اخیراً درویش رنجبر(همکار فعلی منوچهر و دیپلمات سابق جمهوری اسلامی) طی‌ پیغام فیسبوکی منوچهر محمّدی را به سؤ استفاده‌های مالی‌متهم می‌کند و بنیاد اکبر محمّدی را “بنیاد اقتصادی خانوادگی” مینامد. منوچهر محمّدی نیز متقابلاً جهت خاموش کردن صدای اعتراض وی،طی‌ نامه خصوصی، درویش رنجبر را به آرامش دعوت می‌کند و به وی توصیه می‌کند که به جای این “گیر دادن‌های بی‌خودی” برود و کتاب ماندلا و گاندی را بخواند!و به وی یاد آوری می‌کند که: آیا منظورت ان بنیاد حقوق بشری غیر انتفاعی است که ما در آمریکا به ثبت رساندیم تا از حقوق انسانی بسیاری ازایرانیان گرفتار شده در ترکیه و در بسیاری از دیگر کشورها از جمله چند تن از فامیلان نزدیک گرفتارآمده شما در ترکیه دفاع بعمل آورد که آورد و قبولی پناهندگی دریافت نمودند و الان در کنار شما در آمریکا زندگی میکنند ؟! در این مورد حداقل خود شما به عنوان همکار من شاهد دهها مورد نامه ای از سوی من برای پناهجویانی بودید که خود شما مترجم ان بودید(به اینصورت وی را در کیس سازی برای پناهندگان همکار خود میداند.)

 

اما قضیه به اینجا ختم نمیشود و درویش رنجبر نامه خصوصی منوچهر محمّدی را به بیرون درز میدهد. عین نامه منوچهر محمّدی را برای آگاهی‌ خوانندگان در ذیل میاوریم:

