مهدی گلیجی
نویسنده : اصغرفرهادی، معصومه لاهیدجی، کارگردان: اصغرفرهادی، مدیرفیلمبرداری: محمود کلاری، تهیه کننده: الکساندرمالت گای
بازیگران: برنیس بژو، طاهررحیم، علی مصفا، پائولین بورلت، بابک کریمی، سابرینا ازانی، والریرا کاوالی، الیس آگوس، جنا جستین، الکساندرکلبنسکا، خوان مایکل سیمونت، پیرگوردر و…
خلاصه داستان: داستان زوجی است که پس از سالها زندگی که حاصلش دو فرزند است، زندگی آرامی ندارند. مرد «علی مصفا» پس از سالها اختلاف، همسرش «بره نیس بژو» را رها کرده و به ایران برمیگردد و همسرش نیز با مردی فرانسوی «طاهر رحیمب آشنا شده و آن مرد وارد زندگیاش میشود و به دنبال آن، به شوهرش در ایران نامه مینویسد و از او تقاضای طلاق میکند. مرد پس از این ماجرا به فرانسه برمیگردد اما یک تازه وارد را در خانهاش با دو بچهاش میبیند.
دیدگاه جهانشمول فرهادی در قالب عدم قطعیت !
ارتباط مفهومی نسبی است که دردرون نظامات نشانهای و به طریقی رمزگردانی شده اتفاق میافتد و تجربهی جهان، و تجربهی تعاملات بینا انسانی بدون وجود واسطهی رمزی و نشانهای و به گونهای ناب ممکن نیست. در نتیجه، مطالعهی همهی روابط بینا انسانی واجتماعی و پیامدهای آن در عرصههای گوناگون اجتماعی درحوزهی جهان نشانه شناسی و تحلیل متن قرار میگیرد. با نگاهی گذرا به آثار ساخته شده توسط فرهادی تا به امروز، میتوان به سادگی حضور چنین نگرش و رویکردی را درجهان روایی آثار او مشاهده نمود. وی در طرح ریزی جهان کاراکترهایش از تکنیکی سود میجوید که هرکدام از شخصیتهای قصه کارکردی نشانه شناسانه مییابند.
ازدیدگاه سوسور ارزش هر نشانه به روابط آن نشانه با دیگر نشانههای درون نظام نشانهای وابسته است. نشانه فاقد ارزش «مطلق» مستقل از این بافت است. در واقع نشانه چیزی بیش از مجموع اجزای آن است. در عین این که فرایند دلالت به وضوح به رابطهی بین دوجزء نشانه وابسته است، نشانه را رابطهی بین نشانه با نشانههای درون نظام «که یک کلیت است» تعیین میکند. به عبارتی شاهد رابطهی درونی نشانه و رابطهی بیرونی نشانه با نشانههای دیگر نظام نشانهای هستیم. فرهادی خط روایی گذشته را براساس جهان نشانهای پیریزی میکند که از تمامی کارکردها و ساحتهای معنایی آن سود میجوید.
اشیاء، کنشهای رفتاری، موسیقی تولید شده از صداهای شهری، تعلیقهای ناگهانی در خط روایی همه به خدمت جهانی درمیآیند که برآیند آن جهانبینی فرهادی در ارتباط با روابط انسانیست. فرهادی در «گذشته» هم به سراغ درون مایههای همیشگی خود رفته است. کشف حقیقت، عدم قطعیت، عدم تعادل در زندگی کاراکترها، بحران روابط در زندگی زناشویی و پنهانکاری از مهمترین مفاهیمی هستند که وی بارها از آنها در آثارش استفاده کرده است. تعادل جهان درام در قصه «گذشته» در چهار سال پیش از آغاز جهان اثر برهم خورده است و با شروع درام مخاطب شاهد پیامدها و نتایج اتفاقات زمان گذشته است.
در واقع فرهادی در فیلمنامه زمان روایت را به بازی میگیرد تا جهان داستانی خود را به مخاطب عرضه کند. احمد که چهارسال پیش ازمارین «برنیس بژو» جدا شده به ایران بازگشته و حال به درخواست او برای نهایی شدن مراحل طلاق به پاریس باز میگردد. درخلال بازگشت احمد است که فرهادی جهان درام را طرح ریزی میکند و به آرامی انگیزهها و درونیات کاراکترهایش را برمخاطب آشکار میسازد. البته ناگفته نماند که آشکارسازی وی در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس همراه با برهم زدن پیش فرضهای مخاطب و استفاده از عنصر غافلگیریست. در سکانس افتتاحیه اثر، فرهادی هوشمندانه از نشانههایی «شیشه ضخیم سالن انتظار فرودگاه، ماشین امانتی مارین، برخورد عقب اتومبیل مارین در پارکینگ فرودگاه» استفاده میکند که با کنارهم قرارگرفتن آنها تیتراژ خلاقانه اثر شکل میگیرد. در فصلهای میانی و پایانی هم فرهادی به تناوب به نظامهای نشانهای خود وفادار میماند.
پس از ورود احمد به خانه مارین، مخاطب با ردیف المانهایی مواجه میگردد که فیلمساز هوشمندانه آنها را طراحی کرده است. تغییر رنگ دیوارهای خانه، اسباب و اثاثیههای پیچیده شده در نایلون، لوله گرفته فاضلاب آشپزخانه، مچ بند مارین، کارکردن مارین در داروخانه، کارکردن شخصیت سمیر درخشکشویی و… ازمهمترین نشانههایی هستند که فرهادی به خوبی از آنها استفاده کرده تا تصویر روشنی ازجهان روایی قصهاش ترسیم کند. نکته دیگر میزان ارائه اطلاعات به مخاطب درفرآیند رویدادهاست. برخلاف آثار قبلی فرهادی، در «گذشته» اطلاعات چندانی به مخاطب ارائه نمیشود. مخاطب با سئوالاتی مواجه میگردد که تا آخرین لحظات اثر تنها به برخی از آنها پاسخ داده میشود و کشف باقی آنها برعهده مخاطب میماند. دلیل جدایی احمد از مارین چه بوده است؟ دلیل بازگشت احمد به پاریس چیست؟ اگر جداییست، پس از انجام مراحل قانونی چرا به ایران بازنمیگردد؟ آیا لوسی دخترمارین که رابطه خوبی با احمد دارد ای میلهای عاشقانه را به همسر سمیر فرستاده است؟ آیا سمیر همسرش را برای همیشه از یاد برده است؟ و…
سئوالات بیشماریست که مخاطب آنها را پس از اتمام اثر با خود از سالن بیرون میآورد. در حوزه بازی، مخاطب نظارهگر بازیهای کم نقص و درخشانی است که نشان از هدایت درست فرهادی و توانمندی بازیگران دارد. سه بازیگرمحوری قصه «علی مصفا، برنیس بژو، طاهررحیم » بیش از آنکه کنش و عمل نمایشی زائد از خود به نمایش بگذارند، مخاطب را به آرامی وارد جهان درونی کاراکترها میکنند. استفاده آهنگساز فیلم از صدای قطار، دستگاه خشکشویی، برخورد لوسترهای ماشین مارین و تبدیل آنها به نغمهیی آهنگین از نکات بارز اثر درحوزه موسیقیایی ست. «گذشته» بیش از آنکه تعلق خاطری به جغرافیای خاص داشته باشد، بیانگر دیدگاه جهانشمول فیلمسازی است که دیگر در عرصه جهانی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.