سخنان رئیس جمهور گفته‌ بودند که ماموریت حکومت به بهشت بردن مردم است حتی اگر به زور شلاق باشد.

محمد برقعی، استاد علوم سیاسی با بیان اینکه این افراد سیاست را در دغدغه های دینی خود می بینند به “راه دیگر” می گوید: “دو نگرش از آغاز تاریخ بشریت وجود داشته است: یک نگرش این است که انسان ها شعور ندارند و به قول آقای علم الهدی اینها را باید به زور به بهشت برد و جاده را برایشان صاف کرد. یک نگرش دیگر هم این است که انسان شعور و حق انتخاب دارد. سلفی ها و طالبانی ها و در دوره قبل هم کمونیست ها و استالین و فاشیست ها صاحب نگرش اول بودند و فکر می کردند خیر جامعه را فقط آنها تشخیص می دهند و کسانی که این را نمی فهمند باید با پس گردنی آنها را به طرف خیر برد و الان هم امثال احمد خاتمی و علم الهدی چنین بینشی دارند. اما سوال این است که از کجا معلوم است که عقل این آقایان کامل است؟ با تفسیر ولی فقیه از قرآن و کتب دینی مردم را نادان می دانند. واقعیت این است که هر چه که به زور به بشر تحمیل شود نتیجه عکس می دهد حتی اگر به زور غذا در دهان یک بچه بگذارید بدش می آید. لائوتسه حدود هفتصد هزار سال قبل در چین می گوید که سعی کنی عوض کنی آن را ویرانه خواهی کرد، سعی کنی آن را به زور نگه داری آن را از دست می دهی؛ یعنی بشر در مقابل فشار عکس العمل نشان می دهد. الان هم در طی این سی و چند سال نظام جمهوری اسلامی نشان داده است که در اثر همین فشارها مردم دین گریز شده اند اما متاسفانه این آقایان این مسائل را درک نمی کنند زیرا اندیشه اشان متحجر است و در فضای محدود خود را زندگی می کنند.”

حسن روحانی در بخشی از صحبتهای خود به نقل دو ماجرا از قم پرداخته بود که در سال ۱۳۴۰ و زمانی که می خواستند حمام های خزانه را بردارند و دوش بگذارند چه بساطی به پا شد و برخی ها می گفتند اگر لوله کشی شود و دوش بیاید نصف دین از بین می رود. و یا زمانی که می خواستند ساعت را عوض کنند می گفتند این کارها برای این است که دین از بین برود.

محمد برقعی در این زمینه خاطرنشان می کند: “من خاطرم هست که در زمان تعویض خزینه ها چنان جنجال به پا کردند که گویی دین از بین رفته و می گفتند غسل چطور باید کرد! اما آنها به تحولی که در جهان و نسل جوان ایران صورت گرفته توجه ندارند و جالب اینجاست که خودشان (امثال آقایان احمد خاتمی و علم الهدی ) بعد از هر صحبتشان می گویند که مردم آنها را مسخره می کنند و همه سایت های خبری به آنها می تازند و آنها را نادان خطاب می کنند، یعنی می بینند که دیگر باخته اند. الان همین بچه مسلمان های نظام و نشریات این آقایان را به سخره می گیرند. از همین رو الان دوران آقای خاتمی نیست که این بچه مسلمان ها حالت مهاجمی داشته باشند. این آقایان در زمان خاتمی می گفتند حق را می گوییم و مردم با ما هستند و با قدرت جلو می رویم و توی دهان مخالفان می زنیم اما الان می گویند حق را می گوییم هرچند که ما را مسخره کنند. بنابراین این دو نگرش که در طول تاریخ بشریت وجود داشته است و در تاریخ جمهوری اسلامی هم ولی فقیه و ارتجاعی ترین اندیشه های درون حوزه علمیه معتقدند انسان شعور ندارد و در مقابل حرکتی که آقای روحانی سمبل آن شده است و می گویند مردم خودشان عقل دارند قرار گرفته اند. در هر حال زمان به نفع آقای روحانی است و افراد جامعه و حتی فرزندان آقایان صاحب نگرش اول حرف آنها را قبول ندارند.”