الگوی من درمبارزات دکتر مصدق ، نلسون ماندلا و مهاتما گاندی هستند لذا با توجه به روحیه مبارزات دموکراتیک خودم ، درنامه خودم به آقای ظریف سعی کردم چیزی بنام ادب را بجا آورم چون ادب حکم میکند که حتی نسبت به دشمنان خودم در نامه عمومی اینگونه عمل کنم تا تفاوت خودم را به لحاظ ادبیات گفتاری و رفتاری با آنان ، مشخص سازم وگرنه باید گفت در آنصورت چه فرق و یا تفاوتی است بین ما و آنها ؟ ۲- این مشکل من نیست بلکه مشکل ادبی شماست که از دو کلمه ” مادرم را دریاب ” معنی غیر صحیح استخراج میکنید چرا که دریاب دارای دو معنی لغوی و محتوایی است ، در معنی لغوی ادبی یعنی درک کن بجای اینکه ظلم کنی ای بی درک و اما این کلمه در معنی محتوایی ادبی بیانگر افشای هویت یک ظالم در یک جامعه است در خطاب ، هان و آگاه باش به ان جامعه . ۳- اگر فرض را بر این قرار دهم که برداشت غیر صحیح شما از این کلمه دریاب صحیح هم باشد اما من با این حرف شما مخالفم اینکه مادرم هم باید بیش از این زجر بکشد و ضجه بزند و یا چون من بیش از این به زندان برود و یا چون اکبر کشته شود ۴ – با احترامی که برای زندانی شدن علیرضا رجایی قائل هستم اما قیاس مادرمن با مادر علیرضا رجایی از سوی شما به صرف دوست بودن با علیرضا رجایی قیاس منطقی و بجایی نمیباشد چرا که مادر علیرضا رجایی نه زندان رفته است و نه پسرش در زندان کشته شده است اما مادر من ، هم بازداشت شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته است بطوریکه آثار ناشی از ضرب و شتم ، همچنان دربدن مادرم مشهود میباشد وهم ، پسرش اکبر در زندان به طرز فجیعی شکنجه و با لب تشنه کشته شده است بماند که پدرم ، برادرم رضا و خواهرم سیمین و نه نسرین به بدترین شکل بازداشت و یا زندانی شدند و حتی سیمین در بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات اوین بارها تهدید به تجاوز شده بود بطوریکه آثار تخریبی این تهدید همچنان روح و روان او را می آزارد لذا کجای این دو مادر قابل قیاس با یکدیگرند؟! که شما برای مادرم نسخه میپیچید که چکار باید بکند ! ۵ – من میتوانم همچون برادرم اکبرازحق خودم بگذرم و جان خودم را برای آزادی کشور قربانی کنم اما نمیتوانم برای مادرم نسخه بپیجم و از او بخواهم جان خودش را فدای مردم و شما کند ! شما که بلدید این نسخه را برای مادرم بپیچیید و جانش را فدای مردمی چون شما نماید چرا همین نسخه را برای خودت نمی پیچیید و خودت را فدای من ، مادرم ومردم نمیکنید ؟! چرا که خودت وقتی حاضر نیستیید یک هزارم من و خانوده ام هزینه بشویداز مادرم میخواهید برای تو که جزو مردم هستید هزینه شود انهم چنین مردمی چون تو بجای اینکه بخاطر مریضی سخت مادرم که حتی قادر به نشستن نمیباشد مرهم درد او و من باشید هراز چند گاه نمک درد من میشوید ! ۶- منظورت از شرکت خانوادگی کدام شرکت است ؟ آیا منظورت ان بنیاد حقوق بشری غیر انتفاعی است که ما در آمریکا به ثبت رساندیم تا از حقوق انسانی بسیاری ازایرانیان گرفتار شده در ترکیه و در بسیاری از دیگر کشورها از جمله چند تن از فامیلان نزدیک گرفتارآمده شما در ترکیه دفاع بعمل آورد که آورد و قبولی پناهندگی دریافت نمودند و الان در کنار شما در آمریکا زندگی میکنند ؟! در این مورد حداقل خود شما به عنوان همکار من شاهد دهها مورد نامه ای از سوی من برای پناهجویانی بودید که خود شما مترجم ان بودید بطوریکه پس از چندی قبولی دریافت کردند و هم اکنون در گوشه و کنار جهان زندگی میکنند . خودت بهتر از هر کسی آگاهی دارید و حتی مدارک امانتی ما را در دست دارید که هیچ کمپانی و یا نهاد مستقلی حاضر به کمک به ما در این راه نشدند بطوریکه ما مجبور شدیم همه زندگی خودمان از وام تا فای ننشل اید دانشجویی را در این راه هزینه نمائیم وهمچنان هم در حال هزینه کردن هستیم واگر این نبود چه لزومی داشت که به کمک شما در دو زمان مختلف دو ماشین دست چندمی بخرم و پس از مدتی به علت مشکلات سخت مالی با کمک خود شما ، پایین تراز نصف قیمت به فروش برسانم ! ؟ فرامش نکن ونیز نیاز است بدانی اگرهم از سوی شخصی به این بنیاد کمک شود از آنجا که این تشکل یک شرکت انتفاعی نیست بلکه یک بنیاد غیرانتفاعی است یک سنت خرج بی مورد ، یعنی تا عمرزندان و اما اگر منظورت این نیست و منظورت از شرکت خانوادگی شرکت انتفاعی است که باید گفت اصلا چنین شرکتی وجود ندارد و اگر وجود دارد لطفا به من نشان بدهید! شاید منظورت هم از این ادله من درآوردی و غیر حقیقی خرید ان خانه کوچکی باشد که در لاس وگاس در اختیار دارم در آنصورت خودت بهتر میدانی که همه پول را قرض کردم وچنین خانه ای را اختیار کردم تا از زیر فشار سخت اجاره خانه رهایی یابم و اگر مایل بودید حاضرم سند پولی را که ازاشخاص قرض کردم به شما نشان دهم و یا حتی شما را به آنان وصل نمایم . ۷ – حالا که فرق شرکت انتفاعی با یک تشکل حقوق بشری غیر انتفاعی را در جریان قرار گرفتید نیاز است که بدانید من هیچ نیازی به معروفیت ندارم چرا که به اندازه کافی به علت مبارزات تشکیلاتی مستقل و غیر حکومتی در داخل کشورمعروفیت ریشه ای و تاریخی دارم و نه چون عده ای معروفیت رسانه ای پس از مهاجرت از ایران . اگر چه رسانه های برون مرزی نقش اساسی در شناساندن و معروفیت من به هنگام مبارزاتم در داخل کشور ایفا کردند اما همین بس که واقفم این بخاطر من نبود بلکه بخاطر فکر من بود که خشونت ، تندروی ، فحاشی ، اهانت و انتقام در ان کمترین جایگاهی نداشت با اینکه ، اصول اعتقادی و مرامنامه ما در ان زمان بر مبنای سکولاریزم (جدایی دین از حکومت) و تغیرات ساختاری نظام ( تغییر نظام ) به شیوه مدنی و دموکراتیک بود و نه تغیرات اصلاحی که این خود نیز ناشی از چیزی بنام آگاهی از شرایط اصلاح ناپذیری دستگاه ولی فقیه آنزمان بود بطوریکه همچنان بر ان آگاهی که با مطالعه از کتاب آگاهانی چون مصدق ، نلسون ماندلا و مهاتما گاندی در آنزمان حاصل شده بود علاقه مند بوده و پافشاری میکنم و لذا هیچ تناسبی بین مبارزه شما و خودم نمیبینم ۸- فقط تنها چیزی که میتوانم به شما دوست بسیار عزیزم عرض کنم بهتر ان است بجای هر از چند بار، گیر دادن به این و ان ! تلاش کنید به بار اخلاقی ومثبت یک نامه توجه نمائید تا اینکه به دنبال ایراد کلمه ای بگردید و سپس بخواهید در فیسبوک سر و صدایی راه بندازید بی آنکه معنی درست یک کلمه را بدانید انهم شما ، چرا که با توجه به شناختی که از دانش سطح بالای شما دارم حداقل برای من باور کردنی نیست ، پس مشکل از جای دیگر است ، البته ضعف رفتار دموکراتیک شما برای من باورکردنی است که خوشبختانه این با رد و بدل کردن چند کتاب از جمله کتاب خاطرات مهاتما گاندی و نلکسون ماندلا قابل رفع است ، باز هم با توجه به شناختی که از شما دارم از آنجا که شما در کناررئالیست و واقع گرا بودن ، تشنه مطالعه همیشگی بوده و هستید ایمان دارم از حرف خالصانه و و واقع گرایانه دوست کوچک خودت که قلبا به شما ارادت داشته و دارد آزرده نخواهید شد وبه یقین ان را به فال نیک خواهید گرفت چرا که همچنین نیزایمان دارم که شما در آنصورت مثمرثمرتراز قبل خواهید شد بطوریکه بجای اینکه به اشکال بی اشکال دیگران بپردازید در ابتدا به اشکال واقعی کار خودت خواهی پرداخت از جمله میتوان فقط در یک مورد به تشبیه کردن روحانی به گورباچف از سوی شما اشاره کرد که متاسفانه شما دراینجا دریک گناه دیگر ، به مغلطه در کامنت فرمودید که این تحلیل شما بود و نه نظر شما ! در حالیکه خودت بهتر از هر کس میدانید که به واقع این نظر شما بود دران تحلیل ! دوست و ارادتمند همیشگی شما ، منوچهر محمدی

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com