اگرچه دموکراسی واژهای است که در خود حق انتخاب دارد و همه دیدگاهها در صورتی که نظمی را مختل نکنند حق حیات دارند با اینحال برای بشری که تعصب را برمیگزیند همه چیز سخت است! سخت است تصور اینکه موسیقی هدفی مشترک است و با زبانها و بیانهای مختلف میتوان به آن رسید. یکی از راهها، قدمنهادن در جاده کلاسیک غربی است و دیگری کلاسیک ایرانی و… کانتات حافظ روایتی است آهنگسازی شده در موسیقی کلاسیک غربی با غزلی تراژیک از حافظ که نظمی را برهم نمیزند!
کانتات حافظ به چاپ دوم میرسد و روایتها از آن بعد از گذشت دورهای سی و چندساله هنوز هم در خطی از تعصب میماند. اثری که بزرگان موسیقی ایرانی و جهانی را با خود همراه دارد اما در بین برخی از خوانندگان با تردید نگریسته میشود. گفته میشود دست هایی در کار خراب کردن موسیقی ایرانی است! در حالیکه راههای رسیدن به هدف مشترک، متفاوت است. یکی در جاده موسیقی کلاسیک غربی میرود و دیگری در جاده موسیقی کلاسیک ایرانی اما هر دو به یک چیز میاندیشند خلق اثری تاثیرگذار بر مخاطب! کانتات حافظ روایتی نوستالژیک است برای موسیقدان ایرانی که راه کلاسیک غربی را انتخاب کرده است.
به گزارش CHN، کانتات حافظ اثر سمفونی است که در سال ۵۵ شمسی در تالار وحدت به رهبری روبن گریگوریان به اجرا در آمد. اثری آهنگسازی شده از شاهین فرهت و با صدای مرحوم حسین سرشار. اثری که اگرچه انتقادهای ضد و نقیضی را در پی داشت اما بر پایه های قوی از موسیقی بنا شد، اشعاری از حافظ و اثری آهنگسازی شده با متدها و شیوه های علمی موسیقی کلاسیک غربی. غزل های تراژیک حافظ را زنده یاد حسین سرشار زمزمه می کند. فردی که تحصیلات خود را در ایتالیا تمام می کند و صدای باریتون وی احساسی عمیق و گرم را به مخاطب منتقل می کند. رهبری این اثر سمفونی را در اجرای سال ۵۵ روین گریگوریان برعهده داشت. وی ویلونیست، آهنگساز و رهبر ارکستر و از اعضای موسس نخستین ارکستر سمفونیک ایران بود. و اما شاهین فرهت آهنگساز و استاد دانشکده موسیقی دانشگاه تهران آهنگسازی این اثر را در مرز جوانی و میانسالی برعهده گرفت. تجربه ای که به این آهنگساز درکی نوستالژیک می دهد.
به تولید انبوه اعتقاد دارم
“رضا مهدوی” مدیر سابق مرکز موسیقی حوزه هنری و مدیرعامل فعلی موسسه راوی آذرکیمیا درباه انتشار مجدد آلبوم کانتات حافظ میگوید:«به تولید انبوه اعتقاد دارم. در عصر حاضر خلاء شنیداری ما با بسیاری از موسیقی ها پر می شود بنابراین چه بهتر که این موسیقی، موسیقی جدی باشد چه در سبک موسیقی کلاسیک ایرانی و چه سبک های دیگر. »
وی ادامه میدهد:«ما همانطور که به خوراک جسم اهمیت میدهیم باید به خوراک روح هم بپردازیم و باید بتوانیم موسیقیهای مختلف را گوش دهیم. تنها در این صورت است که میتوانیم ادعا کنیم جامعه ما جامعه لومپنیزم نیست. هم اکنون نیز عموم جامعه موسیقی را میفهمند و درک میکنند که باید به موسیقی جدی گوش دهند.»
این اثر بر روی غزلی تراژیک از حافظ ساخته شد
اما روایت “شاهین فرهت” از کانتات حافظ روایت عجیبی است که با نوستالژی همراه است. این استاد دانشگاه و موسیقیشناس و آهنگساز کلاسیک غربی که کارهای ارکسترال فراوانی را منتشر کرده است با بیان خاطرات خود از نوشتن این سمفونی می گوید:« این اثر اولین کاری بود که به من سفارش داده شد. درخواستی که در ۳۰ سالگیام مطرح شد. نه آنقدر جوان بودم که از عهده کار برنیایم و نه آنقدر با تجربه که قرار گرفتن در کنار گریگوریان و سرشار مرا نترساند. در عین حال با سرشار و صدایش از طریق فیلم ها آشنا بودم. برایم جالب بود این اثر را بسازم.»