۵۶d+f4gd4f4fطی هفته های اخیر اختلافات رئیس جمهور و اعضای دولت و مخالفان دولت در مورد مسئله آزادی‌های اجتماعی و حقوق شهروندی بالا گرفته است. از جمله این اختلافات می توان به کشمکش میان دولت و قوه قضائیه بر سر فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد. سخنان حسن روحانی، در انتقاد از درس‌نگرفتن از ممنوعیت ویدیو و ماهواره در ایران، که گفته بود “چرا ما در برابر فضای مجازی این همه دچار تزلزل هستیم، چرا به جوانان اعتماد نمی‌کنیم” با واکنش های شدید از سوی رئیس قوه قضاییه و محسنی اژه ای قرار گرفت. اما حسن روحانی بار دیگر تاکید کرد که ما کم کم به نقطه‌ای می‌رسیم که جایی برای استبداد پیام نباشد. دیگر دوران پیام از طریق بلندگوها، منبرها و تریبون‌های یک‌طرفه به سر آمده است.

استاد دانشگاه استرایر در ایالت مریلند امریکا هم بر این باور است که تحولی در ایران صورت گرفته که باعث شده نیروهای دلواپس و نگران از دو زاویه احساس خطر کنند. او معتقد است: “اول اینکه آنها بینشی دارند که آزادمنش نیست (دقیقا مانند برخی از خانواده ها که مثلا نگران هستند که دخترشان برای تحصیل به یک شهر دیگر برود و فاسد شوند و یا در مورد همسرشان هم همینطور و آنها را لای شش تا پوشش می گذارند تا حفظ شود و در کل برای آنها شعور قائل نیستند) آنها این نوع بینش را در مورد سیاست هم دارند و باز کردن درهای ایران به جهان را خطرناک می دانند. البته از یک زاویه هم نگرانی آنها درست است زیرا باز شدن در ایران به روی جهان باعث بالا رفتن آگاهی و بینش مردم ایران می شود و مردم دیگر حاضر نیستند افکار ارتجاعی و ولی فقیه را قبول کنند. از زاویه دیگر هم مسئله منافع اقتصادی و سیاسی مطرح است که همیشه تحریم ها و تندروی ها برای عده ای که در این بازار بسته کار می کنند بهتر بوده است. مانند خفاشی که در تاریکی زندگی می کند و نور آن را آزار می دهد. منافعشان به خطر می افتد و دیگر نمی توانند دزدی های میلیارد دلاری کنند و یا اینکه پلیس تهران نفت بفروشد اما معلوم نشود پول آن کجاست و یا صدها مسائل دیگر.”

به گفته رئیس جمهور ایران دولت در بخش های اقتصادی و صنعتی باید امور را به مردم واگذار کند و موانع را از پیش روی مردم بردارد و با حمایت دولت با سرعت بیشتری می توانیم به هدف اصلی مان برسیم.

محمد برقعی در پایان تصریح می کند: “الان حرکتی در درون جامعه اتفاق افتاده که دولت آقای روحانی رهبر آن نیست و تنها آن را نمایندگی می کند. بنابراین زمانه تغییر کرده و تنها تغییر در درون دولت مطرح نیست. در هر حال این مسائل به نفع آقای روحانی است و به نظر من آقای خامنه ای بعنوان کسی که نیروی امنیتی و نظامی را در دست دارد از یک سو ائمه جماعت را تشویق می کند چراکه اینها بدون چراغ سبز آقای خامنه ای نمی توانند اینطور حرف بزنند. از سوی دیگر هم دولت را نگه داشته و تندروها می گویند ما نمی خواهیم دولت را تضعیف کنیم زیرا دولت مورد حمایت ولی فقیه است. بنابراین آقای خامنه ای دارد در این وسط بازی می کند تا ببیند کدام حرکت جلو می رود اما روند کلی حرکت شکل گرفته در جامعه اگرچه ممکن است بالا و پایین داشته باشد اما بطور قطع این بخش ارتجاعی با تفکر قرون وسطایی قادر به ادامه راهشان نیستند و به تدریج تمام آنها حذف خواهند شد و حرکت که آقای روحانی نمایندگی آن را می کند پیش خواهد رفت.”

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com