اگرچه موسیقی خود همه چیز را میگوید اما این آلبوم در ۳۰ سالگی این آهنگساز به او پیشنهاد میشود. این در حالی است که” فرهت” چند سالی است در نیویورک به سر میبرد و خانوادهاش نیز ساکن پاریس هستند. خودش میگوید:« عاشق موسیقی ایرانیام.» اما از طرفی تکنیک و درسهای هارمونی موسیقی کلاسیک را میپسندد و به همین خاطر نیز روی این درس و گذراندن این دوره توسط استادی ماهر! ، تاکید دارد.
وی در ادامه صحبتهای خود چنین میگوید: «سمفونی خیام و کانتات حافظ مهم ترین کارهای من در مرز بین جوانی و میانسالی بود. راستش می ترسیدم زیرا گریگوریان و سرشار دو فرد مهمی بودند یکی در رهبری ارکستر و کارهای ارکسترال و دیگری در آواز. اما بالاخره جسارت پیدا کردم و قطعات را ساختم، در زیرزمین خانه ای که هیچ نوری نداشت به غیر از موسیقی.»
“فرهت” درباره این اثر می گوید: «این اثر بر روی غزلی تراژیک از حافظ سروده شده است. صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن/دور فلک درنگ ندارد شتاب کن/ این غزل از حافظ پیش از این در ۳ برنامه از گلهای رنگارنگ در سه دستگاه ماهور، دشتی و همایون خوانده شد و این نشان میداد که این شعر قابلیت های زیادی دارد. به همین خاطر، من این کار را در قالب سمفونی ارایه دادم.»
وی می افزاید: «اگرچه انتقادهای ضد و نقیضی از کار ارایه شده بود اما همین مساله نشان می داد کارم بر روی افراد تاثیر گذاشته و همین امر باعث شد که به ایران برگردم و همین جا ماندگار شوم.»
عده ای هنوز فرق اپرا و سمفونی را نمی دانند!
“فرهت” در بیان خاطرات خود از انتقادهایی که بر این اثر شده است،می گوید: «سال ها پیش، خواننده ای مشهور و صاحب سبک، در مجلسی روایتی از این اثر داشت که برایم تازگی داشت و شاید اصلا انتظارش را نداشتم زیرا از این کار به عنوان اپرا نام میبرد و اینکه شعر حافظ به گونهای عجیب و نافرم خوانده میشود. این اثر سمفونی است و باعث تاسف است که چهرههای سرشناس در درک موسیقایی و شناخت انواع موسیقیها تا این حد ابتدایی فکر میکنند و هنوز هم نمیتوانند فرق بین اپرا و سمفونی را بفهمند.»
فرهت میافزاید: «یادم میآید زمانیکه اینکار را در دانشگاه ارایه میکردم نورعلی خان برومند بود و من چشم به او داشتم تا تاثیر موسیقیام را روی او ببینم. شنیدم، آهسته میگوید؛ دستهایی درکار است که دارد موسیقی ایرانی را خراب میکند. درحالیکه من تنها از دانش موسیقایی خود بهره میبردم و قصد خراب کردن هم در کار نبود.»
سازهای زهی در کانتات حافظ هویت دارند
“سیدعلیرضا میرعلینقی” که در چاپ مجدد این اثر یادداشتی در بروشور اینکار نوشته است میگوید: «سینفونیتا قطعهای است با محوریت تنال که به ساختار مدرن نزدیکی آشکاری دارد. در آن از موتیفهای آواز دشتی (به محوریت نت لا) بهره برده شده و خط آوازی آن با نمایش نت های “ر” و “سی بمل”، نشان دهنده مهارت آهنگساز در حل کردن موتیفهای دشتی در بافت سمفونیک است.»
وی میافزاید: «فرهت از معدود آهنگسازانی است که در پارتیتور اثر، خطوط مخصوص کنترباس را جدا از خطوط مخصوص ویلونسل مینویسد و به این بخش از زهیها هویتی خاص میدهد. از همه مهمتر رمانتیسم خاص و نگاه آهنگساز به موسیقی است که این اثر را شنیدنی میکند.»
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.